Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (9 milliseconds)
English	Persian
secondary position	موضع یدکی
secondary position	موضع فرعی
Other Matches
secondary	که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر
secondary	در درجه دوم اهمیت یا کم اهمیت تر از اولین
secondary	کانال دوم که حاوی اطلاعات کنترلی ارسالی همزمان با داده باشد
secondary	سازمانی که دستیابی به اینترنت را برای ناحیه مشخصی از کشور تامین کند
secondary	وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
secondary	نیست
secondary	هر رسانه ذخیره سازی داده
secondary	درجه دوم
secondary	یدکی
secondary	ثانویه
secondary	ثانوی
secondary	حاکی از زمان گذشته
secondary	کمکی
secondary	فرعی
secondary port	station secondary
secondary port	subordinatestation : syn
secondary port	,
secondary port	بندر فرعی
secondary planet	ماه
secondary planet	اقمار
secondary planet	انگل قمر
secondary evidence	ادله فاقداعتبار زیاد
secondary planet	ملتزم
secondary planet	همراه
secondary markets	بازارهای ثانوی
secondary planet	پیرو
secondary plan	طرح ثانوی
secondary obligation	تعهدات ثانویه
secondary nozzle	نازل ثانویه
secondary motivation	انگیزش ثانوی
secondary markets	بازارهای فرعی
secondary memory	حافظه ثانویه
secondary landing	منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
secondary cone	برج هدایت یدکی ناو
secondary coil	پیچک ثانوی
secondary carbon	کربن نوع دوم
secondary carbon	کربن 2 درجه
secondary beam	تیرک
secondary battery	باتری بارشدنی
secondary battery	پیل باتری
secondary armament	جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
secondary amine	امین نوع دوم
secondary amine	امین 2 درجه
secondary alcohol	الکل نوع دوم
secondary alcohol	الکل 2 درجه
secondary airflow	جریان هوای فرعی
of secondary importance	کمترمهم
of secondary importance	از حیث اهمیت د ردرجه دوم دردرجه دوم اهمیت
secondary consumers	مصرف کنندگان دومین
secondary costs	هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
secondary current	جریان خروجی
secondary key	کلید ثانویه
secondary item	کالای تدارکاتی فرعی
secondary item	اقلام فرعی تدارکاتی
secondary inhibitor	بازدارنده ثانوی
secondary unit	واحد فرعی
secondary hydrogen	هیدروژن درجه دوم
secondary hydrogen	هیدروژن 2 درجه
secondary function	کارکرد ثانوی
secondary evidence	ادله درجه دوم
secondary gain	بهره ثانوی بیماری
secondary electron	الکترون ثانوی
secondary elaboration	بسط ثانوی
secondary effects	اثرات ثانوی
secondary education	اموزش متوسطه
secondary drive	سائق ثانوی
secondary emission	صدور ثانوی
secondary mirror	دومینآینه
secondary inlet	دومینوردی
secondary channel	دومینجهت
secondary wire	سیم خروجی
secondary winding	سیم پیچ خروجی
secondary winding	سیم پیچ ثانویه
secondary treatment	تصفیه دومین
secondary treatment	پاکسازی دومین
secondary stresses	تنشهای درجه دوم
secondary reflector	منعکسکنندهثانوی
secondary root	دومینریشه
secondary effects	اثرهای جانبی
secondary effect	عوارض جانبی [اثر جانبی]
secondary effect	نتیجه جانبی
secondary effect	اثر فرعی
secondary effect	اثر جانبی
secondary picketing	کشاندناعتصاببهبیرونکارخانهیاشرکت
secondary modern	نوعیمدرسهکهتاچندیپیشدربریتانیارایجبود
secondary action	انجام عملیاتیجهتموثرترکردنیکاعتصاب
secondary stress	خستگی فرعی
secondary processes	فرایندهای ثانوی
secondary standard	استاندارد ثانویه
secondary soil	خاک جابجا شده یا ثانوی خاک دستی
secondary sewers	لولههای فرعی فاضلاب
secondary road	جاده فرعی یا درجه 2
secondary road	جاده درجه دو
secondary storage	انباره ثانویه
secondary reward	پاداش ثانوی
secondary reinforcer	تقویت کننده ثانوی
secondary qualities	صفات ثانوی
