English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
school readiness امادگی ورود به مدرسه
Other Matches
readiness امادگی
all is in readiness همه چیز اماده است
readiness اماده باش امادگی
readiness امادگی رزمی
materiel readiness امادگی رزمی وسایل
level of readiness سطح امادگی رزمی
law of readiness قانون امادگی
ground readiness اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
condition of readiness شرایط امادگی
readiness category درجه امادگی رزمی
condition of readiness وضعیت امادگی رزمی
combat readiness امادگی رزمی
first degree of readiness station action
materiel readiness میزان امادگی جنگ افزارها وتجهیزات
readiness to report حاضر جوابی
second degree of readiness امادگی درجه دو
third degree of readiness امادگی درجه سه
second degree of readiness وضعیت زرد relaxed actionstation : syn
readiness category نوع امادگی رزمی
readiness to accept آمادگی برای پذیرش
readiness condition وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
readiness condition وضعیت اماده باش
third degree of readiness محل پدافندstations defense : syn
readiness to accept حاضرقبولی
readiness to report امادگی برای پاسخ دادن
reading readiness امادگی خواندن
operational readiness امادگی عملیاتی
defense readiness condition وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
flight readiness firing ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
fourth degree of readiness امادگی درجه چهار
fourth degree of readiness محل دریانوردی station cruising: syn
air defense readiness وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
China has signalled [its] readiness to resume talks. چین آمادگی [خود را ] برای از سرگیری مذاکرات نشان داد.
first school -مخصوصبچههایبین5تا9سال
go to school خواننده میله نوری
school مکتب نحله
to go to school باموزشگاه رفتن
to go to school درس خواندن
to go to school to یاد گرفتن یا تقلید کردن از
first school پایهدبسبان
school اموزشگاه
school مکتب دبستان
school دبیرستان
school تحصیل در مدرسه
school تدریس درمدرسه
school مکتب علمی یافلسفی
school تربیت اسب
school دسته
school تادیب یا تربیت کردن
school پیروان یک مکتب اموزشگاه
school مکتب
school جماعت
school مدرسه
school جماعت همفکر
school بمدرسه فرستادن درس دادن
school تربیب کردن
school گروه پرندگان
school رام کردن وعادت دادن
school دسته ماهی
school دانشکده
school مرکز اموزش نظامی
the school is out مدرسه تعطیل است
school گروه
theological school مدرسه علوم دینی
technical school اموزشگاه فنی
secondery school دبیرستان
technical school هنرستان دبیرستان فنی
special school اموزشگاه استثنایی
secondery school مدرسه متوسطه
technical school مدرسه فنی
school year سال تحصیلی
school mate هم مدرسه
school mate هم شاگردی
school figures مجموعه 96 حرکت در اسکیت
school figures حرکات اسب
school neurosis روان رنجوری اموزشگاهی
school of jurisprudence مذهب جعفری Ashari Ithna of Imam sixthshii the Sadiq al Imamafar after named uslims
school of tecnology مدرسه عالی فنی
school pence پول هفتگی اموزشگاه
school phobia مدرسه هراسی
school psychologist روانشناس اموزشگاهی
school psychology روانشناسی اموزشگاهی
school report گزارش اموزشگاه
school age سالهای تحصیل
school slang اصطلاح ویژه اموزشگاه
school miss دخترکم رو یانا ازموده
school teacher اموزگار
school truancy مدرسه گریزی
school fellow هم شاگردی
to leave school ترک تحصیل کردن
drop out (of school) <idiom> ترک مدرسه
Glasgow School [نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
school shooting تیراندازی در مدرسه
driving school آموزشگاهرانندگی
business school مدرسهیا دانشکدهاقتصادیوتجاری
graduate school دفتریدرآمریکایشمالیکهبهافرادفارغالتحصیلآموزشمیدهدgovernment
It is some distance to the school . تا مدرسه فاصله زیاد است
school friend دوستمدرسهای
to be moved to another school به آموزشگاه دیگری فرستاده شدن
to enrol somebody at a school کسی را در آموزشگاه ای نام نویسی کردن
I must take the kid to school . باید بچه راببرم مدرسه
Since I left school. ازوقتیکه مدرسه را ترک کردم
