Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 157 (8 milliseconds)
English	Persian
rupture stress	تنش گسیختگی
Other Matches
come to rupture	قطع روابط کردن
rupture	شکستگی
rupture	عمل شکافت مینی شکل
rupture	شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
rupture	از بین بردن
rupture	تخریب کردن
rupture	گسستگی
rupture	پارگی گسستن
rupture	قطع کردن
rupture	جدا کردن ترکیدن
come to a rupture	قطع روابط کردن
they came to a rupture	میانه انها بهم خورد
rupture	انقطاع
rupture	گسیختن
rupture	گسیختگی
rupture	سکستگی جدایی
rupture	تخریب
rupture	قطع
failure by rupture	شکست برشی
surface of rupture	سطح شکافته شده به وسیله گلوله منفجر شده سطح شکافت
modulus of rupture	مدول گسیختگی
rupture limit	مرز پاره شدن
bond rupture	گسیختن پیوند
failure by rupture	گسیختگی برشی
modulus of rupture	ضریب گسیختگی
rupture of diplomatic relations	قطع روابط سیاسی
rupture of diplomatic relations	قطع روابط دیپلماتیک
mean stress	خستگی متوسط
stress	قوت
stress	تقلا
stress	اهمیت تاکید
stress	تاکید کردن
stress	مضیقه
stress	سختی پریشان کردن
stress	خستگی
stress	فشار اوردن بر
stress	تلاش
stress	تنش جسمانی- روانی
stress	فشار
stress	یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stress	تنش
stress	فشار روانی
stress	بار
stress	مالیات زیادبستن
stress circle	دایره تنش
stress interview	مصاحبه تنش زا
stress in beam	تنش در تیرها
stress function	تابع تنش
stress distribution	توزیع تنش
stress curve	نمودار تنش
stress corrosion	خوردگی در اثر تنش
stress concentration	تمرکز تنش
secondary stress	خستگی فرعی
shear stress	تنش ناشی از برش
shear stress	تنش برشی
shearing stress	تنش برشی
shrinkage stress	خستگی جمع شدگی
shrinkage stress	خستگی فرامد
simple stress	تنش ساده
state of stress	حالت تنش
state stress	وضعیت تنش
storm and stress	اشوب وغوغا
stress intensity	شدت تنش
stress of poverty	فشار بینوایی
stress range	گستره تنش
to lay stress on something	بچیزی اهمیت دادن
to lay stress on something	چیزی راتاکید کردن
torsional stress	تنش پیچشی
transverse stress	تنش عرضی
ultimate stress	تنش نهایی
ultimate stress	تاب
ultimate stress	تنش یک تکه از ماده در لحظه گسستگی یا شکست
virtual stress	تنش مجازی
viscous stress	تنش برش سیال
yield stress	تنش تسلیم
thermal stress	ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
thermal stress	تنش حرارتی
stress ratio	نسبت تنش
stress testing	تست حساسیت
stress tolerance	تحمل فشار روانی
stress verse	قافیه مشدد
stress verse	قافیه موکد
tangential stress	خستگی مماسی
tangential stress	تنش مماسی
tensile stress	تنش کششی مجاز
tensile stress	خستگی کششی
tensile stress	تنش کششی
temperature stress	تنش حرارتی یا دمایی
adhesive stress	قدرت چسبندگی
breaking stress	بارگسیختگی
buckling stress	تنش کمانش
buckling stress	تنش خمشی
circumferential stress	خستگی دایرهای
compression stress	تنش فشاری
compressive stress	فشار تراکمی
compressive stress	تنش فشاری
compressive stress	خستگی فشاری
cyclic stress	تنش دورهای
cyclic stress	تنش تناوبی
dielectric stress	بار دی الکتریکی
edge stress	تنش تیغه
effective stress	تنش موثر
bond stress	تنش پیوستگی
adhesive stress	نیروی چسبندگی
admissible stress	تنش پذیرا
admissible stress	تلاش قابل قبول
allowable stress	تنش مجاز
working stress	تنش مجاز
alternating stress	تنش متناوب
alternating stress	تنش نوسان دار دائمی
axial stress	تنش محوری
bearing stress	تنش تکیه گاهی
bearing stress	تنش بردگاهی
bending stress	تنش خمشی
bending stress	خستگی خمشی تلاش خمشی
engineering stress	تنش فاهری
longitudinal stress	تنش طولی
neutral stress	تنش خنثی
normal stress	تنش شاغولی
normal stress	تنش نرمال
permissible stress	خستگی قابل قبول
pre stress	پیش تنیدگی
principal stress	خستگی اصلی
principal stress	تنش اصلی
racking stress	تنش جنبی
radial stress	تنش شعاعی
range of stress	دامنه تنش
reynolds stress	تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
residual stress	تنش پس مانده
racking stress	تنش پهلویی
circumferential stress	تنش پیرامونی
hoop stress	تنش دایرهای
euler stress	تنش اولر
internal stress	تنش داخلی
inelastic stress	تنش ناکشسان
fiber stress	تنش تاری
hoop stress	تنش مماسی
stress strain diagram	نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
stress strain curve	منحنی تنش به افزایش طول نسبی
ultimate stress limit	حد تنش نهایی
ultimate tensile stress	تنش کشش نهایی
repetitive stress injury	اسیب ناشی از فشار تکراری
repetitive stress injury	دردی دربازو کسی که عملی را چندین بارانجام دهد مثل وقتی که ترمینال کامپیوترکارمیکند
acute stress reaction	واکنش حاد فشار روانی
stress strain relation	رابطه تنش- کرنش
longitudinal shearing stress	تنش برشی طولی
limit creep stress	حد خزش
maximum limited stress	تنش حداکثر
impluse voltage stress	تنش فشار ضربهای
horizontal shearing stress	تنش برش افقی
design stress resultant	تلاش محاسباتی
design stress resultant	تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
limit fatigue stress	حد دوام
alternating stress test	ازمایش تنش متناوب
post traumatic stress disorder	اختلال فشار روانی پس اسیبی
Stress reduces an employee's working capacity'	استرس توانایی کاری کارمندان را کاهش می دهد.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com