secondary storage	حافظه ثانویه
secondary effects	آثار جانبی
secondary school	دبیرستان
secondary productivity	فراوردگی دومین
secondary schools	دبیرستان
secondary cell	پیل باتری
secondary storage	انباره ثانوی
secondary stairs	پلکان فرعی
secondary projection area	منطقه فرافکنی ثانوی
secondary sex characteristics	ویژگیهای جنسی ثانوی
secondary marshalling track	دومینراهباریکه
secondary structure of portein	ساختار دوم پروتئین
secondary great circle	دایره عظیمه ثانویه
secondary storage device	دستگاه حافظه ثانوی
secondary emission ratio	شدت صدور ثانوی
secondary emission characteristic	مشخصه صدور ثانوی
secondary electron emission	پیل ثانویه الکترون
secondary storage medium	رسانه انباره ثانوی
secondary mental deficiency	عقب ماندگی ذهنی ثانوی
secondary consumers: insectivores	دومینمصرفکننده
secondary consumers: carnivores	دومینمصرفکننده
on position	وضعیت وصل
position	موقعیت
to be in a position to do something	موقعیتش باشد که کاری را انجام بدهند
y position	حالت- ایگرگ
t position	حالت یک اسکیت عمود براسکیت دیگر
position	بردار مکان [ریاضی]
position	مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
position	قرار دادن چیزی در محل خاص
position	مقام
position	موضعگیری مدافع موضعگیری مدافع
position	محل چیزی
position	موضع
position	حالت محل سازمانی
position	مقام شغل سازمانی
position	قراردادن امورات مربوط به وفایف
position	شکل موقعیت
an a for a position	درخواست دهنده برای کار
position	وضع چگونگی
position	مقام یافتن سمت
position	شغل
position	مرتبه مقام
position	جایگاه
position	وضعیت موضع
position	مستقرشدن یاکردن
position	منصب
position	وضع
position	نهش
position	قراردادن یاگرفتن
position	شغل رسمی
position	نظریه
position	جا
position	محل
position	وضعیت
alternate position	موضع یدکی
assumed position	موضع فعلی موضع اشغال شده فعلی
assumed position	موضع فرضی
air position	موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
air position	وضعیت هوایی
all position welding	جوشکاری دو طرفه
sign position	موضوع علامت
set position	اماده در نقطه اغاز
selection of position	انتخاب موضع
firing position	موضع تیر
alternate position	موضع فرعی
attack position	موضع تک
axial position	وضعیت محوری
central position	وضعیت مرکزی
circle of position	دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
comma position	وضع بدن در پیچ زدن
commitment position	نقطه پرتاب بمب ضدزیردریایی
consolidation of position	تحکیم مواضع
consolidation of position	تکمیل ارایش مواضع
covered position	موضع پوشیده
covered position	محوطه تحت پوشش موضع مخفی
critical position	پوزیسیون حساس
central position	قرارگاه مرکزی
break off position	نقطه قطع درگیری
axial position	حالت محوری قرارگاه محوری
battle position	موضع نبرد
battle position	محل ناو در دریا
benzylic position	موقعیت بنزیلی
bit position	موقعیت ذره
blocking position	موضع سد کننده
defense position	موضع دفاعی
bowsprit position	موقعیت دکل خوابیده
break off position	نقطه رهایی
defense position	موضع پدافندی
sign position	مکان علامت
position marker	نشانگرموقعیت
He has not enough experience for the position.	برای اینکار تجربه کافی ندارد
tuck position	موفقیتجمعشده
straight position	فرم مستقیم
position of the ligament	طرزقراگیریرباط
post position	محل اسب در شروع
pike position	وضعخمشدنبدنشکل7باپاها
leg position	مدلپا
document-to-be-sent position	موقعیتفرستادنمدارک
arm position	موقعیتبازو
This position is much too small for me .	این سمت برای من خیلی کوچک است
position vector	بردار مکان [ریاضی]
forward position	موقعیت رو به جلو
pole position	آغازگاه [ستاره شناسی] [ارتش]

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com