Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 117 (7 milliseconds)
English	Persian
scout training	پیشاهنگی
Other Matches
scout	مامور اکتشاف
scout	عملیات اکتشافی کردن پوییدن دیده بان
scout	پیشاهنگی کردن دیده بانی کردن
scout	پیش اهنگ
scout	دیده وری
scout	ارزیابی حریف اینده
scout	دیده وری کردن
scout	پیشاهنگ دیده ور گشت زنی و نگهبانی دادن
air scout	هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
scout car	خودرو دیده ور
scout car	خودروی دیده وری خودروی شناسایی زرهی
girl scout	پیشاهنگ دختر
scout helicopter	هلی کوپتر شناسایی یا گشتی
scout master	در پیشاهنگی :سر رسد
girl scout	عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
cub scout	پسران پیش اهنگ 8 تا 01ساله
boy scout	پیش اهنگ
talent scout	کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند
assistant scout mater	رسدیار
training	آموزش عملی
training	پرورش
training	تعلیم
training	ورزش کاراموزی
training	اموزش
training	اموزش دادن
training	تعلیم و تمرین
training	کاراموزی
training cycle	مرحله اموزش
training distance	مسافت تمرین
training facilities	محلهای اموزشی
training facilities	تاسیسات اموزشی
training gear	گردونه در سمت
training manual	راهنمای اموزشی
training cycle	سیکل اموزشی
training circular	نشریه اموزش
training camp	اردوی امادگی
training bill	برنامه اموزشی
training aid	وسیله کمک اموزشی
training college	دانشسرا
teacher training	تربیت معلم
sensitivity training	حساسیت اموزی
training center	مرکز اموزش
training program	برنامه اموزش
training publication	نشریات اموزشی
training publication	مدارک اموزشی
training locations	مکانهای آموزشی
toilet-training	از قنداق درآوردن
training set	ستلباسبچهگانه
training suit	لباسورزشی
potty-training	تعلیمدادنبچهبهرفتنبهدستشوئیوکنترلادرارومدفوع
on-the-job training	آموزش ضمن خدمت
to undergo training	در یک دوره آموزشی شرکت کردن
weight training	بدن سازی
voluntary training	اموزش داوطلبانه
unit training	اموزش یکان
training school	اموزشگاه حرفهای
training school	کاراموزگاه
training ship	کشتی اموزشی
training table	میز ناهارخوری در اردو
training time	زمان تمرین
training track	مسیر تمرینی مسابقه اسبدوانی
transfer of training	انتقال اموزش
unit training	اموزش یکانی
reward training	اموزش با پاداش
in serving training	اموزش ضمن خدمت
armory training	اموزش جنگ افزارداری اموزش اسلحه سازی
annual training	اموزش سالیانه
escape training	گریزاموزی
toilet training	اموزش اداب توالت رفتن
character training	پرورش منش
deputy for training	معاونت اموزشی
concurrent training	اموزش همزمان
circuit training	تمرین دایرهای
circuit training	انجام تمرینهای مختلف ورنه برداری
bowel training	اموزش دفع
assertive training	جرات اموزی
basic training	اموزش مقدماتی
basic training	تعلیمات ابتدایی
training wall	دیواره راهنما
in house training	برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
avoidancae training	اجتناب اموزی
on the job training	اموزش ضمن کار
personnel training	اموزش کارکنان
military training	تعلیم نظامی
military training	اموزش نظامی
preservice training	کاراموزی پیش از خدمت
manual training	دوره اموزش هنرهای دستی
reconditioning training	اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
job training	اموزش شغلی
integrated training	اموزش توام
omission training	حذف اموزی
athletic training room	اطاق پزشکی- ورزشی
army training test	راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
active duty for training	اموزش زیر پرچم
army training program	برنامه اموزش نظامی
army training program	برنامه اموزش نیروی زمینی
advance individual training	آموزش تکمیلی انفرادی
advanced unit training	اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
advanced individual training	اموزش تکمیلی انفرادی
basic combat training	اموزش رزم مقدماتی
graphical training aids	چارت اموزشی
rehabilitation training center	مرکز اموزش بازاموزی زندانیان جنگی دشمن
disciplinary training center	مرکز اموزش زندانیان نظامی
sensitivity training group	گروه حساسیت اموزی
graphic training aid	پوسترهای اموزشی
mobile training team	تیم اموزشی سیار
graphical training aids	چارت
basic unit training	اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
disciplinary training center	دارالتادیب
code training set	دستگاه اموزش مرس
computer based training	تربیت مبتنی بر کامپیوتر
graphic training aid	چارت اموزشی
army training and evaluation program	برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی
Training makes the memory absorb more.	آموزش [ورزش حافظه] باعث می شود که حافظه بیشترجذب کند.
As part of my training, I spent a year abroad.	درجریان کارآموزیم یکسال را در خارج گذراندم.
Regular training strengthens the heart and lungs.	ورزش به طور منظم قلب و ریه ها را تقویت میکند.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com