Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 150 (8 milliseconds)
English
Persian
sample size
حجم نمونه
sample size
بزرگی نمونه
sample size
تعداد اندازه گیریهای سیگنال ضبط شده درهرثانیه
sample size
مدت زمان بین دوالگوی پیاپی
sample size
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
Search result with all words
size of a statistical sample
[N]
تعداد کل داده های آماری
Other Matches
sample
معیار
per sample
طبق نمونه
sample
نمونه کالا
sample
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample
اندازه سیگنال درلحظهای اززمان
sample
نمونه گرفتن
sample
نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sample
خوردن
sample
واحد نمونه
sample
الگو ازمون
sample
مسطوره
sample
نمونه
sample
نمونه برداری کردن
sample
نمونه قراردادن
sample distribution
توزیع نمونه
sample data
داده نمونه
sample cell
فرف نمونه
representative sample
نمونه معرف
random sample
نمونه گیری تصادفی
core sample
نمونه استوانهای
free sample
نمونه مجانی
nonrandom sample
نمونه غیر تصادفی
biased sample
نمونه سودار
quota sample
نمونه سهمیه
random sample
نمونه تصادفی
probability sample
نمونه احتمالاتی
undisturbed sample
نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
rare sample
نمونه های نادر و کمیاب فرش
to take a sample of blood
گرفتن نمونه خون
[برای آزمایش خون]
blood sample
واحد نمونه خون
To taste ( sample) something .
مزه مزه کردن
work sample
نمونه کار
typical sample
نمونه نوعی
unknown sample
نمونه مجهول
thief sample
نمونه مایع مخزن ناو
what is your size?
شما چیست
that is about the size of it
همینطور است
that is about the size of it
حقیقت امراین است
what is your size?
اندازه
to size up
اندازه
over size
بزرگتر از اندازه
to size up
را براوردکردن
size up
<idiom>
بسته به شرایط ،برانداز کردن
(the) size of it
<idiom>
به شکلی که است
of an out size
بیرون از اندازه
of an out size
دارای اندازه غیر معمل
size
چسب زنی اهارزدن
size
اهار زدن
size
به اندازه کردن
size
بزرگی
size
اندازه بعدساختمان
size
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size
ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
size
محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
size
چسب زدن
size
قد
size
سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
size
بر اورد کردن
size
وسعت
size
قالب
size
اندازه
size
مقدار
pint size
خرد ناچیز
pint size
پست
full-size
بخ مقیاس یک به یک
full-size
اندازه طبیعی
full size
بخ مقیاس یک به یک
pint-size
باندازه سرسنجاق
pint size
کوچک
pint size
باندازه سرسنجاق
pint-size
پست
pint-size
خرد ناچیز
life size
باندازه شخص زنده باندازه طبیعی
pint-size
کوچک
full size
اندازه طبیعی
screen size
اندازه صفحه
cut down to size
<idiom>
ثابت کردن اینکه کسی اونقدرکه فکر میکند خوب نیست
Pick on someone your own size.
برو با هم قدهای خودت طرف بشو
it is the size of a sparrow
باندازه یک گنجشک است
type size
اندازه فونت
type size
اندازه حروف
size control
کنترل اندازه
size tolerance
تلرانس اندازه
size stick
قالب اندازه گیری
size stick
الت اندازه گیری پا
size effect
تاثیر اندازه
size constancy
ثبات اندازه
trim size
اندازه طبیعی
life size
اندازه واقعی
block size
اندازه کنده
fractional size
اندازه کسری
attack size
استعداد وسایل درگیر در تک
hypostatize or size
ذات جدا دانستن
hypostatize or size
شخصیت دادن به
hypostatize or size
مسلم فرض کردن
it is four times my size
چهاربرابر
it is four times my size
من است چهارتای من است
it is of a normal size
دارای اندازه عادی یا معمولی است
atomic size
اندازه اتمی
king size
بزرگ
fit size
اندازه مناسب
file size
اندازه فایل
block size
اندازه کندهای
block size
اندازه بلاک
body size
اندازه بدن
basic size
اندازه اصلی
cut to size
به اندازه بریدن
design size
اندازه طرح
design size
اندازه نامی
effective size
اندازه موثر
basic size
اندازه اولیه
family size
تعداد افراد خانواده
of a large size
بزرگ
atomic size
اندازه اتم
attack size
اندازه تک
nuclear size
اندازه هسته
accuracy to size
دقت اندازه گذاری
nominal size
اندازه نامی
nominal size
اندازه اسمی
neat size
اندازه خالص
minimum size
اندازه حداقل
point size
اینچ
man size
اندازه مناسب یک مرد
life-size
باندازه شخص زنده باندازه طبیعی
lessin size
خردتر
lessin size
کوچکتر
limiting size
اندازه محدود
london in size
پس از لندن نیویورک بزرگترین شهراست
life-size
اندازه واقعی
point size
برای اندازه گیری نوع یا متن
accurate to size
دقت در اندازه گرفتن
paricle size analysis
دانه بندی کردن
data word size
اندازه کلمه داده
olympic size pool
اندازه و طول استخر المپیک 05 در 12 متر
effective size of grain
اندازه موثرذرات
size weight illusion
خطای ادراکی اندازه- وزن
size distribution of income
توزیع درامد برحسب مقدار
size distribution of income
توزیع درامد مقداری
grain size classification
طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
fixed size records
رکوردهای با اندازه ثابت
standard size whole brick
اجر فشاری معمولی
effective size of grain
قطر موثر ذرات
The shoes are a size too big for my feet.
کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
Act your age
[and not your shoe size]
!
به سن خودت رفتار بکن !
[مثل بچه ها رفتار نکن !]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com