Dictiornary-Farsi | round robin (letter) | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
round robin (letter) <idiom>	نامهای که دست جمعی نوشته شود (هرگوشه آن بوسیله شخصی)


Other Matches

round robin	درخواست کتبی
round-robin	تورنمنت دورهای شطرنج
round robin	نوبت گردشی
round robin	با گردش نوبت
round robin	انجام مسابقه بنوبت
round robin (tournament or contest) <idiom>	بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
round robin (meeting or discussion) <idiom>	جلسهای که درآن شخص ازیک گروه شرکت کرده باشد
robin	سینه سرخ
robin goodfellow	روح خبیث
robin goodfellow	جن
robin hood	رابین هود یاغی جنگل نشین و جوانمرد انگلیسی
robin hood	حامی ضعفا
robin redbreast	سینه سرخ اروپاپی و امریکایی
wake robin	گل شیپوری
i wrote letter a letter	چندین کاغذ پشت سرهم نوشتم
Get the letter to him . Have the letter handed to him.	نامه را بدستش برسان
i wrote letter a letter	هی کاغذ نوشتم
Read out the letter. Read the letter aloud.	نامه را بلند بخوان
letter of a	اگاهی نامه
letter	معرفت دانش
letter	اثارادبی
letter	کاغذ ادبیات
letter	مراسله
letter	نامه
letter	حرف چاپی
letter	حرف
letter	باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
letter	نویسه
letter of a	اطلاع نامه
to the letter <idiom>	طبق قانون
d. letter	حرفی که درسالنامه دلالت برروز یک شنبه میکند
letter	حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
letter	نوشته
letter	سند
letter	معرفی نامه
letter	حرف الفباء
letter no	نامه شماره 5
to the letter <adv.>	مو به مو
letter for letter <adv.>	مو به مو
to the letter <adv.>	کلمه به کلمه
to the letter	طابق النعل بالنعل
to a. letter	روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
to the letter <adv.>	نکته به نکته
to a. letter	فرستادن
letter for letter <adv.>	نکته به نکته
letter	نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letter for letter <adv.>	کلمه به کلمه
letter of credit	ورقه اعتبار
letter of credit	برگه اعتبار
letter of attorney	مدعی
letter of credit	اعتبارنامه
letter of credit	اعتبار اسنادی
letter of credit	اعتبار نامه بانکی
letter of indemnity	غرامت نامه
letter of indemnity	ضمانت نامه
letter of even date	نامه همین تاریخ
letter book	رونوشت نامه
letter of d ult	مامه سوم ماه گذشته
letter book	کتاب رونوشت
letter of instruction	دستورالعمل انجام کار
letter of credence	credence
letter of credence	اعتبارنامه
letter card	کاغذ پستی تا شده که لبههای چسب دارانرابهم چسبانده به پست میدهند
letter carrier	نامه رسان پستچی
letter carrier	چاپار
letter de chancellerie	نامه رسمی
letter head	سر کاغذ
letter head	کاغذیکه نشان چاپی دارد
letter missive	امر نامه
letter missive	اجازه نامه ابلاغیه
letter drop	صندوق پست
letter box	صندوق پست
letter founder	حروف ریز
letter of attrney	وکالتنامه
letter de chancellerie	نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
letter of attorney	وکیل
letter of attorney	نیرو
letter of agreement	موافقتنامه
letter of advice	آگهی
letter of admission	اقرارنامه
letter balance	ترازوی نامه کشی
letter missive	امریه
scarlet letter	حرف A برنگ سرخ که روی سینه زناکاران نصب میشده
registered letter	نامه سفارشی
referring to your letter of	با اشاره بنامه .......عطف بنامه ....... راجع بنامه .......
