English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
school miss دخترکم رو یانا ازموده
Other Matches
to miss the bus [to miss the boat (British English) ] <idiom> فرصتی را از دست دادن [اصطلاح]
I miss you very much. دلم خیلی برایت تنگ شده
miss از دست دادن احساس فقدان چیزی راکردن گم کردن
miss out on <idiom> ازدست دادن فرصت
miss نداشتن فاقدبودن
miss : دوشیزه
miss از دست رفتن
miss خطا کردن
miss موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss سوتی !
miss خطا
miss and out مسابقه دوچرخه سواری بین 3 نفر یا بیشتر که نفر اخرحذف میشود
near miss فاصله خیلی دور دو هواپیما
to miss fire نرسیدن
to miss fire کامیاب نشدن
to miss fire در نرفتن از تفنگ
to miss a mark خطا کردن
hit and miss گاهی موفق وگاهی مغلوب
hit or miss اتفاقا تصادفا
to miss a mark نشانی را نزدن
to miss one's tip بمقصود نرسیدن
to miss plant سبز نشدن
to miss the goal گل نکردن [ورزش]
to miss the goal به گل نزدن [ورزش]
miss an appointment از دست دادن قرار ملاقات
you wont miss so much . <proverb> چیز زیادى از دست نمى دهى .
miss the boat <idiom> ازدست دادن فرصت
hit and miss <idiom> ناخوشآیند ،غیر قراردادی
to miss the buy فرصت را ازدست دادن
hit or miss برحسب تصادف
air miss تصادم هوایی دو هواپیما
to miss a flight [plane] پرواز [خود] را از دست دادن
miss distance scorer دستگاه تعیین میزان خطای تیردستگاه خطایاب
To miss the bus . To slip up . قافیه را باختن
to go to school باموزشگاه رفتن
go to school خواننده میله نوری
to go to school to یاد گرفتن یا تقلید کردن از
the school is out مدرسه تعطیل است
first school پایهدبسبان
first school -مخصوصبچههایبین5تا9سال
to go to school درس خواندن
school دانشکده
school دسته ماهی
school گروه پرندگان
school مرکز اموزش نظامی
school تربیب کردن
school بمدرسه فرستادن درس دادن
school رام کردن وعادت دادن
school تادیب یا تربیت کردن
school مکتب نحله
school پیروان یک مکتب اموزشگاه
school مکتب
school تربیت اسب
school جماعت
school جماعت همفکر
school مدرسه
school اموزشگاه
school مکتب دبستان
school تحصیل در مدرسه
school دبیرستان
school تدریس درمدرسه
school گروه
school مکتب علمی یافلسفی
school دسته
Give me those old cars any day . I miss those old cars . قربان آن اتو مبیل های قدیمی
zurich school مکتب زوریخ
wurzburg school مکتب وورتسبورگ
vocational school اموزشگاه حرفهای
school truancy مدرسه گریزی
school teacher اموزگار
school slang اصطلاح ویژه اموزشگاه
school report گزارش اموزشگاه
school readiness امادگی ورود به مدرسه
high school مدرسه متوسطه دبیرستان
training school اموزشگاه حرفهای
training school کاراموزگاه
vienna school مکتب وین
secondery school مدرسه متوسطه
finishing school اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
special school اموزشگاه استثنایی
technical school اموزشگاه فنی
technical school مدرسه فنی
technical school هنرستان دبیرستان فنی
theological school مدرسه علوم دینی
junior school دوره اول دبیرستان
school year سال تحصیلی
middle school دبیرستان
secondery school دبیرستان
comprehensive school اموزشگاه جامع
to leave school ترک تحصیل کردن
to leave school ازتحصیل دست کشیدن
to leave school ازاموزشگاه یامدرسه بیرون رفتن
day school مدرسهی روزانه
day school مدرسهای که فقط در روز کلاس دارد
I must take the kid to school . باید بچه راببرم مدرسه
It is some distance to the school . تا مدرسه فاصله زیاد است
drop out (of school) <idiom> ترک مدرسه
school divine اموزگارالهیات
pre-school وابسته به سنین 2 تا 5 سالگی
to be moved to another school به آموزشگاه دیگری فرستاده شدن
to enrol somebody at a school کسی را در آموزشگاه ای نام نویسی کردن
Glasgow School [نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
school shooting تیراندازی در مدرسه
Since I left school. ازوقتیکه مدرسه را ترک کردم
The last school day. آخرین روز مدرسه
school-leaver کسیکهبتازگیازمدرسهفارغشدهاست
old school tie کراوات ویژهی دانش آموزان هر مدرسه
