Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
seed stock
ذخیره بذرکاشتنی
seed stock
نیروی ذخیره
Other Matches
seed
رده بندی برحسب مهارت وقدرت
seed
بذر
seed
دانه
seed
تخم
seed
ذریه
seed
اولاد تخم اوری
seed
تخم ریختن کاشتن
seed
حبه
seed
پیگردی کردن
seed
پیگرد طلب کردن
seed
جستجو کردن
seed
بنیاد
seed
مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
hay seed
علف دانه
hay seed
برزگر
mustard seed
دانه خردل
mustard seed
تخم خردل
nigella seed
زیر سیاه
nigella seed
سیاه دانه
nigella seed
شونیز
nigella seed
حبه السواد
to broadcast seed
تخمی که درهمه جا پاشیده شود
hay seed
تخم علف
gape seed
نگاه خیره
gape seed
چیزی که مایه حیرت وموجب خیره نگریستن گرد د
cotton seed
تخم پنبه
cole seed
منداب
coriander seed
تخم گشنیز
cotton seed
پنبه دانه
cole seed
کلم روغنی
cummin seed
زیره
flax seed
بذرک
flax seed
تخم کتان
flax seed
زغیر
quince seed
بهدانه
seed coat
پوششتخم
seed leaf
برگچه
seed lobe
لپه
seed pearl
مروارید کوچک وبی قاعده رنگ کمرنگ مایل بخاکستری
seed plant
گیاه تخم دار
seed plant
بذر گیاه
seed time
موقع تخمکاری
seed wool
پنبه خام یاپاک نکرده
the seed of adam
نسل آدم
to raise up seed
تولید نسل کردن
to seed a person to c.
کسیرا از جامعه بیرون کردن
pine seed
تخمکاج
seed leaf
لپه
seed grain
دانه برای کشت
seed grain
بذر
root and seed
اصله و حبه
seed drill
بذرافشان
caraway seed
دانه زیره
[گیاه شناسی]
[غذا و آشپزخانه]
seed bud
تخمک
seed bud
پر کوچک
seed cake
کلوچه تخم زده یا زیره زده
seed drill
تخم پاش
seed grain
تخم
quince seed mucilage
لعاب بهدانه
random number seed
کاوش تصادفی
safflower seed oil
روغن دانه گلرنگ
owner of root or seed
مالک اصله یا حبه
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed.
هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
in stock
<idiom>
روی بورس
out of stock
<adj.>
غیر موجودی کالا
[در انبار]
stock
دسته ابزار و اسلحه
take stock of
<idiom>
شمردن فرصتها
take stock
<idiom>
جمع بندی کردن
to take stock of
برانداز کردن
out of stock;ex stock
از موجودی یاذخیره
to have in stock
موجود داشتن
stock still
بی حرکت
stock still
بی جنبش
stock
رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
stock
دم دست
stock
درانبار
stock
قنداق تفنگ
stock
اماده
stock
ته ساقه
stock
انبارکردن
stock
ذخیره کردن
stock
تنه
stock
کنده
stock
موجودی موجودی کالا
stock
به موجودی افزودن
stock
موجود
stock
:حاضر
stock
مواشی پیوندگیر
stock
موجودی انبار
stock
سهام سرمایه
stock
موجودی ذخیره
stock
ماده اولیه
stock
بدنه رنده
stock
دسته حدیده
stock
ذخیره اولیه
stock
نیا
stock
پایه دسته ریشه
stock
جامع نسب
stock
سهم
stock-still
بی جنبش
stock
دسته چوب ماهیگیری
stock
عادی ازلحاظ مدل
stock
قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
stock
میله لنگر
stock
موجودی
stock
جوراب ساق بلند
stock-still
بی حرکت
stock
موجودی کالا ذخیره
stock
ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stock
سهام
stock
مال التجاره
stock
اماد ذخیره
stock
ذخیره
stock
ذخیره ذخیره کردن
stock
: مایه
stock
انبار
stock
عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stock
دودمان
stock
انباشته انباره
stock evaluation
بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
reserve stock
موجودی ذخیره
stock check
کنترل موجودی
stock clerk
انباردار
stock company
شرکت سهامی
stock control
کنترل موجودی انبار
stock control
کنترل ذخیره انبار
reserve stock
اماد ذخیره
stock control
کنترل وسفارش موجودی انبار
stock dividend
سهام صادره بابت سود سهام
stock certificate
گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
stock broker
دلال بورس
service stock
اماد و کالاهای جنگی
service stock
امادرزمی
spares stock
موجودی لوازم یدکی
safety stock
موجودی تضمینی
stock account
حساب موجودی
stock accounting
حسابداری موجودی
stock accounting
حساب کالاهای موجود
stock adjustment
تعدیل موجودی
safety stock
موجودی ذخیره انبار
stock and die
دسته حدیده و حدیده
stock audit
حسابرسی موجودی
stock bottle
شیشه ذخیره
stock broker
دلال سهام
stock adjustment
تطبیق موجودی
stock broker
کارگزار بورس
vine stock
نیایبرگمو
stock pot
قابلمهگود
laughing stock
مورد تمسخر
laughing stock
مضحکه
laughing stock
مایهی خنده
stock control
کنترل موجودی
warehouse stock
موجودی انبار
valuation of stock
ارزیابی موجودی
treasury stock
سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد
to lay in a stock
موجودی تهیه کردن
to i. one's capital in stock
سرمایه حودرادرسهام گذاشتن
head stock
قطعهای که قسمت مهم دستگاه بر ان قرار دارد
surplus stock
موجودی مازاد
surplus stock
موجودی اضافی
We dont have it in stock .
این جنس موجود نیست ( نداریم )
outside
[stock exchange]
<adj.>
خارج از بورس
[فروخته شده ]
stock exchange
بورس سهام
stock exchange
بورس اوراق بهادار
stock exchange
بورس سهام
stock exchange
بورس اوراق بهادار
stock exchanges
بورس سهام
stock exchanges
بورس اوراق بهادار
rolling stock
گردونههای ریل دار
rolling stock
ترنهای روی خط اهن
take stock in (usually negative)
<idiom>
باورداشتن
stock yard
حیاط طویله
stock watering
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
stock valuation
ارزیابی موجودی
stock level
سطح ذخیره انبار
stock level
سطح انبار
stock jobbing
سفته بازی
stock jobbery
سفته بازی
stock jobber
محتکر سهام دلال سهام
stock jobber
سفته باز
stock in trade
لوازم وابزار کار فوت وفن
stock in trade
مال التجاره
stock in trade
موجودی کالای مغازه
stock holder
سهامدار
stock holder
صاحب سهم
stock funds
اعتبار خریدنقدی
stock funds
اعتبار نقدی اماد
stock exchnge
بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
stock number
شماره فنی جنس
stock number
شماره فنی انبار شماره انبار
stock trading
خرید و فروش سهام
stock talking
سیاهه برداری از موجودی
stock taking
رسیدگی به موجودی
stock solution
محلول ذخیره
stock shears
قیچی پادار
stock saddle
نوعی زین
stock room
انبار کالا
stock room
انبار
stock requisition
تقاضا جهت کالا
stock requisition
درخواست کالا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com