Dictiornary-Farsi | run length limited recording | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
run length limited recording	ثبت محدود طول اجرا


Other Matches

run length limited encoding	روش سریع و کارای ذخیره سازی داده روی دیسک که تغییرات روی بیتهای داده ذخیره می شوند
Half – length ( full – length) portrait .	عکس نیم قد ( تمام قد )
limited	مقید
pc limited	IBریزکامپیوتر کم قیمت وسازگار با AT
limited	محدود
limited	منحصر
limited	مشروط
sex limited	محدود به جنس
limited war	جنگ محدود وموضعی
limited train	قطارمحدود
limited train	قطاریکه یک عده محدودی مسافر می پذیرد
limited power	اختیارات محدود
limited divorce	طلاقی که مدت ان محدود بوده پس ازانقضای مهلت بخودی خودرجوع شود
limited partnership	شرکت مختلط غیر سهامی
limited partnership	شرکت مختلط غیر سهامی مضاربه
input limited	ای که خیلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
limited access	محدود
limited access	دراری محدودیت مدارک محدود
limited company	شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
limited divorce	طلاق محدود
limited integrator	انتگرال محدود
limited monarchy	مشروطه
limited objective	هدف محدود
limited objective	هدف نزدیک به جبهه دشمن
your vocabulary is limited	وسعت لغت
your vocabulary is limited	شما محدود است
limited editions	فرآوردهی محدود
limited edition	فرآوردهی محدود
limited edition	کالای محدود
limited editions	کالای محدود
limited edition	چاپ محدود
limited editions	چاپ محدود
limited liability company	شرکت با مسئوولیت محدود
limited liability company	شرکت با مسئولیت محدود
limited denied war	جنگ محدود
limited access road	راه با ورودی محدود
limited distance modem	وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
maximum limited stress	تنش حداکثر
limited denied war	جنگ ناخواسته محدود
recording	صفحه گرامافون
self recording	خودنویس
self recording	خودبخودثبت کننده
recording	نگارش
recording	عمل ذخیره سازی سیگنال یا داده روی نواریا کامپیوتر
recording	تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
recording	ثبت
recording	ضبط
Like every child, she has only limited vocabulary at her disposal.	مانند هر کودک، او [زن] وسعت واژگان محدودی در اختیار دارد.
digital recording	ضبط رقمی
tape recording	دستگاهضبطصدا
vertical recording	ضبق عمودی
data recording	ضبط داده ها
disc recording	ضبط روی صفحه گرامافون
recording unit	واحدثبتشده
digital recording	ضبط دیجیتالی
recording eara	ناحیه ضبط
data recording	داده نگاری
recording instrument	سنجه ثبت کننده
beam recording	ضبط پرتویی
recording of games	ثبت بازیها
recording density	تراکم ضبط
recording error	خطای ضبط
recording head	نوک ضبط
recording instrument	دستگاه ثبات
recording instrument	دستگاه ضبط
recording tape	نوار ضبط
magnetic recording	ضبط مغناطیسی
recording thermometer	دمانگار
magnetic recording	ضبط صوت مغناطیسی
recording thermometer	دماسنج ثبات
space charge limited current state	رژیم بار پیرامونی
magnetic tape recording	ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
recording level control	کنترلدرجهضبط
magnetic recording head	هد ضبط صوت مغناطیسی
magnetic recording tape	نوار ضبط صوت مغناطیسی
frequecny modulation recording	ثبت تلفیق فرکانس
maximum recording attachment	دستگاه ضبط کننده حداکثر
surveillance video recording	نگارش ویدئوی نظارتی
magneto optical recording	رسانه ذخیره سازی که از دیسک نوری استفاده میکند
magnetic wire recording	ضبط صوت سیمی
magnetic picture recording	ضبط تصویر مغناطیسی
double density recording	ضبط تراکم مضاعف
dye polymer recording	در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
electron beam recording	ضبط خروجی کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترونی
reproduction [of a recording] [audio, video]	بازنواخت
track [on a sound recording medium]	تیتر موسیقی [روی محیط ضبط صوت]
track [on a sound recording medium]	تیتر آهنگ
