Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 190 (9 milliseconds)
English	Persian
safety fence	جانپناه کنار راه
safety fence	جانپناه
Other Matches
fence [around / between something]	حصار [دور چیزی] [بین چیزی]
fence off	کوشش برای کسب مقام نخست شمشیربازی
fence	محجر سپر
fence	حصار
fence	دیوار
fence	شمشیر بازی
fence	خاکریز پناه دادن
fence	حفظ کردن نرده کشیدن
fence	شمشیر بازی کردن
fence	نرده
fence	شمشیربازی
fence [around / between something]	نرده [دور چیزی] [بین چیزی]
fence	روکش محافظ [یا نرده] [بویژه در اره کمانه ای ] [مهندسی]
ox fence	اغل کاو که دارای نرده یاپرچین باشد
fence	پرچین
catch fence	نرده محکم سر پیچ
rip fence	شکافنرداهای
snake fence	نرده مارپیچ
batten fence	حصار با میله چوبی
snow fence	حفاظ برف
paling fence	حصارنردهای
dead fence	پرچین
snow fence	دیواره برفگیر
a breach in the fence	سوراخی در حصار
picket fence	جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
fence month	ماه قرق
fence month	ماهی که شکارگوزن یاماهی گیری دران ممنوع است
to straddle the fence	نامطمئن بودن
to make a virginia fence	تلوتلو خوردن
to make a virginia fence	مستانه راه رفتن
rip fence slot	شکافنردهای
double apron fence	سیم خاردار دو دامنه
rip fence lock	قفلشکافنردهای
rip fence rule	حلقهشکافنردهای
rip fence guide	شکستنشیارحافظ
the horse refuses the fence	اسب از پر چین عقب میزند
The grass is always greener on the other side of the fence. <proverb>	مرغ همسایه غازه [مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.]
to [build / erect / put up] a fence	حصاری ساختن
right safety	مهرهمحافظراست
overall safety	ایمنی کامل
safety	نجات
safety	اطمینان
safety	ایمنی
safety	سلامت
safety	امنیت محفوفیت
safety	بی خطری
safety	به ضامن کردن ضامن
safety	تامین
safety	امنیت
safety	اعطای دو امتیاز به تیم مدافع به خاطر عقب نشینی عمدی تیم مهاجم
safety	بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
safety	برقرار کردن تامین
weak safety	جلوگیری درزمین مهاجم درجبهه او
safety stop	ضامن اسلحه گیره ضامن
safety stop	ترمز خطر
right safety back	مهرهمحافظعقبیراست
safety stock	موجودی ذخیره انبار
safety stock	موجودی تضمینی
safety stakes	دستکهای تامین
safety regulations	ایین نامه جلوگیری از خطر
safety razor	تیغ خود تراش
troop safety	حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
troop safety	تامین عده ها
safety trap	تله ایمنی
safety zone	بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
ship safety	سلامت کشتی
safety wire	سیم ایمنی
safety wire	اشبیل ضامن
safety wire	سیم ضامن
failure safety	ایمنی در برابر خرابی
safety valve	پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
strong safety	مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
safety valve	دریچه اطمینان
left safety	مهرهمفمنچپ
safety area	مهرهایپشتدست
safety interlock	قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
failure safety	قابلیت اطمینان
failure safety	قابلیت اعتماد
failure safety	[توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
reasons of safety	دلایل امنیتی
safety interlocks	قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
for reasons of safety	به خاطر دلایل امنیتی
safety mechanism	ساز و کار ایمنی
safety catch	ضامنتفنگ
safety thong	تسمهامنیتی
safety binding	نوارامنیت
safety boot	چکمهیایمنی
safety cage	قفسهبازی
safety cap	کلاهکامنیتی
safety chain	زنجیرهامنیت
