Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
sector of search
منطقه کاوش
sector of search
منطقه مراقبت رادار
sector of search
منطقه تجسس رادار
Other Matches
sub sector
بخش فرعی
sector
شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
sector
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
sector
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector
دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
sector
تقسیم دیسک به شیارهای آدرس پذیر
sector
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector
تقسیم دیسک به شیار رهایی
sub sector
زیربخش
sector
جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
sector
محله
sector
قسمتی ازجبهه
sector
قطاع دایره
sector
خط کش ریاضی ناحیه
sector
جزء تقسیم کردن
sector
قطاع
sector
ناحیه
sector
منطقه
sector
منطقه عمل منطقه مسئولیت
sector
منطقه واگذاری
sector
منطقه ماموریت قطاع اتش
sector
بخش
agricultural sector
بخش کشاورزی
sector addressing
نشانی دهی قطاعی
real sector
بخش متغیرهای حقیقی
real sector
بخش واقعی
private sector
بخش خصوصی
public sector
بخش دولتی
public sector
بخش عمومی
sector of responsibility
منطقه مسئولیت
productive sector
بخش تولیدی
observing sector
منطقه دیدبانی
disk sector
بخش دیسک
government sector
بخش دولتی
hard sector
قطاع سخت افزاری
defense sector
منطقه پدافندی
informal sector
بخش غیر رسمی
nonformal sector
بخش غیر رسمی
infrastructural sector
بخش زیربنائی
main sector
بخش اصلی
modern sector
بخش نوین
modern sector
بخش جدید
bad sector
قطاع خراب
bad sector
قطاع بد
bad sector
شیاری که اشتباه فرمت شده است یا خطایی دارد و غیر قابل تصحیح یا نوشتن یا خواندن است
monetary sector
بخش پولی
nonmonetary sector
بخش غیر پولی
observation sector
قطاع دیدبانی
observing sector
قطاع دیدبانی
disk sector
قطاع دیسک
sector commander
فرمانده ناحیه
sector commander
فرمانده ناحیه پدافند هوایی
teritiary sector
بخش ثالثه
throwing sector
نقطه فرود وسیله پرتاب شده
traditional sector
بخش سنتی
two sector economy
اقتصاد دو بخشی
spherical sector
قطاع کروی
soft sector
علامت گذاری قطاع ها وبخشهای روی یک دیسک که از اطلاعات نوشته شده ان استفاده میشود
service sector
بخش خدمات
sector scan
کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
sector of fire
قطاع اتش منطقه تیراندازی
sector of fire
منطقه اتش
sector of a sphere
اکلیل کروی
two sector model
الگوی دو بخشی
teritiary sector
بخش سوم
worm and sector sleering
چرخ دنده ی حلزونی و قطاع فرمان
fire support sector
منطقه پشتیبانی اتش
air defense sector
منطقه ماموریت پدافند هوایی
steering worm sector
تاج فرمان
air defense sector
منطقه واگذاری شده پدافندهوایی
sector interleave factor
عامل جاگذاری قطاع
steering worm sector
چرخ دنده حلزونی قطاعی فرمان
to search
جستجو کردن
in search of
بجستجوی
in search of
در جستجوی
to search after
جستجو کردن
right of search
حق جستجو
to search after
تحقیق کردن
right of search
حق بازرسی کشتی در دریاها
to search after
کاوش کردن
to search
گشتن
[جستجو کردن]
the search of
جستجوی چیزی
right of search
حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
to search for anything
پی چیزی گشتن
to search out
پیدا کردن
to search for anything
چیزیراجستجو کردن
to search after
زیر و رو کردن
search me
<idiom>
نمی دونم ،ازکجا بدونم
to search
[for]
[someone]
دنبال
[کسی]
گشتن
[ برای مثال پلیس]
to search after
بازرسی کردن
search
جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
search
بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
search
تفتیش
search
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
search
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
search
جستجویی که هر عنصریت
search
بررسی میشود تا به عنصر مورد نظر برسیم
search
جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
search
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
search
جستجو برای یک موضوع داده
search
جستجو کردن
search
تجسس کردن
search
درو در عمق با اتش
search
شناسایی کردن
search
تجسس
search
تکاپو بازرسی
search
کاوش
search
جستجوکردن
search
گشتن
search
بازرسی کردن
search
تلاش
search
بررسی وشناسایی زمین
search
مراقبت کردن از زمین
search
کاوش کردن زمین
search
تجسس تفتیش کردن وارسی کردن وارسی
search
جستجو
search warrant
حکم تفتیش منزل
global search
جستجوی سراسری
fibonacci search
جستجوی فیبوناچی
visit and search
بازدید و تجسس کردن ناو
fibonacci search
جستجو فیبو ناجی
search parties
گروه پیگرد
search coil
پیچک کاشف
search party
گروه پیگرد
dichotomizing search
روش جستجو سریع برای استفاده از لیست داده ها.
