English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 196 (9 milliseconds)
English Persian
safety fork دوشاخه امنیت
safety fork گیره ضامن
Other Matches
to fork over دادن
fork over <idiom> کمک کردن ،بخشیدن
to fork over تسلیم کردن
to fork over پرداختن
a fork یک چنگال
Could we have a fork please? ممکن است لطفا یک چنگال برایمان بیاورید؟
fork پوشهای که فایل فایلهای سیستم و اطلاعات مربوط به یک فایل یا برنامه کاربردی است
fork out <idiom> پرداختن
fork دوشاخه
fork چنگال
fork سه شاخه
fork دوشاخه منشعب شدن
fork مثل چنگال شدن
fork پنجه
fork محل انشعاب چند شاخه شدن
fork شاخه
fork انشعاب
salad fork چنگالسالادخوری
coke fork چنگال یا انبر مخصوص ذغال کک
telescopic fork انشعابتلسکوپی
tuning fork دو شاخه صوتی
fork crow دوشاخه
fork lever اهرم دوشاخه
fork of ... river شاخه رودخانه ...
hoe-fork کجبیلچنگالی
hand fork جنگکدستی
fork pocket محفظهانشعابی
fondue fork چنگالبرگردان
fish fork چنگالمخصوصخوردنماهی
dinner fork چنگالغذاخوری
digging fork بیلچهحفاری
carving fork چنگالبرش
knight fork چنگال اسب شطرنج
iron fork قلاب
hay fork چنگال مخصوص بلندکردن بسته علف ویونجه
hay fork چنگک
oyster fork چنگالمخصوصصدف
tuning fork دیاپازون
tuning fork دوشاخه
fork stacker فورک لیفت ترازو دار
dessert fork چنگالدسر
I don't have a fork. من چنگال ندارم.
fork stacker لیفت تراک
cuban fork ball پرتاب توپی که بامایعی اغشته و لغزنده شده
fork-lift truck نوعیوسیلهحرکتی
to play a good knife and fork ازروی اشتهاخوراک خوردن خوب چیز خوردن
safety اطمینان
safety نجات
safety به ضامن کردن ضامن
right safety مهرهمحافظراست
safety ایمنی
safety سلامت
safety امنیت محفوفیت
safety بی خطری
safety تامین
safety امنیت
safety برقرار کردن تامین
safety اعطای دو امتیاز به تیم مدافع به خاطر عقب نشینی عمدی تیم مهاجم
safety بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
overall safety ایمنی کامل
safety valve پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
safety valve دریچه اطمینان
safety trap تله ایمنی
safety stakes دستکهای تامین
safety stop ترمز خطر
left safety مهرهمفمنچپ
safety stock موجودی تضمینی
safety wire سیم ضامن
safety wire اشبیل ضامن
safety wire سیم ایمنی
safety razor تیغ خود تراش
safety regulations ایین نامه جلوگیری از خطر
safety stop ضامن اسلحه گیره ضامن
troop safety تامین عده ها
troop safety حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
strong safety مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
ship safety سلامت کشتی
weak safety جلوگیری درزمین مهاجم درجبهه او
safety zone بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
safety stock موجودی ذخیره انبار
right safety back مهرهمحافظعقبیراست
safety net وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
reasons of safety دلایل امنیتی
for reasons of safety به خاطر دلایل امنیتی
safety mechanism ساز و کار ایمنی
safety interlock قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
failure safety قابلیت اعتماد
failure safety قابلیت اطمینان
failure safety ایمنی در برابر خرابی
safety catch ضامنتفنگ
safety thong تسمهامنیتی
safety area مهرهایپشتدست
safety binding نوارامنیت
safety boot چکمهیایمنی
safety cage قفسهبازی
safety cap کلاهکامنیتی
safety chain زنجیرهامنیت
safety earmuff گوشپرشامنیتی
safety goggles عینکایمنی
safety handle دستهایمنی
safety pad تشکنجات
safety rail سپرامنیتی
safety interlocks قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
safety scissors قیچیناخنگیر
safety tank منبعامنیت
safety tether احتیاجاتامنیتی
safety thermostat ترموساتامنیتی
failure safety [توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
safety device خارضامن
flame safety ایمنی در مقابل شعله اتش
factor of safety عامل اطمینان
factor of safety سازه ابیمی
factor of safety ضریب تامین ضریب اطمینان
factor of safety عامل تامین
factor of safety ضریب اطمینان
free safety مدافع در منطقه ضعف
i provided for his safety وسائل سلامت او را فراهم کردم
put on safety به ضامن کردن
safety device ضامن
safety device دستگاه ضامن
safety card کارت تامین اتشبار
safety card کارت تامین جنگ افزار
safety bolt تفنگ ضامن دار
safety bolt ضامن
safety biltz حمله با روش استفاده ازبازیگر بالا
put on safety روی ضامن گذاشتن
safety boat قایق نجات
coefficient of safety ضریب اطمینان
safety belt کمربند اطمینان
safety belt کمربند ایمنی
safety pins خار ضامن میله ضامن
safety pins اشبیل ضامن
safety pin خار ضامن میله ضامن
safety pin اشبیل ضامن
safety-valves دریچه اطمینان
safety-valve دریچه اطمینان
safety belt کمربند نجات
safety belt کمربند رکاب
can one pass it with safety? ایا میتوان بیخطر ازانجاگذرنمود
angle of safety زاویه تامین گلوله
angle of safety زاویه امنیت
safety belts کمربند رکاب
safety belts کمربند نجات
safety belts کمربند اطمینان
safety belts کمربند ایمنی
safety nets وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
safety post پایه ایمنی
safety lever اهرم ضامن
safety lanes مسیرهای امن دریایی
safety lamp چراغ ایمنی
safety lamp چراغ اطمینان
safety lamp فانوس
safety lamp چراغ بی خطر معدن ذغال سنگ
safety island سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
safety hook قلاب اطمینان
safety lever دستگیره ضامن
safety limit حد تامین
safety precaution پیش بینیهای احتیاطی
safety plug پولک اطمینان
safety officer افسر تامین یکان
safety motive انگیزه ایمنی
safety match کبریت بی خطر
safety lock چفت ضامن سلاح
safety lock قفل ضامن
safety lock ضامن اسلحه
safety lock قفل بی خطر مخصوص حفظ محلی از خطر دستبرد
safety hazard مخاطره ایمنی
safety glasses عینک ایمنی
safety glass شیشه اطمینان
safety fuse فیوز ایمنی
safety fuze چاشنی
safety fuse فیوز اطمینان
safety fuse فیوز
safety gap دهانه حفافت
safety fence جانپناه
safety fuze ماسوره تامینی
safety glass عینک ایمنی
safety glass شیشه ایمنی
safety diagram دیاگرام تامین
safety glass شیشه نشکن
safety factor ضریب تامین
safety glass شیشه بی خطراتومبیل
safety factor عامل تامین
safety fence جانپناه کنار راه
left safety back مهرهمحافظعقبی
safety locking devices قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
ultimate factor of safety ضریب اطمینان اختیاری
to carry a piece at safety تفنگی رادرحالی که ضامن ان انداخته است باخود بردن
steel safety wheel فلزایمنیچرخ
to put safety first [foremost] اولویت اول را به ایمنی دادن
drivebelt safety guard محافظهتسمهگرداننده
safety locking device قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
healt and safety commision کمیسیون سلامت و امنیت
cabin pressurization safety valve شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com