Dictiornary-Farsi | scrap-heap | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 51 (3 milliseconds)

English	Persian
scrap-heap	انبار کالای قراضه


Other Matches

scrap heap	انبار کالای قراضه
scrap heap policy	رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
to put [throw] [toss] somebody on to the scrap heap	کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن [اصطلاح مجازی]
to put [throw] [toss] somebody on to the scrap heap	به کسی حق تقدم ندادن [اصطلاح مجازی]
to put [throw] [toss] somebody on to the scrap heap	به کسی کمتر توجه کردن [اصطلاح مجازی]
heap	توده
heap	کپه
heap	کومه
heap	پشته
heap	انبوه گروه
heap	جمعیت
heap	توده کردن پرکردن
heap	انبوه
heap	درخت دودویی
heap	فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
heap	مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند
heap	مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
application heap	پشته کاربردی
application heap	حافظه پایه
heap sort	sort tree
hoo heap	کنترل نفس
hoo heap	هوهاپ
heap of sand	توده ماسه
slag heap	تپهوسایلوموادیککارخانه
scrap	قراضه اهن
scrap	اوراق دورانداختن
scrap value	ارزش اسقاطی
scrap	عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scrap	قراضه
scrap	ته مانده
scrap	اشغال
scrap	جنگ
scrap	نزاع اوراق کردن
scrap	پاره
scrap	افتادههای اهن اسقاط اهن
scrap	تراشیدن
scrap	دورانداختن
scrap	خرده اوراق کردن
scrap	ضایعات
scrap	تکه
scrap	ماشین الات اوراق
counter-scrap	دیوار
It is only a scrap of paper .	یک تیکه ورق پاره است
scrap iron	اهن پاره
scrap iron	اهن قراضه
scrap book	مجموعه عکس هاوقطعاتی که از کتابهای دیگر بریده باشند
not a scrap is left	ذرهای باقی نمانده است
grey iron scrap	قراضه اهن خاکستری
cast iron scrap	اهن قراضه
pig iron scrap process	فرایند قراضه اهن خام