English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (5 milliseconds)
English Persian
saving your reverence دورازجناب شما
Other Matches
his reverence جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
your reverence جناب اقای
your reverence عنوان کشیشان که برابر است با عناوین قدیمی ایران
reverence حرمت
reverence احترام
reverence تکریم
reverence احترام گذاردن
to regard with reverence حرمت کردن
to hold in reverence حرمت کردن
to hold in reverence محترم داشتن
to regard with reverence محترم داشتن
saving رستگار کننده پس انداز
saving پس انداز
saving صرفه جویی
saving قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
saving نجارت دهنده
saving خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
saving institutions موسسات پس انداز شرکتهای پس انداز
saving motive انگیزه پس انداز
saving function صورت مقدار پس انداز درامدشخص
saving function تابع پس انداز
saving equation معادله پس انداز
saving account حساب پس انداز
saving rate نرخ پس انداز
saving bank بانک پس انداز
saving ratio نسبت پس انداز
theory of saving نظریه پس انداز
theory of saving نظریه مربوط به پس انداز
unintended saving پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
I'm saving up for a new bike. من برای یک دوچرخه جدید صرفه جویی می کنم.
face-saving آبرو نگهدار
face-saving مراعات کنندهی فواهر
saving grace وجدان
He is saving his money. پولهایش راجمع می کند
rate of saving نرخ پس انداز
private saving پس انداز خصوصی
ex post saving واقعی
ex post saving پس انداز
ex ante saving پیش بینی شده
ex ante saving پس انداز
cost saving درامد حاصل از تقلیل هزینه
forced saving پس انداز اجباری
compulsory saving پس انداز اجباری
aggregate saving پس انداز کل
actual saving پس انداز واقعی
labour-saving کار کم کن رنج گاه
labour saving کار کم کن رنج گاه
gas saving صرفه جویی در مصرف بنزین
intended saving پس انداز مورد انتظار
permanent saving پس انداز دائمی
net saving پس انداز خالص
negative saving پس انداز منفی
national saving پس انداز ملی
personal saving پس انداز شخصی
planned saving پس انداز برنامه ریزی شده
labor saving کاراندوز
energy saving bulb حبابحافظانرژی
saving and loan associations شرکتهای پس انداز و وام
soil saving dam سد محافظ خاک
daylight saving time ساعت تابستانی
capital saving technique فن تولید سرمایه اندوز
net business saving پس انداز خالص شرکتها
wealth saving relationship رابطه ثروت و پس انداز
labor saving techinque فن کاراندوز
labor saving devices ابزارهای کاراندوز
daylight saving time افزودن یک ساعت بر ساعات روز
Saving your presence . present company excepted . بلانسبت شما !
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com