English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (5 milliseconds)
English Persian
scope for one's energies میدان برای ابراز فعالیت
Other Matches
energies قدرت
energies انرژی
energies توانایی
energies قوه فعلیه
energies نیرو
energies زور
energies کارمایه
energies ورج
energies قوه بنیه
energies توانایی کار
scope وسعت
b scope صفحه کاتد رادار
scope محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود
scope دامنه رسیدگی
scope هدف
scope محدوده
scope دامنه
scope نوسان نما
scope قلمرو حوزه
scope میدان
scope میدان دید ازادی عمل
scope مطمح نظر
scope منظور مفاد
scope فحوا
scope نقطه توجه طرح نهایی
scope منظور
scope گستره
scope حیطه
scope حوزه
scope حدود
scope طول طناب لنگر بیرون از اب
scope منظور از عملیات
scope چشم انداز
scope وسیله دیدبانی یا بینایی
scope حیطه عمل
scope میدان دید
scope هدف عملیات
scope طول زنجیر ارتفاع سنج ناو منظور
scope میدان و برد و حدود
snooper scope دوربین تعقیب و دیدبانی
spotting scope دوربین روی سه پایه
starlight scope دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
stato scope فشار سنج نمودار درجه فشارجوی
stato scope ارتفاع سنج هواپیما
to come within the scope of a contract در حیطه یک قرارداد بودن
to come within the scope of the law در حوزه عمل قانون بودن
sniper scope دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
of a wide scope وسیع
scope of coverage حوزه عمل
scope of coverage حیطه پوشش
radar scope صفحه دید رادار
radar scope صفحه رادار
expanded scope صفحه گسترده
data scope یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
To extend the scope of ones activities . میدان عملیات خودرا گسترش دادن
main scope tube مجرایاصلیهدف
short scope buoy بویه پایه کوتاه
short scope buoy بویه شناور قائم
To give someone elbow - room ( scope ) . به کسی میدان دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com