English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 53 (5 milliseconds)
English Persian
scalded cream سر شیری که بوسیله گرم کردن شیر بگیرند
Other Matches
scalded اب پزکردن
scalded سوختگی
scalded اثر اب جوش برروی پوست
scalded تاول زده کردن تاول
scalded اب جوش ریختن روی
scalded بااب گرم سوزاندن
The hot fat scalded my hand . روغن داغ دستم را سوزاند
cream میله پرش
with cream با خامه
cream سرشیر
cream کرم
cream هر چیزی شبیه سرشیر
cream زبده
cream کرم رنگ سرشیر بستن
cream ضربه محکم به توپ
Cream <adj.> <noun> رنگ کرم
cream کرم، خامه، سرشیر
double cream خامهزیاد
cream tea نوعیعصرانهمتشکلازچای
cream cracker نوعیبیسکوئیت
face cream کرم صورت
single cream خامهپرچرب
with single cream با کرم یا خامه کم
cream of the crop <idiom> انتخاب عانی
cream caramel کرم کارامل
with double cream با کرم یا خامه زیاد
sour cream خامه ترش
clotted cream نوعیخامهکهدرجنوبغربیانگلیستولیدمیشود
cream of tarter طرطیر
cream coloured خامهای
cream coloured خامهای رنگ شکری
cream of lime دوغاب اهک غلیظ
cream of tartar کرم تارتر
cream separator خامه گیر
cream cheese پنیری که با شیر خامه دارتهیه شود
cold cream یکجور مرهم
raw cream خامه
vanishing cream کرم یا روغنی که چون بصورت بمالندزودخوردبرودیاپوست صورت انرا جذب کند
cream tea مرباو...
cream jug جایخامه
whipping cream خامهی پر چربی
ice cream بستنی
The ice-cream has not set yet. بستنی هنوز سفت نشده
ice cream bar بستنی چوبی [غذا و آشپزخانه]
cream-colored wool پشم شکری [این نوع پشم مخلوطی از پشم سفید درجه یک با پشم های رنگی نیز بوده و جداسازی آن یا غیرممکن و یا دشوار می باشد. این اصطلاح به پشم زرد رنگ نیز اطلاق می شود.]
ice cream container بستنیساز
The cream wont keep tI'll tomorrow . خامه تا فردا خراب می شود
ice cream freezer فرف بستنی سازی
ice-cream soda یکنوعدسر
ice cream container مخزن
ice cream scoop ملاقهبستنی
ice cream maker بستنیساز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com