Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
section of a bulb
قسمتهایمختلفپیاز
Other Matches
bulb
حباب لامپ
bulb
لامپ رشتهای
bulb
بصل النخاع
bulb
پیاز
bulb
حباب
bulb
هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
bulb
لامپ چراغ برق پیاز گل
bulb
لامپ برق
absorption bulb
حباب جذب
light bulb
لامپ برق
light bulb
چراغ برق
bulb socket
سرپیچ لامپ
rubber bulb
بالبسائنده
mercury bulb
لولهجیوه
hair bulb
ساقهمو
bulb vegetables
گیاهپیازچه
dark bulb
نوعی لامپ اشعه کاتدی که هنگام خاموش بودن سیاه بنظر می رسد و به تصاویرویدئویی وضوح خوبی میدهد
olfactory bulb
پیاز بویایی
bulb angle
جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
bulb root
وسیلهای که توسط ان تیغههای گردنده توربین به توپی متصل میشوند
bulb onion
پیاز
bulb unit
بخشبرآمده
bulb dibber
مخزنگود
electric bulb
چراغ برق
electric bulb
لامپ الکتریکی
end bulb
انتهای اعصاب در پوست یا مخاط که به ان endcopuscle نیز می گویند
end bulb
جسمک انتهایی
stem bulb
حبابمحور
hot bulb
موتورسرسرخ
incandescent bulb
لامپ رشتهای
flash bulb
فلاش دوربین عکاسی
hot bulb
سر سرخ موتور
alcohol bulb
حبابالکل
glass bulb
حباب شیشهای
lamp bulb
لامپ
electric light bulb
لامپ چراغ برق
lamp bulb adapter
تبدیل لامپ
lamp bulb base
پایه لامپ
energy saving bulb
حبابحافظانرژی
lamp bulb efficiency
بازده لامپ
incandescent light bulb
حبابلامپتابان
hot bulb engine
موتور سرسرخ
wet bulb thermometer
دماسنج تر مخزن
wet bulb termometere
ترمومتری که در ان جزء حساس توسط پارچهای که همواره با اب مرطوب نگاه داشته میشود احاطه شده است
dry bulb temperature
دمای خشک مخزن
dry bulb thermometer
دماسنج خشک مخزن
hot bulb ignition
احتراق سرسرخ
wet bulb temperature
دمای تر مخزن
tungsten-halogen bulb
حبابتنگستن
bulb angle steel
فولاد نبشی غلطکی
argon bulb rectifier
یکسو کننده ارگنی
The light bulb has burned out.
لامپ سوخته است
air bulb shutter release
حبابحائلتخلیههوا
t section
عضو " T "
section
رسددریایی یا هوایی
section
قبضه توپ
section
شعبه
section out
شکستن موج بطور ناهموار
z section
پروفیل "زد"
section
نیمرخ
section
رسد
section
جوخه
t section
پروفیل " T "
section
برش
section
برشگاه
section
بخش قسمت
section
قطعه
section
دسته
section
قسمت قسمت کردن برش دادن
section
قسمت
section
بخش
section
گروه دایره
section
بره
section
مقطع
section
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
section
رسدتوپخانه
trenched section
زیرگاه صندوقهای
rolled section
مقاطع نوردشده
regular section
پروفیل نرمال
staff section
قسمت ستادی دسته سمبه
staff section
قطعات سمبه
root section
مقطع ریشه
standard section
پروفیل استاندارد
structural section
مقطع سازهای
rectangular section
مقطع مستطیلی
range section
قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
radial section
برش شعاعی
staff section
بخش ستادی
section hand
کارگرعضو دسته معینی ازکارگران راه اهن
section of valley
نیمرخ عرضی دره
section gang
دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section crew
دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section chief
فرمانده رسد فرمانده قبضه
section chief
رئیس قبضه
section charge
خرج جزء جزء
section charge
خرج چند قسمتی
properties of section
خواص مقاطع تیرها
section of dike
نیمرخ راه
transition section
مقطع تبدیل
radio section
بخشرادیو
rail section
بخشریل
sagittal section
قسمتهایزیرشکم
longitudinal section
برش طولی
section of a hazelnut
قسمتهایمختلففندوق
section of a log
قسمتهایمختلفکندهدرخت
section of a raspberry
قسمتهایمختلفتمشک
section of a strawberry
قسمتهایمختلفتوتفرنگی
section of a walnut
قسمتهایمختلفگردو
tip section
قسمتنوک
black section