The last school day. آخرین روز مدرسه
school-leaver کسیکهبتازگیازمدرسهفارغشدهاست
school zone قلمرومدرسه
day school مدرسهای که فقط در روز کلاس دارد
day school مدرسهی روزانه
zurich school مکتب زوریخ
wurzburg school مکتب وورتسبورگ
vocational school اموزشگاه حرفهای
vienna school مکتب وین
training school کاراموزگاه
training school اموزشگاه حرفهای
old school tie کراوات ویژهی دانش آموزان هر مدرسه
old school tie سر سپردگیها و دوستیهای آموختگان این نوع مدارس
pre-school شیرخوارگاه
Sunday School مدرسهی یکشنبه
to leave school ازتحصیل دست کشیدن
school age سن مدرسه
school age سن آغاز تحصیل
prep school دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
pre-school پیش دبستانی
pre-school وابسته به سنین 2 تا 5 سالگی
pre-school مهدکودک
to leave school ازاموزشگاه یامدرسه بیرون رفتن
finishing school اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
foundation school اموزشگاه موقوف
finshing school مدرسه تکمیلی دختران
banking school مکتب بانکداری
austrian school مکتب اتریشی
austrian school یزر و بوهم باورک
association school مکتب تداعی
grammar school مدرسه ابتدایی
grade school مدرسه ابتدایی
hedge school اموزشگاه پست
hedge school مکتب اموزشگاهی که درهوای ازاددایربود
manchester school مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
manchester school مکتب منچستر
liberal school مکتب اقتصادی کلاسیک
liberal school مکتب ازادی اقتصادی
leipzig school مکتب لایپزیک
school of law دانشکده حقوق
kailyard school مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
industrial school اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
summer school کلاس تابستانی
summer school مدرسه تابستانی
infant school کودکستان
primary school دبستان
elementary school دبستان
high school دبیرستان
high school مدرسه متوسطه دبیرستان
secondary school دبیرستان
middle school دبیرستان
comprehensive school اموزشگاه جامع
nursery school کودکستان
nursery school مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
public school دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
preparatory school اموزشگاه امادگی
private school اموزشگاه خصوصی
private school مدرسه ملی
trade school مدرسه حرفهای
night school اموزشگاه شبانه
boarding school اموزشگاه شبانه روزی
maternal school کودکستان
maternal school اموزشگاهی که درانجا مانند مادرازکودک نگهداری میشود
school fee ماهیانه یا شهریه اموزشگاه
reform school دارالتادیب نوجوانان
roman school مکتب رفائیل
raphael school مکتب رفائیل
school divine طلبه
ragged school اموزشگاه مجانی برای بچههای بینوا
principal of a school مدیر اموزشگاه
preliminary school مدرسه ابتدائی
parochial school اموزشگاه کلیسایی
reform school مدرسه تهذیب اخلاقی
resident school مدارس حضوری یا مدارسی که شاگرد عملا در کلاس حاضر میشود
school drop out افت تحصیلی
school drop out ترک تحصیل کرده
school doctor استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
school divine اموزگارالهیات
school counselor مشاور مدرسه
school center مرکز اموزش
school fellow هم مدرسه
salpetriere school مکتب سالپتریر
parochial school مدرسه وابسته به کلیسای بخش
junior school دوره اول دبیرستان
neoclassical school مکتب نئوکلاسیک
nancy school مکتب نانسی
monetary school مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
neoclassical school مکتبی که براساس ان رقابت و پیروی ازاصول حداکثرساختن مطلوبیت و سود میتواندتخصیص ایده الی از منابع رادر اقتصاد بوجود اورد
nongraded school اموزشگاه بی دانشپایه
normal school دانش سرا
monetary school مکتب پولی
normal school دارالمعلمین
one of the sunni school Imam after jurisprudencenamed al-shafeiof Idris
mixed school اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند
mathematical school مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
orthodox school مکتب اقتصادی سنتی که اقتصاددانان قبل ازکینز را نیزشامل میشود
one of the sunni school شافعی مذهب شافعی
orthodox school مکتب کلاسیک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com