English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 161 (8 milliseconds)
English Persian
safety regulations ایین نامه جلوگیری از خطر
Other Matches
regulations مقررات
regulations نظام نامه
regulations اییننامه
regulations قوانین
To be observant of the regulations . ملاحظه مقررات را کردن
There is an outcry against these regulations. همه از این مقررات فریادشان بلند است
The regulations in force . مقررات جاری
tariff regulations مقررات تعرفه بندی
The regulations are stI'll in force ( effect ) . این مقررات هنوز بقوت خود با قی است
To break the law (rules , regulations). قانون شکنی کردن
The regulations prescribe that all employees must undergo a medical examination. آیین نامه تجویز می کند که همه کارکنان باید آزمایش پزشکی بدهند.
safety اعطای دو امتیاز به تیم مدافع به خاطر عقب نشینی عمدی تیم مهاجم
safety بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
overall safety ایمنی کامل
right safety مهرهمحافظراست
safety ایمنی
safety برقرار کردن تامین
safety به ضامن کردن ضامن
safety امنیت
safety بی خطری
safety امنیت محفوفیت
safety سلامت
safety اطمینان
safety نجات
safety تامین
safety valve پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
safety wire سیم ضامن
safety valve دریچه اطمینان
safety wire سیم ایمنی
safety wire اشبیل ضامن
left safety مهرهمفمنچپ
weak safety جلوگیری درزمین مهاجم درجبهه او
troop safety حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
troop safety تامین عده ها
failure safety ایمنی در برابر خرابی
strong safety مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
ship safety سلامت کشتی
safety zone بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
safety trap تله ایمنی
safety stop ضامن اسلحه گیره ضامن
safety stop ترمز خطر
safety lock ضامن اسلحه
safety lock قفل ضامن
safety lock چفت ضامن سلاح
safety match کبریت بی خطر
safety motive انگیزه ایمنی
safety officer افسر تامین یکان
safety plug پولک اطمینان
safety post پایه ایمنی
safety precaution پیش بینیهای احتیاطی
safety razor تیغ خود تراش
safety stakes دستکهای تامین
safety stock موجودی ذخیره انبار
failure safety [توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
safety stock موجودی تضمینی
safety lock قفل بی خطر مخصوص حفظ محلی از خطر دستبرد
right safety back مهرهمحافظعقبیراست
safety catch ضامنتفنگ
reasons of safety دلایل امنیتی
for reasons of safety به خاطر دلایل امنیتی
safety mechanism ساز و کار ایمنی
safety interlock قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
safety interlocks قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
failure safety قابلیت اعتماد
safety thong تسمهامنیتی
safety thermostat ترموساتامنیتی
safety tether احتیاجاتامنیتی
safety area مهرهایپشتدست
safety binding نوارامنیت
safety boot چکمهیایمنی
safety cage قفسهبازی
safety cap کلاهکامنیتی
safety chain زنجیرهامنیت
safety earmuff گوشپرشامنیتی
safety goggles عینکایمنی
safety handle دستهایمنی
safety pad تشکنجات
safety rail سپرامنیتی
safety scissors قیچیناخنگیر
safety tank منبعامنیت
failure safety قابلیت اطمینان
safety net وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
can one pass it with safety? ایا میتوان بیخطر ازانجاگذرنمود
coefficient of safety ضریب اطمینان
safety boat قایق نجات
factor of safety عامل تامین
factor of safety ضریب تامین ضریب اطمینان
factor of safety سازه ابیمی
factor of safety عامل اطمینان
flame safety ایمنی در مقابل شعله اتش
free safety مدافع در منطقه ضعف
i provided for his safety وسائل سلامت او را فراهم کردم
put on safety به ضامن کردن
put on safety روی ضامن گذاشتن
safety biltz حمله با روش استفاده ازبازیگر بالا
safety bolt ضامن
safety bolt تفنگ ضامن دار
angle of safety زاویه تامین گلوله
angle of safety زاویه امنیت
safety nets وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
safety-valve دریچه اطمینان
safety-valves دریچه اطمینان
safety pin اشبیل ضامن
safety pin خار ضامن میله ضامن
safety pins اشبیل ضامن
safety pins خار ضامن میله ضامن
safety belt کمربند ایمنی
safety belt کمربند اطمینان
safety belt کمربند نجات
safety belt کمربند رکاب
safety belts کمربند ایمنی
safety belts کمربند اطمینان
safety belts کمربند نجات
safety belts کمربند رکاب
safety card کارت تامین جنگ افزار
safety limit حد تامین
safety glasses عینک ایمنی
safety glass شیشه اطمینان
safety glass شیشه نشکن
safety glass شیشه بی خطراتومبیل
safety glass شیشه ایمنی
safety glass عینک ایمنی
safety gap دهانه حفافت
safety fuze چاشنی
safety hazard مخاطره ایمنی
safety hook قلاب اطمینان
safety lever دستگیره ضامن
safety lever اهرم ضامن
safety lanes مسیرهای امن دریایی
safety lamp چراغ ایمنی
safety lamp چراغ اطمینان
safety lamp فانوس
safety lamp چراغ بی خطر معدن ذغال سنگ
safety island سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
safety fuze ماسوره تامینی
safety fuse فیوز ایمنی
safety card کارت تامین اتشبار
safety diagram دیاگرام تامین
safety fence جانپناه کنار راه
safety factor ضریب تامین
safety device خارضامن
factor of safety ضریب اطمینان
safety factor عامل تامین
safety device ضامن
safety fence جانپناه
safety fuse فیوز اطمینان
safety fuse فیوز
safety device دستگاه ضامن
safety fork گیره ضامن
safety fork دوشاخه امنیت
left safety back مهرهمحافظعقبی
safety locking devices قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
healt and safety commision کمیسیون سلامت و امنیت
drivebelt safety guard محافظهتسمهگرداننده
steel safety wheel فلزایمنیچرخ
ultimate factor of safety ضریب اطمینان اختیاری
to put safety first [foremost] اولویت اول را به ایمنی دادن
to carry a piece at safety تفنگی رادرحالی که ضامن ان انداخته است باخود بردن
safety locking device قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
cabin pressurization safety valve شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com