modified frequency modulation recording	ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
reproduction [of a recording] [audio, video]	پخش [ضبط صوتی یا تصویری]
length	تعداد رکوردها یا فیلدها یا حروف در یک بلاک داده
length	تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
length	فاصله
length	بعد
length	مسافت
length	تعداد حروف یا بایتها در یک فایل ذخیره شده
length	تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود
length	تعداد حروف ذخیره شده در یک فیلد
at length	بتفضیل
at length	مفصلا`
at length	بدرازا سرانجام
at length	بالاخره
overall length	طول کلی
length	طول چیزی تعداد داده ها در یک متغیر یا لیست
length	تعداد حروف عکس برای شناسایی فایل
length	کل تعداد حروف در فیلدهای مختلف در رکورد ذخیره شده
length	شماره بیتها که یک ثبات را می سازند
length	خط با طول جر حرف دارد
length	طول بدن اسب
length overall	طول ساختمان
length overall	طول کلی
length	مدت
length	درازا
length	طول
whole length	تمام قد
length	قد
length	درجه
arm's length	مستقل و برابر بودن طرفها [یا شرکتها] در معامله ای [اقتصاد]
field length	درازای میدان
register length	درازای ثبات
braking length	طول پارگی نخ [طولی از نخ که در اثر وزن خودش پاره شود]
at full length	مفصلا`
edge length	درازای لبه [ریاضی]
at arm's length	در بازورس
at arm's length	در دسترس
arm's length	معاملات ازاد
block length	درازای کنده
arc length	طول کمان [ریاضی]
full-length	تمام قد
to keep at arms length <idiom>	رو ندادن
word length	درازای کلمه
word length	طول کلمه
shoulder-length	مویبلند
wave length	طول موج
variable length	با درازای متغییر
in the length of time <adv.>	در طول زمان
to measure one'd length	رو بزمین خوابیدن
to measure one'd length	دمر خوابیدن
to keep at arms length	اشنائی نکردن با
to keep at arms length	دوری کردن از
string length	طول رشته
zero length launching	نوعی روش پرتاب موشک بااولین نیروی حرکت جت
at full length	بتفصیل
it is of variable length	درازای ان متغیر
length of dam	طول سد
length of time	مدت
length of time	طول زمان
focal length	فاصله کانونی دوربین یاعدسی
fixed length	با درازای ثابت
file length	درازای پرونده
focal length	طول کانونی
f. distance or length	فاصله کانونی
executive length course	زمین گلف کوتاهتر و اسانتراز معمول
excess length	طول افزوده شده
full length	تمام قد
full length	قدی
full length	نماینده تمام قدانسان
it is of variable length	طول ان تغییر میکند
joint length	طول اتصال
instruction length	طول دستورالعمل
length contraction	انقباض طول
half length	نصف درازا
length dimension	بعد
half length	تصویر نیم تنه مجسمه نیم تنه
half length	نیم پیکر
grip length	طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
length of buttress	درازای پشتبند
length of column	طول ستون
gage length	طول قطعه مورد ازمایش
excess length	طول اضافی
focal length	فاصله کانونی
at full length	دراز کشیده
coherence length	طول همدوسی
bond length	طول پیوند
block length	طول کندهای طول بلاک
block length	درازای بلوک طول بلوک
bearing length	طول یاطاقان
attenuation length	طول تضعیف
multiple length	با درازی چندگانه
nominal length	طول نامی
pulse length	درازای تپش
record length	درازای مدرک
record length	طول رکورد
cut to length	بصورت طولی بریدن
cut to length	طولی بریدن
double length	طول مضاعف
floor length	رسیده بکف
floor length	اندازه کف
double length	با طول مضاعف
floor length	هم کف
flange length	طول لبه
line length	طول سطر
line length	طول خط
supplier at arm's length	فروشنده آزاد [اقتصاد]
variable length records	رکوردهای با طول متغیر
inductance per unit length	اندوکتیویته در واحد طول
half length illusion	خطای ادراکی میانی
on an arm's length basis	بر اساس مستقل و برابر بودن [در]
fixed length record	رکورد با درازای ثابت
fixed length record	مدرک با درازای ثابت
fixed word length	کلمه با طول ثابت

run length limited recording

ثبت محدود طول اجرا