red letter	مربوط به روزهای تعطیل و اعیاد مخصوص ایام خوشحالی فراموش نشدنی
red letter	با حروف قرمز
recredential letter	recredential
omission of a letter	انداختن یا حذف یک حرف
nundinal letter	حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
near letter quality	خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
to readdress a letter	عنوان نامهای را عوض کردن
letter writing	نامه نگاری
repetitive letter	یات آدرس
repetitive letter	نوشته شده است
sea letter	سند بیطرفی کشتی
send a letter	نامهای بفرستید
send a letter	کاغذ بدهید
small letter	حرف ریز
take this letter to the post	این نامه راببرید به پستخانه
the letter is urgent	نامه فوری است
the letter of the law	لفظ یا نص قانون
the letter of the law	عبارت قانون
the letter of the law	نص یا لفظ شریعت
the original letter	عین نامه
letter writer	کاغذ نویس
letter writer	نامه نویس
letter writer	نامه نگاری
letter perfect	جزء بجزء
letter perfect	کلمه بکلمه
letter paper	کاغذ نویسی
letter of recommendation	توصیه نامه
letter of recommendation	سفارش نامه
letter of recall	نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
letter of marque	پروانه دستگیر کردن کشتی بازرگانی دشمن و غارت کردن اتباع ایشان
letter of invitation	رقعه دعوت
letter of invitation	دعوت نامه
letter of introduction	معرفی نامه
letter perfect	کاملاوارد
letter perfect	از بر
letter writer	کتاب
letter weight	کاغذ نگاه دار
letter testamentary	تصدیق انحصار وراثت
letter shift	مبدله حروف
letter sheet	نامه تمبردار پستی
letter quality	کیفیت حرفی
letter quality	چاپ با کیفیت خوب
letter quality	کیفیت حرف
letter press	نوشته وابسته به عکسها
letter press	مواد چاپی
letter of intent	تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
The letter is well typed .	نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
air letter	نامهء مخصوص پست هوایی
air letter	نامهء هوایی
adverting to letter	عطف بنامه
action letter	فرم بازرسی ویژه در ردههای بالا
covering letter	نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
open letter	نامه سر گشاده
letter lock	قفل حروفی
covering letter	نامه توضیحی
covering letter	نامه پوششی
He signed with the letter	امضاء با حرف او
Has a letter arrived for me?	آیا برای من نامه ای رسیده است؟
circular letter	نامه اداری
circular letter	بخشنامه اداری
capital letter	حرف بزرگ
block letter	حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
block letter	چاپ نوعی حروف چوبی وبزرگ
blind letter	نامهای که نام ونشان روشن ندارد
black letter	حرف سیاه
back letter	گواهی تضمین
an open letter	نامهای که بوسیله روزنامه به کسی عنوان شود
love letter	نامه عاشقانه
form letter	فرم نامه
I read through the letter.	من این نامه را کاملا میخوانم.
letter of dismissal	ترک
letter of dismissal	متارکه
letter of dismissal	خاتمه
letter of dismissal	انقضا
letter of dismissal	الغا
letter of dismissal	بطلان
letter of reference	توصیه نامه
letter of attorney	وکالت نامه
letter of attorney	اختیار نامه
letter of dismissal	رها سازی
letter of attorney	اجازه نامه
to kern a letter	فاصله دخشه ای را با کاهش منظم کردن
letter of reference	معرفی نامه
letter of dismissal	انفصال
letter opener	سرنامهبازکن
four-letter word	واژهیچهار حرفی
four-letter word	واژهی قبیح
four-letter words	واژهیچهار حرفی
four-letter words	واژهی قبیح
letter-bomb	بمب نامهای
drop letter	نامه پست شهری
letter-bombs	بمب نامهای
This letter has been tampered with .	در این نامه دست برده شده
The letter is in his own handwriting .	نامه بخط خودش است
letter scale	مقیاسنامهها
To mail a letter.	نامه ای رابه پست انداختن
I have just received your letter.	کاغذت تازه به دستم رسیده است
Letter of recommendation.	توصیه نامه
chain letter	نامهی زنجیری
i am in receipt of your letter	نامه شما به من رسید
in letter and in spirit	از حیث نص و معنی هردو
dead letter	نامه غیر قابل توزیع
computer letter	حرف کامپیوتری
I had a letter from my father .	از پدرم کاغذ داشتم
with reference to letter no	با اشاره بنامه شماره ....عطف بنامه .......نسبت بنامه ......
in letter and in spirit	لفظاومعنا
in letter and in spirit	ئر لفظ و در معنی
under cover of letter no	ضمن نامه شماره
i am in receipt of your letter	نامه شما واصل گردید
dead letter	قانون منسوخ
The letter is addressed to you .	نامه بعنوان شما نوشته شده است
curled letter	کاهوی پیچ
to date a letter forward	کاغذی راتاریخ عقب ترگذاشتن
a red letter day	روز مهم و به یاد ماندنی
Did you deliver my letter to your father ?	نامه مرا تحویل پدرت دادی ؟