Dictiornary-Farsi | section hand | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
section hand	کارگرعضو دسته معینی ازکارگران راه اهن


Other Matches

to shuffle from hand to hand	دست بدست کردن
Hand to hand fighting	جنگ تن به تن
pass from hand to hand	ترتب ایادی
z section	پروفیل "زد"
section out	شکستن موج بطور ناهموار
section	رسددریایی یا هوایی
section	قبضه توپ
section	رسدتوپخانه
section	شعبه
t section	پروفیل " T "
section	برش
section	بخش
section	قسمت
section	قسمت قسمت کردن برش دادن
section	گروه دایره
section	قطعه
section	جوخه
section	برشگاه
section	مقطع
section	نیمرخ
section	دسته
t section	عضو " T "
section	بخش قسمت
section	بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
section	بره
section	رسد
wing section	بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
trenched section	فرم صندوقهای تو گود
golden section	برش زرین
trough section	مقطع ناودانی
gauging section	مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
working section	قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
full section	برش کامل
economic section	انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
weaving section	منطقه تقاطع
weaving section	منطقه همبری
gun section	یک قبضه توپ با نفرات
control section	بخش کنترل
cross section	سطح مقطع موثر
cross section	برش عرضی
cross section	برش متقاطع نمونه یا حد وسط
cross section	مقطع عرضی
control section	قسمت کنترل
conic section	مقطع مخروطی
compact section	مقطع فشرده
coil section	مقطع بوبین
center section	بال میانی
built up section	مقاطع مرکب
box section	مقطع قوسی سکل
beaded section	شیار برجسته روی گچ وچوب
base section	رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross section	سطح مقطع
cross section	نیمرخ عرضی
butt section	قسمتهدف
extruded section	پروفیل اشترانق پرس
enlisted section	قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
data section	بخش داده ها
crown section	برش در کلید قوس
cross section	سطح مقطع عرضی
cross section	رویه برش
cross section	مقطع
cross section	نیمرخ پهنا مقطع موثر
base section	بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
gun section	رسدتوپ
horizontal section	برش افقی
program section	بخش برنامه ها
program section	بخش تهیه برنامه ها
project section	بخش تهیه پروژه ها
project section	بخش تهیه طرحها
radial section	برش شعاعی
range section	قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
rectangular section	مقطع مستطیلی
regular section	پروفیل نرمال
root section	مقطع ریشه
phantom section	خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
personnel section	قسمت پرسنلی
longitudinal section	برش طولی
longitudinal section	نیمرخ طولی
oblique section	مقطع اریب
oblique section	مقطعی که بوسیله صفحه اریب جسم رابرش بدهد
oblique section	برش اریب
oblique section	مقطع مایل
overflow section	قسمت سر ریز سد
personnel section	کارگزینی
rolled section	مقاطع نوردشده
section charge	خرج چند قسمتی
staff section	قطعات سمبه
standard section	پروفیل استاندارد
structural section	مقطع سازهای
transition section	مقطع تبدیل
transversal section	برش عرضی
transverse section	مقطع عرضی
transverse section	برش متقاطع
trenched section	زیرگاه صندوقهای
half section	نیم مقطع
properties of section	خواص مقاطع تیرها
staff section	قسمت ستادی دسته سمبه
section charge	خرج جزء جزء
section chief	رئیس قبضه
section chief	فرمانده رسد فرمانده قبضه
section crew	دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section gang	دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section leader	فرمانده رسد یا جوخه
section of dike	نیمرخ راه
section of valley	نیمرخ عرضی دره
staff section	بخش ستادی
half section	نیم برش
section of a hazelnut	قسمتهایمختلففندوق
rail section	بخشریل
sagittal section	قسمتهایزیرشکم
section of a raspberry	قسمتهایمختلفتمشک
section of a bulb	قسمتهایمختلفپیاز
longitudinal section	برش طولی
