Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 85 (6 milliseconds)
English
Persian
schedule of fires
برنامه اتشها
schedule of fires
برنامه ساعتی اتشها
Other Matches
fires
شلیک تیراندازی شلیک کنید
fires
شلیک کردن
fires
اتش کردن
fires
بیرون کردن انگیختن
fires
تفنگ یاتوپ رااتش کردن
fires
افروختن
fires
اتش زدن
fires
حرارت
fires
تندی
fires
شلیک
fires
اتش
fires
پرتاب راکت
fires
شوت محکم و مستقیم
fires
تیراندازی کردن
fires
حریق
series of fires
سری اتشها
priority of fires
تقدم اتشها
keep the home fires burning
<idiom>
اجازه ادامه دادن
close defensive fires
اتشهای پدافندی نزدیک
final protective fires
اخرین اتشهای حفافتی
Schedule+
برنامه نرم افزاری که حاوی اصول مدیریت اطلاعات شخصی از قبیل تقویم روزانه است
fr schedule
برنامه نسبتی ثابت
fi schedule
برنامه فاصلهای ثابت
vi schedule
برنامه فاصلهای متغیر
vr schedule
برنامه نسبتی متغیر
schedule
زمانبندی
schedule
فرانما
schedule
جدول
schedule
صورت فهرست
schedule
زمان بندی کردن
schedule
برنامه زمانی
schedule
برنامه ریزی کردن
schedule
صورت یا فهرستی ضمیمه کردن
schedule
دربرنامه گذاردن
schedule
برنامه
schedule
برنامه اجرائی
schedule
برنامه زمان بندی
schedule
برنامه زمان بندی فهرست
schedule
فهرست راهنمای قانون
schedule
در برنامه منظورکردن
schedule
ریز برنامه
schedule
برنامه ریزی کردن پیش بینی کردن
schedule
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedule report
گزارش زمانبندی شده
schedule of targets
برنامه هدفها
schedule maintenance
نگهداشت زمان بندی شده
schedule of targets
برنامه اماجها
schedule maintenance
نگهداری زمانبندی شده
time schedule
برنامه زمانی
subject schedule
برنامه موضوعی
subject schedule
برنامه جزء جزء
shift schedule
برنامه نوبت کاری
shift schedule
برنامه شیفت کاری
schedule an appointment
قرار ملاقات گذاشتن
work schedule
برنامه کار
tariff schedule
جدول تعرفه
supply schedule
جدول عرضه
shift schedule
برنامه زمان کاری
schedule date
موعد طبق برنامه
approach schedule
برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
employment schedule
برنامه استفاده از ناو
employment schedule
برنامه ماموریت ناو
dive schedule
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
demand schedule
جدول تقاضا
convoy schedule
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
consumption schedule
جدول مصرف
assault schedule
برنامه هجوم
indifference schedule
جدول بی تفاوتی
ratio schedule
مقیاس نسبتی
rating schedule
مقیاس درجه بندی
interval schedule
برنامه فاصلهای
project schedule
زمان بندی پروژه
landing schedule
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
optimum schedule
مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند
maintenance schedule
برنامه نگهداشت
individual demand schedule
جدول تقاضای فردی
market demand schedule
صورت تقاضاهای خریدارجزء در بازار
fixed interval schedule
برنامه فاصلهای ثابت
variable ratio schedule
برنامه نسبتی متغیر
variable interval schedule
برنامه فاصلهای متغیر
individual demand schedule
صورت کالاهایی که یک فرد در یک مدت معین حاضر به خریدانها باشد
fixed ratio schedule
برنامه نسبتی ثابت
edward's personal preference schedule
مقیاس ادوارد برای رجحانهای شخصی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com