English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 31 (4 milliseconds)
English Persian
scrambles tournament مسابقههای غیررسمی
Other Matches
scrambles بادست وپا بالارفتن
scrambles کد کردن صحبتها یا داده که به صورتی ارسال میشود که قابل فهم نیست مگر اینکه کدگشایی شود
scrambles دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambles درهم امیختن
scrambles فرمان درگیری بهواپیمای رهگیر قاطی کردن رهگیری کردن
scrambles درگیر شدن باهواپیمای دشمن
scrambles درگیر شدن
scrambles املت درست کردن
scrambles کوشش
scrambles تقلا
scrambles بزحمت جلو رفتن تلاش
scrambles تقلاکردن
tournament یک دوره مسابقه
tournament مسابقه
tournament تشکیل مسابقات
tournament مسابقات قهرمانی
zonal tournament تورنمنت منطقهای شطرنج
tournament casting مسابقه قلاب اندازی
open tournament تورنمنت ازاد شطرنج
master tournament مسابقه ازاد سالانه گلف بین قهرمانان دعوت شده
ladder tournament مسابقه برحسب مقام و قدرت بازیگر در جدول تقدم و تاخر
knock out tournament تورنمنت حذفی شطرنج
interzonal tournament تورنمنت انترزونال یا بین قارهای شطرنج
elimination tournament مسابقههای حذفی
designated tournament مسابقه بهترین بازیگران
challengers' tournament تورنمنت مدعیان
candidates' tournament تورنمنت نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
double elimination tournament مسابقات دو حذفی
round robin (tournament or contest) <idiom> بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
The striker's injury puts a question mark over his being fit in time for the tournament. آسیب مهاجم آمادگی سر موقع او [مرد] را برای مسابقات نامشخص می کند.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com