Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 103 (7 milliseconds)
English	Persian
screening elevation	زاویه تراز مانع ایستگاه رادار
screening elevation	تراز مانع رادار
Other Matches
elevation	بلندی
elevation	نما
elevation	زاویه فراز
elevation	تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
elevation	ترفیع
elevation	برز
elevation	درجه
elevation	جای بلند وبرامدگی ترفیع
elevation	برافراشتگی
elevation	تراز از سطح مبنا
elevation	ارتفاع
elevation	بالا بردن لوله
elevation	بالابردن
elevation	حرکت در ارتفاع زاویه درجه
screening	پریدن جلو دید تیم حریف درهنگام سرو زدن
screening	غربال زنی
screening	سرندزنی
screening	گزینش
screening	سرند کردن
screening	ازمایش
screening	نمایش بر روی پرده تلویزیون
screening	سرند
elevation of security	بالا بردن حاشیه امنیت
elevation quadrant	تراز تیر
elevation quadrant	تراز ربعی
elevation scale	مقیاس درجه
elevation scale	طبلک درجه
elevation stop	حد نهایی درجه
elevation stop	متوقف کننده حرکت ارتفاع
elevation of security	زیاد کردن تامین
elevation indicator	صفحه مدرج درجه طبلک درجه
crest elevation	فرازای ستیغ تراز ستیغ
crest elevation	فرازای تاج
elevation circle	قطاع درجه
angle of elevation	زاویه حرکت لوله درارتفاع
angle of elevation	زاویه درجه
angle of elevation	زاویه ارتفاع لوله
elevation guidance	دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
adjusted elevation	درجه تنظیمی
elevation indicator	صفحه نمودار درجه
elevation tracking	دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
minimum elevation	حداقل درجه
elevation adjustment	تنظیم کننده بالابر
visual elevation	فاصله مربوط به افت گلوله
visual elevation	افت بصری گلوله
trial elevation	درجه مربوط به شروع تیر موثر
trial elevation	درجه ازمایشی
spot elevation	نقطه ارتفاع معلوم روی نقشه
spot elevation	ارتفاع تعیین شده
east elevation	نمای غربی
minimum elevation	حداقل ارتفاع لوله
minimum elevation	حداقل درجه مربوط به مانع
quadrant elevation	زاویه تیر
screening fire	اتش پوشاننده
screening, screenings	تیغه
screening force	نیروی پوشاننده
screening constant	ثابت پوشش
screening effect	اثر پوششی
screening tests	ازمونهای سرند کردن
screening forces	نیروهای پاسیور
screening electrons	الکترونهای پوششی الکترونهای پوشاننده
screening force	نیروی پوششی
screening fire	اتش پوششی
screening, screenings	پرده
screening, screenings	الک پرده چتر
screening, screenings	دیوار تخته حفاظ
screening, screenings	جدار
screening, screenings	اشغالگیر
screening, screenings	دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screening, screenings	پوشش تجسسی دریایی پوشاندن پوشش
screening, screenings	تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screening, screenings	صفحه تصویر
screening, screenings	روی پرده افکندن
screening, screenings	روی پرده سینمایا تلویزیون نمایش دادن
screening, screenings	تور سیمی نصب کردن
screening, screenings	الک کردن غربال کردن
screening, screenings	تور سیمی پنجره توری دار
screening, screenings	غربال
screening, screenings	صفحه تلویزیون
screening, screenings	پرده سینما
screening, screenings	صفحه
screening, screenings	نقاب
screening, screenings	ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screening, screenings	محافظ
screening, screenings	انتخاب کردن
screening, screenings	محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
screening, screenings	وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
screening, screenings	جدا کردن
screening, screenings	سد کردن
screening, screenings	escort :syn
screening, screenings	پاسیوری کردن
screening, screenings	پرده پوشش
boiling point elevation	صعود نقطه جوش
adjusted quadrant elevation	زاویه تیر تنظیمی
lamphouse elevation control	گیرهتنظیمبالارونده
psychiatric screening test	ازمون سرند روانپزشکی
instrument for electromagnetic screening	دستگاه اندازه گیری با حفاظ الکترومغناطیسی
instrument with magnetic screening	دستگاه اندازه گیری با حفاظ مغناطیسی
magnetic screening effect	اثر حفاظ مغناطیسی
instrument for electrostatic screening	دستگاه اندزه گیری با حفاظ الکترواستاتیکی
boiling point elevation constant	ثابت صعود نقطه جوش

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com