|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
Total search result: 17 (4 milliseconds) | |||||
English | Persian | ||||
---|---|---|---|---|---|
sea stores | فروشگاه دریایی | ||||
Search result with all words | |||||
stores | ذخایر | ||||
stores | کالاهای ذخیره شده در انبار انبارها فروشگاهها | ||||
department stores | فروشگاه بزرگ | ||||
department stores | فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد | ||||
chain stores | فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا | ||||
army stores | فروشگاه ارتش | ||||
consumable stores | مواد فاسد شدنی | ||||
consumable stores | materials consumable :syn | ||||
general stores | فروشگاههایی که کالای متفرقه را میفروشند فروشگاه عمومی | ||||
multiple stores | فروشگاههای بزرگ فروشگاههای زنجیرهای | ||||
naval stores | ذخایر و اماد دریایی | ||||
naval stores | کالای دریایی | ||||
second hand stores | سمساری | ||||
stores manager | مدیر انبارها | ||||
convenience stores | خواربار فروشی کوچک | ||||
to have a look round [around] the stores [American E] | برای خرید در فروشگاه ها گردش کردن | ||||
Partial phrase not found. |
Recent search history | |
|