English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 107 (7 milliseconds)
English Persian
selective dump روگرفت گزیده
Other Matches
selective انتخابی
selective دارای حسن انتخاب گلچین کننده
selective مبنی بر انتخاب
selective انتخاب کننده
selective آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
selective نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
selective مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
selective برگزیننده
selective بهگزین
selective گزیننده
selective گزیده انتخابی
selective گزینشی
selective قابل انتخاب
selective perception ادراک انتخابی
selective process فرایند گزینشی
selective quenching سردکنندگی ناحیهای
selective calling فراخوانی گزیده
selective service خدمت داوطلبانه نظام
selective signalling ارتباط مخصوص
selective trace ردیابی گزیده
selective listing سیاهه برداری گزیده
selective inattention عدم توجه انتخابی
selective hardening سخت گردانی انتخابی
selective forgetting فراموشی انتخابی
selective erosion فرسایش انتخابی
selective access دستیابی گزیده
selective admission پذیرش انتخابی
selective attention دقت انتخابی
selective breeding تخم کشی انتخابی
frequency selective amplifier تقویت کننده سلکتیو فرکانس
harmonic selective ringing تلفن اختصاصی همساز
selective ion electrode الکترود یون گزین
selective clock stetching تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم
selective distribution system پخش گزینشی
dump شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
dump انباشت نسخه برداری
dump بقیمت خیلی ارزان فروختن فرورفتن درخیالات واهی حالت مالخو لیایی
dump رو گرفت روبرداری کردن
dump انبار کوچک
dump انبار موقتی زاغه مهمات انبار
dump مخزن انبار کردن
dump از کار انداختن ناگهانی کل سیستم
dump باخت عمدی
dump رها کردن گوی بولینگ از انگشت و شست باهم بطوریکه گوی پیچ نخورد کشیدن طناب یا سیم بازکننده چتر
dump با صدا افتادن
dump انبار موقتی اشغالدان
dump چاپ محل هایی که محتوای آنها در حین اجرای برنامه تغییر کرده است
dump نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
dump نشان دادن متن یا گرافیک روی صفحه نمایش بر روی چاپگر
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
dump نقط های در برنامه که برنامه و داده اش در محل ذخیره سازی حفظ شده اند تا از اثرات خطاها جلوگیری شود
dump بخشی از حافظه که ریو رسانه دیگر تط بیق شود یا به حالت دودویی چاپ شود
dump جنس را
dump جابه جایی داده از یک وسیله یافضای ذخیره سازی به چاپگر
dump روگرفت
dump تفکر
dump روبرداری کردن روبرداری
dump رونوشت انباشتن
dump اشغال
dump موادی که موقتا برای استعمال انبارمیشود
dump ریختن
dump خیال
dump زباله
postmortem dump روگرفت پس از واقعه
screen dump روبرداری صفحه
screen dump رونوشت صفحه نمایش
rescue dump دادهای که به طورخودکاردراثربروزخطای کامپیوتری ذخیره شود.
storage dump روبرداری حافظه
static dump روبرداری ایستا
static dump روگرفت ایستا
snapshot dump روبرداری لحظهای
snapshot dump روگرفت لحظهای
dump barrow خاک کش
beach dump نقطه اماد در سر پل دریایی
memory dump رونوشت ازحافظه
memory dump روگرفت حافظه
dump bucket سطل اشغال
dump bucket سطل زباله
dump box زباله دان اشغالدان
dump box فرف مخصوص زباله
dump barrow زنبه
dump barrow حرخ دستی
disaster dump رونوشت از حافظه کامپیوترکه نتیجه اشتباه غیر قابل پوشش در برنامه است
disaster dump اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
core dump روگرفت حافظه
binary dump روگرفت دودوئی
beach dump انباراسکله
beach dump انبار موقت ساحلی
ammunition dump زاغه مهمات
dump car ماشین شهرداری
dump check مقابله حین روبرداری
dump slag هالدن شلاکه
gasoline dump باک بنزین
gasoline dump مخزن موقتی بنزین
dynamic dump نسخه برداری پویا
dynamic dump روبرداری پویا
dynamic dump رو گرفت پویا
dump valve شیر خروج
dump valve شیر کاهنده
dump truck کامیون زباله بر شهرداری
dump truck کامیون کمپرسی
dump tape نوار روبرداری
dump slag سرباره دورریز
ammunition dump انبار مهمات
post mortem dump رونوشت پس از واقعه روگرفت پس از واقعه
post mortem dump روگرفت پس از واقعه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com