English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
sailing free باد ازاد
Other Matches
sailing قایقرانی با قایق بادی
sailing پارچه بادبانی سفر دریایی
sailing گردش ناخواسته رتورهای هلیکوپتر یا ملخ هواپیما درباد شدید
sailing کشتیرانی
points of sailing نقاطقایقسواری
sailing ship کشتیمسافریاباربری
sailing boat قایق بادبانی
sailing boats قایق بادبانی
send sailing مسابقه با وسیله بادبان دارروی شن و ماسه
sailing vessel کشتی بادبانی
sailing orders دستور کشتی رانی
sailing orders دستور حرکت
sailing master افسری که موافب راندن کرجیهای تفرجی است
sailing directions راهنمای دریایی book pilot : syn
sailing date تاریخ شروع سفر دریایی زمان حرکت
plain sailing پیشرفت بدون مانع
auxiliary sailing vessel کشتی بادی موتوردار
free will اختیار
free will اراده ازاد
free will ازادی اراده
i did that of my own free will به میل خود
free will اختیاری
free <adj.> دست و دلباز
free in and out بدون هزینه تخلیه و بارگیری
free will طیب خاطر
i did that of my own free will این کار را کردم
You are free to go now. اکنون آزادید بروید.
free for all زدوخوردهمگانی
free for all داد وبیداد
having free will فاعل مختار
having free will ازادکار
free پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
free موجود در دیسک یا حافظه
free بطور مجانی ازادکردن
free بازیگر ازاد
free پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
free فاقد
free تحویل
free بخشودن
free رها
free ترخیص کردن میدانی
free جایز
free ازادکردن
free مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه
free حرکت قایق در جلو باد
free روا
free کمی محدودیت نوع اسلحه
free مجاز منفصل
free حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
free-for-all مسابقه بین این اسبها
free رایگان سخاوتمندانه
free-for-all اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free ازاد
free مطلق
free مستقل
free اختیاری مختار
free مجانی
free آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free thinker وبه مذهب بی اعتنا است .
free thinker کسیکه دارای فکر ازاد بوده
free swimming شناور
free swimming قادر به شنا
free thinking ازادی از قیود مذهب
free tower برج پرش ازاد
free thinkers ازاد فکران
free throw پرتاب ازاد
free throw پنالتی
free thought ازادی فکر لامذهب
free thought وارستگی از مذهب
free thinkers افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
free throw پاس بدون مانع
free throw پرتاب بدون مانع برای یار
free trader تجارت ازاد
free zone منطقه ازاد
free zone منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free zone منطقه ازاد تجاری
guns free توپها اتش باختیار
free verse شعر ازاد وبی نظم وقاعده شعر بی قافیه
free of charge رایگان
free of charge معاف از حقوق گمرکی
heart free ازاد ازقید عشق
heart free مبرا از عشق
free world کشورهای غیرکمونیست
free world جهان ازاد
free trader بدون گمرک
free turbine توربین ازاد
free volume حجم ازاد
free vortex گرداب ازاد
free WAIS گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
free wheel حرکت بدون رکاب زدن
free wheeling بازی بدون نقشه قبلی
free wheeling حالت خلاصی
free wheeling خلاصی
free with ones money ولخرج
leave someone free to مخیر گذاشتن کسی
free on quay قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
free on rail تحویل در راه اهن
free on rail قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
free on rail تحویل کالا روی قطار
free on truck تحویل کالا روی کامیون
free oscillation نوسان ازاد
free person حر
free play بازی ازاد
free play ازاد
free play لق
free play بدون محدودیت
free on board بدون هزینه حمل تا روی وسیله نقلیه
free on boand تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
free of charge مجانی
free of cost مجانی
free of cost مفت
free of duty معاف از عوارض گمرکی
free of expense مجانی
free of expense بیخرج
free tower برج ازاد
free of particular average معاف از خسارات جزئی
free of tax بدون مالیات
free on boand فوب
free position روش اغاز مجدد بازی پس ازخطا
free radical رادیکال ازاد
free recall یاداوری ازاد
free spoken ساده گو
free spoken بی پرده
free spoken بی محابا
free spokenness رک گویی
free on quay تحویل دراسکله
free spokenness ساده گویی
free spool چرخیدن ازاد قرقره ماهیگیری
free stream جریان ازاد
free support تکیه گاه ازاد
free surface سطح اب ازاد
free surface مخازن ازاد اب
free spoken رک گو
free spillweir سرریز ازاد
free redical بنیان ازاد
free rocket موشک ازاد
free rocket موشک غیر هدایت شونده
free rotation چرخش ازاد
free safety مدافع در منطقه ضعف
free sample نمونه مجانی
free silver مقدار نقره ازاد یک مسکوک
free skating قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
free space فضای ازاد
free space فضای خالی
free surface سطح ازاد
tax-free <adj.> معاف از مالیات
tax-free <adj.> بدون مالیات
Free Classicism [سبک باستانری قرن نوزدهم انگلیس]
free from taxes <adj.> بدون مالیات
free rider آدم انگل
free rider آدم لاشخور
free rider آدم مفت خور
barrier-free بدون حائل
free from taxes <adj.> معاف از مالیات
Free Gothic احیای سبک گوتیک
parallax-free <adj.> بدون اختلاف در رویت
problem-free <adj.> بدون دردسر
trouble-free <adj.> بدون زحمت
problem-free <adj.> بدون زحمت
parallax-free <adj.> بدون اختلاف منظر
trouble-free <adj.> بدون دردسر
free shipping <adj.> ارسال مجانی
Free style [سبک قرن نوزده در احساس سبک کلاسیک و دومستیک]
Free Tudor [سبکی که به شکل ستوندار سبک تئودور و الیزابت است.]
free-handed, <adj.> دست و دلباز
postage-free <adj.> حمل رایگان
free shipping <adj.> حمل رایگان
postage-free <adj.> ارسال رایگان
free shipping <adj.> ارسال رایگان
postage-free <adj.> ارسال مجانی
mean free for scattering مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
the free list صورت کالای بی گمرک
to set free ازادکردن
weapons free جنگ افزار اتش به اختیار فرمان اتش به اختیار درپدافند هوایی
free-range آزادچر
free-range خانگی
free-standing خودایستا
free-standing غیرمتصل
free-standing مجزا
free-standing مستقل
free-standing آزاد
tax free معاف از مالیات
tax free بخشوده از مالیات
mean free path مسافت ازاد متوسط
mean free path مسافت ازاد میانگین
obsolescence free دستگاه متروک
post free بدون نیاز به تمبر زدن
running free خلاص کار کردن
running free بادبانی با باد پاشنه
set free ازاد کردن
setting free عتق
setting free ازاد کردن برده
stimulus free محرک- نابسته
fat-free بدونچربی
free house مغازهایکهچندیننوعآبجومیفروشد
free hand <idiom> کاملاآزاد درانجام کاری
alcohol-free <adj.> بدون الکل
free stroke کشیدن ساده سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه منتقل می شود]
free from error <adj.> بدون مشکل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com