build up section	مقاطع مرکب
aircraft section	قسمت هواپیمایی
air section	رسد هوایی
cross-section	سطح متقاطع
black section	گروهیغیراداریدرداخلیکحزبسیاسیکهمدافعحقوقسیاهپوستاناست
in the non-smoking section	در قسمت غیر سیگاری ها
advance section	قسمت جلویی
advance section	قسمت مقدم در منطقه مواصلات
accessory of section	قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
ground section	بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
section of a log	قسمتهایمختلفکندهدرخت
radio section	بخشرادیو
pipe section	قسمتلوله
gauging section	برش اندازه گیری
dining section	قسمتغذاخوری
tip section	قسمتنوک
auxiliary section	برش کومکی
axial section	برش محوری
section of a walnut	قسمتهایمختلفگردو
flotation section	بخششناور
section of a strawberry	قسمتهایمختلفتوتفرنگی
honeycomb section	شانهعسل
main section	قسمتاصلی
aircraft section	رسدهواپیمایی
wallet section	قسمتکیفپول
data control section	بخش کنترل داده
Could we have a table in the non-smoking section?	آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
wall stack section	بخشدودکشدیواری
winding crodd section	سطح مقطع سیم پیچی
formwork at cirved section	قالب بندی در سطوح منحنی
standard egg section	مقطع تخم مرغی شکل معمولی
shape of cross section	نیمرخ عرضی
section of a silique: mustard	قسمتهایمختلفخردل
egg shaped section	مقطع تخم مرغی
He works in the production section .	درقسمت تولید کار می کند
cross section of a molar	قسمتهایمختلفدندانآسیا
section of a legume: pea	قسمتهایمختلفبتولات
box section leg	ساق یا پایه بخشی از جعبه
box section bed	جعبه ماشینهای ابزار
intermediate frequency section	مقطع فرکانس میانی
inelastic cross section	مقطع برخورد ناکشسان
cross section of a road	بخشعرضیجاده
cross section of a trunk	بخشعرضیتنهدرخت
cross section of an airbrush	بخشعرضیرنگپاش
horseshoe shaped section	مقطع نعل اسبی
circular cross section	مقطع گرد
valley cross section	نیمرخ عرضی دره
section of a berry: grape	قسمتهایمختلفانگورحبهای
cross section area	سطح مقطع
section of a grain of wheat	قسمتهایتخممرغ
absorption cross section	مقطع جذب
air ground section	قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی
air movement section	قسمت حرکات هوایی
air movement section	قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
air traffic section	قسمت کنترل عبور و مرورهوایی
section of a capsule: poppy	قسمتهایمختلفکیسه
gravity dam of triangular section	سد وزنی با نیمرخ مثلثی
cross section of an embankment dam	گودالکنندهشده
cross section of a reflex camera	قسمتعرضیبازتابتلسکوپ
cross section of a gravity dam	قسمت
cross section of a refracting telescope	بخشعرضیبازتابتلسکوب
effective collision cross section	سطح مقطع برخورد موثر
section of a pome fruit: apple	قسمتهایمختلفمیوههایکرویشکل
section of a follicle: star anise	قسمتهایمختلفبرگه
cross section of a buttress dam	قسمتحایلموربسر
section of a stone fruit: peach	قسمتهایمختلفمیوههایهستهدار
cross section of an arch dam	بخشعرضیهلالیسر
cross section of an electron microscope	بخشعرضیالکترودمغناطیسیمیکروسکوپ
cross section of a liquid compass	قسمتموربقطبنمایمایع
cross section of a reflecting telescope	قسمتمورببازتابتلسکوپ
cross section of a power plant	قسمتعرضینیروگاه
cross section of a muzzle-loading cannon	قسمتموربدهانهتوپ
total effective collision cross section	سطح مقطع موثر کل
multi section type rotary switch	سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
cross section of a hydroelectric power station	قسمتعبورایستگاهقدرتانرژیآبی
on the other hand <adv.>	به ترتیب دیگر
out of hand	فورا
hand saw	اره دستی
hand saw	اره قد کن
out of hand	غیر قابل جلوگیری
one hand	گرفتن توپ با یک دست
on the other hand	ازطرف دیگر
on the other hand <idiom>	درمقابل
on the other hand <adv.>	طور دیگر
on the other hand <adv.>	درمقابل
Do you need a hand?	میتونم کمکت کنم؟
Do you need a hand?	کمک میخوای؟