Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 51 (4 milliseconds)
English
Persian
selsyn devices synchro
دستگاههای همگرد
Other Matches
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
synchro
همگام ساز
selsyn
سیستم سینکرونیزه مخابراتی
selsyn
موتور همزمان
differential selsyn
همگردهای تفاضلی
devices
CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
devices
PRN برای پورت چاپگر
devices
کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
devices
برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
devices
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
devices
مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
devices
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
devices
اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است
devices
کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
devices
روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
devices
وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد
devices
لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
devices
ماشین یا وسیله کارا
devices
دستگاه
devices
وسیله جانبی
devices
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
devices
عامل
devices
ضامن
devices
وسیله
devices
ابزار
devices
اسباب
devices
شعار دستگاه
devices
اختراع
devices
تمهید
devices
خارضامن
devices
چاشنی
devices
فزاره
devices
فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
devices
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
devices
حیله
devices
الت
devices
دستگاه اسباب وسیله
devices
تجهیزات
devices
اپارات
devices
شیوه
input devices
ابزارخروجی
output devices
شیوههایتولید
communication devices
ماشینمرتبط
thermal devices
ابزارهای حرارتی
photoelectric devices
دستگاههای فتوالکتریکی
self synchronous devices
دستگاههای همگرد
clustered devices
دستگاههای گروهی
labor saving devices
ابزارهای کاراندوز
data storage devices
ابزارذخیرهاطلاعات
safety locking devices
قفل های ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com