old school tie سر سپردگیها و دوستیهای آموختگان این نوع مدارس
pre-school شیرخوارگاه
pre-school مهدکودک
pre-school پیش دبستانی
prep school دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
school age سن آغاز تحصیل
school age سن مدرسه
school age سالهای تحصیل
Sunday School مدرسهی یکشنبه
school zone قلمرومدرسه
business school مدرسهیا دانشکدهاقتصادیوتجاری
driving school آموزشگاهرانندگی
graduate school دفتریدرآمریکایشمالیکهبهافرادفارغالتحصیلآموزشمیدهدgovernment
school friend دوستمدرسهای
school psychology روانشناسی اموزشگاهی
neoclassical school مکتب نئوکلاسیک
manchester school مکتب منچستر
liberal school مکتب اقتصادی کلاسیک
liberal school مکتب ازادی اقتصادی
leipzig school مکتب لایپزیک
school of law دانشکده حقوق
kailyard school مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
industrial school اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
hedge school مکتب اموزشگاهی که درهوای ازاددایربود
manchester school مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
maternal school کودکستان
maternal school اموزشگاهی که درانجا مانند مادرازکودک نگهداری میشود
nancy school مکتب نانسی
monetary school مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
monetary school مکتب پولی
mixed school اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند
high school دبیرستان
elementary school دبستان
mathematical school مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
mathematical school مکتب ریاضی
hedge school اموزشگاه پست
foundation school اموزشگاه موقوف
finshing school مدرسه تکمیلی دختران
private school اموزشگاه خصوصی
private school مدرسه ملی
trade school مدرسه حرفهای
night school اموزشگاه شبانه
boarding school اموزشگاه شبانه روزی
nursery school مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
nursery school کودکستان
primary school دبستان
preparatory school اموزشگاه امادگی
public school دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
banking school مکتب بانکداری
austrian school مکتب اتریشی
austrian school یزر و بوهم باورک
association school مکتب تداعی
grammar school مدرسه ابتدایی
grade school مدرسه ابتدایی
summer school کلاس تابستانی
summer school مدرسه تابستانی
infant school کودکستان
school psychologist روانشناس اموزشگاهی
school fellow هم مدرسه
school fee ماهیانه یا شهریه اموزشگاه
school drop out افت تحصیلی
school drop out ترک تحصیل کرده
school doctor استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
school divine طلبه
school counselor مشاور مدرسه
school center مرکز اموزش
salpetriere school مکتب سالپتریر
school fellow هم شاگردی
school mate هم مدرسه
school phobia مدرسه هراسی
school pence پول هفتگی اموزشگاه
school of tecnology مدرسه عالی فنی
school of jurisprudence مذهب جعفری Ashari Ithna of Imam sixthshii the Sadiq al Imamafar after named uslims
school neurosis روان رنجوری اموزشگاهی
secondary school دبیرستان
school figures حرکات اسب
school figures مجموعه 96 حرکت در اسکیت
school mate هم شاگردی
resident school مدارس حضوری یا مدارسی که شاگرد عملا در کلاس حاضر میشود
parochial school مدرسه وابسته به کلیسای بخش
parochial school اموزشگاه کلیسایی
preliminary school مدرسه ابتدائی
principal of a school مدیر اموزشگاه
ragged school اموزشگاه مجانی برای بچههای بینوا
raphael school مکتب رفائیل
orthodox school مکتب اقتصادی سنتی که اقتصاددانان قبل ازکینز را نیزشامل میشود
roman school مکتب رفائیل
orthodox school مکتب کلاسیک
one of the sunni school شافعی مذهب شافعی
reform school مدرسه تهذیب اخلاقی
reform school دارالتادیب نوجوانان
neoclassical school مکتبی که براساس ان رقابت و پیروی ازاصول حداکثرساختن مطلوبیت و سود میتواندتخصیص ایده الی از منابع رادر اقتصاد بوجود اورد
nongraded school اموزشگاه بی دانشپایه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com