English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (5 milliseconds)
English Persian
seismic focus کانون زلزله
Other Matches
seismic وابسته به زمین لرزه مرتعش
seismic متزلزل
seismic belt کمربند زلزله
seismic loads سربارهای زلزله
seismic method روش زلزله نگاری
seismic wave ارتعاشاتزمینلرزه
transcription of seismic waves آوانویسیارتعاشزمینی
visualization of seismic waves تجسمارتعاشاتزمینلرزه
amplification of seismic waves تقویتکنندهامواجمتزلزل
detection of seismic waves ردیابامواجمرتعش
focus پنجرهای در CUI که فعال است و ورودی کاربر را می پذیرد یا توسط یک برنامه کنترل میشود و از برنامه دستورات را می پذیرد
focus تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focus پنجره خاص یا فیلدی که آماده پذیرش دستور کاربر است
focus مترکز کردن
self focus تنظیم تمرکز خودکار
focus کانونی شدن کانون
focus مرکزتوجه
focus میزان کردن
focus بکانون اوردن
focus قطب مرکز
focus فاصله کانونی
focus کانون عدسی
focus کانون
focus نقطه تقاطع
focus متمرکز کردن توجه
focus متمرکز ساختن
focus به کانون دراوردن
to bring into focus بکانون یامرکزاوردن
virtual focus کانون مجازی
to bring into focus درکانون متمرکزکردن
depth of focus نقطهعمیقکانون
event focus که در حال دریافت پیام از یک عمل یا رویداد است
magnetic focus کانون مغناطیسی
prime focus تمرکزنخست
focus mode selector انتخابگرکانون
true or real focus کانون حقیقی
prime focus observing capsule کپسولجذبکنندهتمرکزنخست
internal magnetic focus tube لامث اشعه کاتدیک با سیستم فوکوس مغناطیسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com