safety earmuff	گوشپرشامنیتی
safety goggles	عینکایمنی
safety handle	دستهایمنی
safety pad	تشکنجات
safety rail	سپرامنیتی
safety scissors	قیچیناخنگیر
safety tank	منبعامنیت
safety tether	احتیاجاتامنیتی
safety thermostat	ترموساتامنیتی
safety device	ضامن
factor of safety	عامل اطمینان
factor of safety	سازه ابیمی
factor of safety	ضریب تامین ضریب اطمینان
factor of safety	عامل تامین
factor of safety	ضریب اطمینان
safety boat	قایق نجات
flame safety	ایمنی در مقابل شعله اتش
free safety	مدافع در منطقه ضعف
i provided for his safety	وسائل سلامت او را فراهم کردم
safety device	دستگاه ضامن
safety card	کارت تامین اتشبار
safety card	کارت تامین جنگ افزار
safety bolt	تفنگ ضامن دار
safety bolt	ضامن
safety biltz	حمله با روش استفاده ازبازیگر بالا
put on safety	روی ضامن گذاشتن
put on safety	به ضامن کردن
coefficient of safety	ضریب اطمینان
can one pass it with safety?	ایا میتوان بیخطر ازانجاگذرنمود
safety belt	کمربند ایمنی
safety pins	خار ضامن میله ضامن
safety pins	اشبیل ضامن
safety pin	خار ضامن میله ضامن
safety pin	اشبیل ضامن
safety-valves	دریچه اطمینان
safety-valve	دریچه اطمینان
safety nets	وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
safety belt	کمربند اطمینان
safety belt	کمربند نجات
safety belt	کمربند رکاب
angle of safety	زاویه تامین گلوله
angle of safety	زاویه امنیت
safety belts	کمربند رکاب
safety belts	کمربند نجات
safety belts	کمربند اطمینان
safety belts	کمربند ایمنی
safety net	وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
safety device	خارضامن
safety precaution	پیش بینیهای احتیاطی
safety lever	اهرم ضامن
safety lanes	مسیرهای امن دریایی
safety lamp	چراغ ایمنی
safety lamp	چراغ اطمینان
safety lamp	فانوس
safety island	سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
safety hook	قلاب اطمینان
safety lamp	چراغ بی خطر معدن ذغال سنگ
safety hazard	مخاطره ایمنی
safety lever	دستگیره ضامن
safety limit	حد تامین
safety post	پایه ایمنی
safety plug	پولک اطمینان
safety officer	افسر تامین یکان
safety motive	انگیزه ایمنی
safety match	کبریت بی خطر
safety lock	چفت ضامن سلاح
safety lock	قفل ضامن
safety lock	ضامن اسلحه
safety lock	قفل بی خطر مخصوص حفظ محلی از خطر دستبرد
safety glasses	عینک ایمنی
safety glass	شیشه اطمینان
safety glass	شیشه نشکن
safety fuze	چاشنی
safety fuze	ماسوره تامینی
safety fuse	فیوز ایمنی
safety fuse	فیوز اطمینان
safety fuse	فیوز
safety fork	گیره ضامن
safety fork	دوشاخه امنیت
safety factor	عامل تامین
safety factor	ضریب تامین
safety gap	دهانه حفافت
safety glass	عینک ایمنی
safety diagram	دیاگرام تامین
safety glass	شیشه بی خطراتومبیل
safety glass	شیشه ایمنی
to carry a piece at safety	تفنگی رادرحالی که ضامن ان انداخته است باخود بردن
ultimate factor of safety	ضریب اطمینان اختیاری
drivebelt safety guard	محافظهتسمهگرداننده
safety locking device	قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
steel safety wheel	فلزایمنیچرخ
left safety back	مهرهمحافظعقبی
to put safety first [foremost]	اولویت اول را به ایمنی دادن
healt and safety commision	کمیسیون سلامت و امنیت
safety locking devices	قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
cabin pressurization safety valve	شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
ring wall or ring fence	پرچین یامحجرگرداگرد
ring wall or ring fence	حصار گرد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com