English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 16 (3 milliseconds)
English Persian
saves نجارت دادن
saves رهایی بخشیدن نگاه داشتن
saves اندوختن
saves پس انداز کردن
saves فقط بجز
saves بجزاینکه
saves نگهداشتن
saves حفظ کردن
saves نجات دادن پس انداز کردن
saves صرفه جویی کردن
saves نجات دروازه
saves امکانی دربرنامه برای حفظ کردن کار جاری در فایل با نام دیگر
saves محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره کردن
Other Matches
a stitch in time saves nine <proverb> علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com