English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (6 milliseconds)
English Persian
rotating drum فرفاستوانهایشکلچرخشی
Other Matches
rotating چرخشی
rotating دوار
rotating dome حوزهچرخشی
rotating auger محلچرخش
contra rotating دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
rotating unit یکان در حال تعویض یاچرخش نوبتی بین پستها
rotating memory حافظه چرخشی
rotating light چراغدوار
rotating band کمربند گلوله
rotating band کمربند مسی گلوله
rotating field میدان گردان
rotating wheel چرخهدوار
rotating track مسیر/خطدوار
rotating table press پرس مدور
non rotating wire rope طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
drum طبل کوس استوانه
drum رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
drum ی
drum نوع اولیه فضای ذخیره سازی مغناطیسی کامپیوتر
to drum out بیرون کردن
drum طبلک
drum نورد
drum غلطک
drum طبل زدن
drum up <idiom> اختراع کردن
drum چلیک
drum فرف استوانه شکل
drum [ستون استوانه شکل]
drum دهل
drum طبله
drum طبل
drum طوقه
drum گردونه دوار
drum ساقه گنبد
drum استوانه
drum طبلک بخار طبلک
drum درام سیلندر استوانه
rotary drum طبلک گردان
revolving drum طبله چرخان
range drum طبله بستن مسافت به توپ
log drum طبله واقعه نگاره
magnetic drum طبله مغناطیسی
magnetic drum درام مغناطیسی
range drum طبله مسافت
print drum طبله چاپ
memory drum گردونه یاد
magnetic drum طبلک مغناطیسی درام حافظه
tenor drum طبلتنور
drum rolls تندزنی
drum rolls ضربات مداوم
drum roll تندزنی
winding drum قرقره سیم پیچی
to drum at a door درکوبیدن
to drum at a door درزدن
to drum a tune ضرب مقامی راباکوس گرفتن
smoked drum گردونه ثبت کننده
drum roll ضربات مداوم
snare drum زهطبل
drum brake ترمزحلقوی
guide drum طبلک راهنما
drum major فرمانده طبالان
drum armature ارمیچر استوانهای
drum barrel پوسته یا روکش استوانهای
drum controller نافم استوانهای
drum controller غلطک فرمان
drum controller کنترل کننده درام
drum head پوست طبل
drum magazine مخزن استوانهای
drum beat صدای کوس
drum majorette زنی که رهبر طبالان است پیرو موزیک
cable drum قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
beat of drum ضربه طبل
bass drum کوس
drum major طبل بزرگ
drum majors فرمانده طبالان
drum majors طبل بزرگ
kettle drum دهل
kettle drum نقاره
kettle drum کوس
kettle drum دمامه عصرانه مفصل
at beat of drum بصدای کوس
bass drum طبل بزرگ
drum miller دستگاه فرز غلطک گردان
drum plotter رسام استوانهای
grooved drum قرقره شیاردار
gasoline drum بشکه بنزین
drum turret سر رولور استوانهای
drum sorting مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
drum switch کلید غلطکی
drum switch جابجاگر استوانهای
drum storage drum magnetic
drum pump پمپ استوانهای شکل
drum printer چاپگر طبله
drum plotter کشنده طبله
drum printer چاپگراستوانهای
drum printer چاپگر طبلهای
drum plotter رسام طبله
series drum winding سیم پیچ اصلی ارمیچراستوانهای
magnetic drum system سیستم درام مغناطیسی
rotary drum mixer میکسراستوانهای بتن
multiple drum winding سیم پیچ استوانهای چندگانه
rotary drum mixer مخلوط کننده طبلکی
magnetic drum memory حافظه با درام مغناطیسی
To drum something into someones head . مطلبی را به گوش کسی خواندن
drum type lubricating pump پمپ روغنکاری نوع غلطکی
drum type boring machine دستگاه مته نوع استوانهای
magnetic drum file memory درام مغناطیسی حافظه بزرگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com