Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
row number display
نمایشگرتعدادرجها
Other Matches
i display
ارائهای
display
اشکار کردن
display
نمایشگری
display
ارائه
c display
ارائه سی
display
تظاهر
display
اشکارکردن نمایش
k display
ارائه کی
display
نمایش دادن
f display
ارائه اف
display
نمایش
display
ویترین
display
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
h display
ارائه اچ
b display
ارائه ب
l display
ارائه ال
j display
ارائه جی
g display
ارائه جی
m display
ارائه ام
display
نمایشگر صفحه نمایش
display
نمایاندن
display
نشان دادن اطلاعات
display
در معرض نمایش
n display
ارائه ان
self display
جلوه گری
d display
ارائه دی
self display
خودنمایی
p display
ارائه پی
display
جلوه نمایاندن
display
نشان دادن ابراز کردن
display console
کنسول نمایش
display console
پیشانه نمایشگر
formatted display
نمایش شکل یافته
graphic display
یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
graphics display
نمایش گرافیکی
backlit display
صفحه نمایش پشت نور
backlit display
واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
display controlled
نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
digital display
صفحهنمایشعددی
display cabinet
بوفه
display setting
تنظیمصفحهنمایش
function display
نمایشگرتابع
heads up display
وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
display device
دستگاه نمایش
display cycle
چرخه نمایش
message display
نمایشپیغام
data display
داده نما
display board
تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
display background
زمینه نمایش
display architecture
معماری نمایشی
display type
نوع نمایش
text display
نمایشگرمتن
display tolerance
میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
display foreground
پیش نمای تصویر
display terminal
ترمینال نمایش
data display
داده نمایی
display terminal
پایانه نمایشگر
display adapter
اداپتور صفحه نمایش
display surface
سطح نمایش
display menu
فهرست نمایش
display menu
فهرست انتخاب نمایشی
display unit
واحد نمایش
display image
نمای تصویر
display highlighting
جلوه دادن تصویر
display tube
لامپ نمایشگر
display unit
واحد نمایشگر
affect display
نمایش عاطفه
vector display
نمایش برداری
marching display
وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
visual display
نمایش بصری
menu display
روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
raster display
صفحه نمایش شبکهای
teletype display
نمایش تایپ راه دور
situation display
صفحه نمودار وضعیت افق دیدرادار
simultaneous display
نمایش سیمولتانه
RGB display
سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
plasma display
صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
plasma display
نمایش پلاسما
plasma display
نمایشگرپلاسمایی
pyrotechnic display
اتش بازی
colour display
نمایشرنگ
teletype display
نمایش تله تایپ
raster display
نمایش محل تصویر
liquid crystal display
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
enhanced graphics display
صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
vector graphics display
بردار نمایش گرافیکی
video display terminal
ترمینال نمایش تصویری
flat panel display
صفحه نمایش مسطح
liquid crystal display
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
character mapped display
نمایش طرح دخشهای
touch sensitive display
صفحه نمایش حساس لمسی
thin window display
نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
monochrome display adapter
اداپتور نمایش تک رنگ
data display unit
واحد داده نما
refresh display cycle
زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
plasma display panel
صفحه نمایش گازی
plasma panel display
وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
range bearing display
ارائه بی
video display unit
واحد نمایش تصویری
alphanumeric display terminal
ترمینال نمایش الفبا عددی
graphic display mode
مد نمایش گرافیکی
ibm /a display adapter
IBاداپتور نمایش A/4158
visual display terminal
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal
ترمینال نمایش بصری
language display button
دکمهنمایشگر
graphic display resolution
وضوح نمایش گرافیکی
dial-type display
نمایشصفحهاعداد
aperture/exposure value display
دهانهنمایشیمقدارنمایش
digital frequency display
شمارهتکرارنمایش
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
صفحه نمایش پلاسمای گازی
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
full page display
نمایش تمام صفحه
liquid-crystal display
نمایشکریستالمایع
visual display unit
واحد نمایش دیداری
visual display unit
واحد نمایشگر بصری
visual display unit
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
gas plasma display
صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella
data display illumination button
دکمهنمایشگراطلاعات
glass-fronted display cabinet
بوفه
alarm threshold display button
دکمهنمایشسرحدهشدار
To assert oneself . To display ones merit .
خودی را نشان دادن
high resolution bit mapped display
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
battery integration end radar display
وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
liquid crystal display colour pigmented
صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
battery integration end radar display
equipment
number three
شماره3
number one
خیلی خوب
number one
دست اول
number two
شماره2
number one
درجه یک
to the number of 0
بقدر هفتاد
E number
شمارهاروپایی
to take after number one
به فکر خود بودن.
he is not of our number
از ما نیست
to take after number one
در فکر خویش بودن
the t. number
شماره کل
much number
عدد ماخ
number one
خودشخص
number one
خودم
She looks after number one . she does herself well .
نمیگذارد برای خودش بد بگذرد.
number e
عدد
[ ایی ]
[حرف لاتین]
[ریاضی]
number
انتساب اعداد و به لیست موضوعات به صورت مرتب
number
انجام محاسبات سریع
number
[of something]
تعداد
[عده]
[چیزهایی]
number
مجموعه مقادیر مجاز
There is no such number.
همچنین شماره تلفنی وجود ندارد.
number
عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا
number
پردازنده خاص برای محاسبات سریع
by the number
با شماره بشمارید
to do a number on somebody
<idiom>
سر کسی کلاه گذاشتن
[اصطلاح روزمره]
without number
بیشمار
number
عدد
number e
عدد نپر
[ریاضی]
even number
عدد زوج
[ریاضی]
whole number
integer=
number
بیان کیفیت
number
عدد نوشته شده
number
قرار دادن طرح در متن
whole number
عدد صحیح
by the number
اجرای فرمان با شماره
number
رقم
number
شماره
number
رقم
[ریاضی]
whole number
عدد صحیح
[ریاضی]
number
تعداد
number
شماره بازیگر
number
عدد
number
بالغ شدن بر
number one
<idiom>
برای دل خودش
number
شماره
number
نمره شمردن
number
نمره دادن به
subscriber's number
شماره مشترک
symmetry number
عدد تقارن
stock number
شماره فنی جنس
station number
شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
stock number
شماره فنی انبار شماره انبار
the dual number
تثنیه
number of revolutions
چرخش بر دقیقه
to overcomein number
بیشتر بودن از
number of revolutions
گردش بر دقیقه
random number
عدد راندوم
they exceeded us in number
شماره انها از شماره مابیشتر بود
random number
برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
random number
روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد
the total number
شماره کل
superior number
عدد بزرگتر
the plural number
صیغه جمع
the plural number
جمع
statement number
شماره دستور
statement number
شماره حکم
reynolds number
مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
reynold's number
عدد رینولدز
requisition number
شماره درخواست
registeration number
شماره ثبت
rational number
عددگویا
reel number
شماره حلقه
rational number
عدد گویا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com