dichotomizing search
جستجوی دورستهای
cover search
جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
chaining search
جستجوی زنجیرهای
intercepting search
کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
linear search
جستجوی خطی
binary search
جستجوی دودوئی
specific search
تجسس اختصاصی منطقه
search party
دستهی جستار گرد
search parties
دستهی جستار گرد
search results
نتیجه های جستجو
search results
نتایج جستجو
search warrants
حکم تفتیش منزل
disjunctive search
جستجو برای داده هایی که لااقل با یکی از اعداد کلید مط ابق هستند
search warrant
حکم تفتیش
search warrant
حکم بازرسی و ورود
search result
نتیجه جستجو
search warrants
حکم بازرسی و ورود
body search
بازرسیبدنی
To search ones conscience .
کلاه خود را قا ضی کردن
exhaustive search
جستجو هر رکورد در پایگاه
search one's soul
<idiom>
کنکاش کردن درمورد بی گناهی کسی
dichotomizing search
جستجوی دوقسمتی
blind search
جیستجوی بی نتیجه
search warrants
اجازه تفتیش
search warrants
حکم تفتیش
specific search
شناسایی مخصوص
antisubmarine search
کاوش ضد زیردریایی
search mission
ماموریت تجسس زمینی به وسیله هواپیما
search memory
حافظه جستجو
search key
کلید جستجو
search light
نورافکن
search cycle
چرخه جستجو
search radar
رادار تجسسی
search and rescue
عملیات تجسس و نجات
search and replace
جستجو و جایگزینی
search and replace
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
search and replace
جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
search and clear
جستجو و پاک کردن دشمن
air search
مراقبت هوایی
area search
جستجوی ناحیه
retrospective search
جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
antisubmarine search
عملیات تجسس ضد زیردریایی
search string
رشته جستجو
search sweeping
مین روبی مراقبتی
search sweeping
مین روبی ازمایشی
area search
جستجوی دامنهای
area search
جستجوی ناحیهای
dichotomizing search
جستجوی دو حالته
multifile search
جستجوی چند پروندهای
search warrant
اجازه تفتیش
area search
کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
backward search
جستجوی پسرو
area search
کاوش منطقه
sequential search
جستجوی ترتیبی
binary search
جستجوی دوتایی
air search
تجسس هوایی
case sensitive search
جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
total search result
مجموع نتیجه جستجو
search attack unit
ناو گروه شکارزیردریایی
optimum tree search
جستجوی بهینه درخت
search attack unit
یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
automatic search jammer
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
air search radar
رادارردیابهوایی
edit/search buttons
اصلاحگر
search light illumination
روشن کردن منطقه با نورافکن
search light illumination
روشنایی با نورافکن
global search and replace
جستجو و جایگزینی سراسری
parallel search storage
انباره جستجوی موازی
edit/search buttons
دکمهجستجوگر
quadratic quotient search
الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
track search keys
کلیدهایجستجویزمان
air search attack unit
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com