Dictiornary-Farsi | rules committee | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 79 (6 milliseconds)

English	Persian
rules committee	کمیته قوانین


Other Matches

committee	commission
T committee	انجمن ANSI که استانداردهای ارتباطی دیجیتال برای آمریکا تنظیم میکند , به ویژه سرویسهای ISDN
be on a committee	عضو کمیسیونی بودن
committee	انجمن
committee	شورا
committee	هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committee	هیئت
committee	کمیته
committee	کمیسیون مجلس مشاوره
committee	هیئت یا کمیته
committee of inquiry	کمیسیون بازجویی
executive committee	هیات اجرایی
executive committee	هیات رئیسه
election of the committee	انتخابات هیات رئیسه
joint committee	کمیسیون مشترک
legal committee	کمیته حقوقی
managing committee	هیات مدیره
managing committee	هیات رئیسه
investigating committee	کمیسیون بازجویی
steering committee	کمیته مامورتهیه برنامه کار یک مجلس یا مجمع
steering committee	کمیته رهبری
standing committee	کمیته دائمی
hanging committee	انجمنی که عهده دارچسباندن یا اویختن عکس هایی درنمایش باشند
committee of inquiry	کمیته بازرسی
investigating committee	کمیته بازرسی
committee boat	قایق داوران در اغاز و پایان مسیر
arbitration committee	کمیته داوری
hospital infection committee	کمیته عفونت بیمارستان [پزشکی]
european committee for standardization	کمیته اروپایی استاندار
air priorities committee	کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
committee of ways and means	کمیسیون مالی
rules	وعملیات روی آنها
to r against the rules	بقوانین پشت پا زدن
under these rules	بموجب این قوانین
to use these rules	از این قاعده ها استفاده کردن
rules	روش آزمایش پیام ورودی برای وضعیتهای خاص
b rules	قواعدی در یک سیستم تولید به عقب
rules	قواعد بازی
standing rules	نظامات
standing rules	مقر ره
standing rules	مقر رات
selection rules	قواعد گزینش
the rules of protocol	قوانین قرارداد [صورت جلسه کنفرانس]
ground rules	قوانینپایهایواساسی
pocket rules	خط کش های تاشو [ابزار]
pocket rules	خط کش های جیبی [ابزار]
transformational rules	مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
rules of the roads	قوانین راه
rules of the roads	قوانین دریانوردی
rules of road	قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
inland rules	قوانین داخلی
infraction of rules	نقض قوانین
hund rules	قواعد هوند
fundamental rules	قواعدیاقوانین اساسی
fleming's rules	قواعد فلمینگ
competition rules	قوانین رقابت
commutation rules	قواعد جابجایی
slide rules	خط کش محاسبه
slide rules	خط کش مهندسی
slide rules	خط کش ریاضی
inland rules	مقررات حرکت در ابهای داخلی
golden rules	قاعده زرین
rules of procedure	نظامنامه داخلی
rules of procedure	قوانین مربوط به روش جاری
rules of procedure	روش جاری
rules of football	قوانین یا قواعد فوتبال
rules of engagement	روشهای درگیری پدافند هوایی
rules of engagement	قوانین درگیری
rules of decorum	اداب
rules of chess	قوانین شطرنج
hague rules	قوانین لاهه
precendence rules	قواعد تقدم
rules for forming plurals	قواعد جمع بندی
rules for forming plurals	ایین جمع بندی
marquis queensberry rules	مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
european community competition rules	مقررات رقابت در جامعه اروپا
To break the law (rules , regulations).	قانون شکنی کردن
Pay attention to the house rules [hazard statements] .	توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .

rules committee

کمیته قوانین