گروهیغیراداریدرداخلیکحزبسیاسیکهمدافعحقوقسیاهپوستاناست
in the non-smoking section
در قسمت غیر سیگاری ها
ground section
بدنه و پیکر اصلی فرش
[که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
pipe section
قسمتلوله
main section
قسمتاصلی
honeycomb section
شانهعسل
transversal section
برش عرضی
transverse section
مقطع عرضی
transverse section
برش متقاطع
trenched section
فرم صندوقهای تو گود
trough section
مقطع ناودانی
weaving section
منطقه تقاطع
weaving section
منطقه همبری
wallet section
قسمتکیفپول
wing section
بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
working section
قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
butt section
قسمتهدف
dining section
قسمتغذاخوری
flotation section
بخششناور
build up section
مقاطع مرکب
axial section
برش محوری
auxiliary section
برش کومکی
aircraft section
رسدهواپیمایی
cross section
رویه برش
cross section
سطح مقطع عرضی
cross section
سطح مقطع موثر
crown section
برش در کلید قوس
aircraft section
قسمت هواپیمایی
data section
بخش داده ها
economic section
انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
enlisted section
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
base section
بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
base section
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
conic section
مقطع مخروطی
control section
بخش کنترل
control section
قسمت کنترل
cross section
مقطع عرضی
cross section
برش متقاطع نمونه یا حد وسط
cross section
برش عرضی
coil section
مقطع بوبین
cross section
سطح مقطع
cross section
نیمرخ عرضی
cross section
نیمرخ پهنا مقطع موثر
cross section
مقطع
center section
بال میانی
built up section
مقاطع مرکب
compact section
مقطع فشرده
box section
مقطع قوسی سکل
beaded section
شیار برجسته روی گچ وچوب
extruded section
پروفیل اشترانق پرس
project section
بخش تهیه طرحها
section leader
فرمانده رسد یا جوخه
longitudinal section
برش طولی
cross-section
سطح متقاطع
longitudinal section
نیمرخ طولی
oblique section
مقطع اریب
oblique section
مقطعی که بوسیله صفحه اریب جسم رابرش بدهد
oblique section
برش اریب
oblique section
مقطع مایل
overflow section
قسمت سر ریز سد
personnel section
کارگزینی
personnel section
قسمت پرسنلی
phantom section
خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
program section
بخش برنامه ها
program section
بخش تهیه برنامه ها
project section
بخش تهیه پروژه ها
accessory of section
قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
advance section
قسمت مقدم در منطقه مواصلات
gun section
یک قبضه توپ با نفرات
air section
رسد هوایی
half section
نیم مقطع
golden section
برش زرین
gauging section
برش اندازه گیری
gauging section
مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
horizontal section
برش افقی
advance section
قسمت جلویی
full section
برش کامل
gun section
رسدتوپ
half section
نیم برش
Could we have a table in the non-smoking section?
آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
He works in the production section .
درقسمت تولید کار می کند
air movement section
قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
air traffic section
قسمت کنترل عبور و مرورهوایی
circular cross section
مقطع گرد
wall stack section
بخشدودکشدیواری
absorption cross section
مقطع جذب
air ground section
قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی
air movement section
قسمت حرکات هوایی
section of a silique: mustard
قسمتهایمختلفخردل
box section leg
ساق یا پایه بخشی از جعبه
section of a legume: pea
قسمتهایمختلفبتولات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com