English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
semi processed data داده خام که پردازش شده است مثل مرتب کردن , ضبط کردن , تشخیص خطا..
Other Matches
processed عمل یا نتیجه امودن
processed اموده فراورده
processed silk ابریشم پخته [ابریشمی که صمغ آن گرفته شده و آماده ریسندگی و یا رنگرزی است.]
semi- در معنای نصف یا بخش
semi نیمه
semi پیشوندی بمعنی : نیم
semi نصف شده
semi تقریبا نصف
semi نیمه تاحدی
semi نصفه
semi نیم
semi نصف
semi-conscious در حال نیمه غش
semi-final نیمه نهایی
semi-final نیم پایانی
semi-final مسابقات نیم پایانی
semi-finalists نیم - پایانگر
semi-finalist شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
semi circular نیم دایرهای
semi-finalist نیم - پایانگر
semi-conscious نیمه بیهوش
semi-conscious نیمه هشیار
semi-colons نیم وج از یا
semi monthly پانزده روزیکبار
semi monthly روزنامه یامجله دوهفتگی
semi naufragium نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
semi mechanization نیمه مکانیزه
semi independent نیمه خود مختار
semi independent نیمه مستقل
semi diesel نیم دیزل
semi conductor نیمه هادی
semi circular a طاق روی
semi-colon نقطهبند
semi-finals نیمه نهایی
semi finals نیمه نهایی
semi-colon نیم وج از یا
semi-colons نقطه ویرگول
semi-colons نقطهبند
semi meran شبه مران در دفاع مران
semi annually ششماهه
semi annual ششماهه
semi-detached درباب خانهای گفته میشود:که بادیوارمشترک بخانه دیگری پیوسته باشد
semi detached درباب خانهای گفته میشود:که بادیوارمشترک بخانه دیگری پیوسته باشد
semi weekly هفتهای دوبار
semi trailer نیمه یدک
semi solvable نیم حل پذیر
semi slav شبه اسلاو در وامبی وزیرشطرنج
semi skilled نیمه ماهر
semi spinner پرتاب دورانی گوی بولینگ
semi roller پرتاب دورانی گوی بولینگ
semi officially بطورنیم رسمی
semi official نیمه رسمی
semi automatic نیم خودکار
semi-column نیم ستون
semi-precious نیمه گرانبها
semi-precious نیمه بهادار
semi circle نیم دایره
semi centennial نیم سده نیم سدهای
semi centennial پنجاهمین سالگرد
semi barbarian نیم وحشی
semi-mummy نیمهبستهشده
semi literate نیمه نویسا
semi-colon نقطه ویرگول
semi-finalists شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
semi-modal افعالیمثلdare;-Needنیمهکمکی
semi automatic advance میزان کردن نیم خودکار
semi open game بازی شطرنج نیمه باز
semi luxury goods کالاهای نیمه تجملی
semi logarithmic paper کاغذ نیمه لگاریتمی
semi killed steel فولاد نیمه ارام
semi interquartile range دامنه نیمه چارکی
semi indirect lighting روشن سازی نیم مستقیم
semi automatic lathe ماشین تراش نیمه خودکار
semi skilled worker کارگر نیمه ماهر
semi finished goods کالاهای نیمه ساخته
semi durable goods کالاهای نیمه بادوام
semi circular parry دفاع نیمدایره
semi-submersible platform سکوینیمهشناور
semi-fisheye lens لنزنیمهبرآمده
semi-detached houses خانههاییکشکلبادیوارمشترک
semi self maintained discharge تخلیه نیم وابسته
semi automatic telephone system تلفن نیم خودکار
semi-permanent hair color [American] رنگ مو
data سوابق عناصر داده ها
data مختصات
data دادههای اماری
known data عناصر تیرمعلوم
known data عناصر معلوم
data سوابق دانسته ها
data داده
data داده ها
data ارقام
data اطلاعات
data name نام داده
t data دادههای ازمون
data value مقدار داده
data مفروضات
data section بخش داده ها
data security امنیت داده ها
data set دادگان
data scope یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
data terminal ترمینال داده
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
data stream سیر داده
data retrieval بازیابی داده ها
data register ثبات داده ها
data redundancy زائد بودن داده ها
data redundancy حشو داده ها
data reduction تقلیل داده ها کاهش داده ها
data reduction تقلیل داده ها
data set مجموعه داده ها
data set ترتیب داده
data stream مسیل یا نهر داده
data statement حکم دادهای
data strike چاهک داده ها
data structure ساخت داده ها
data structure ساختار داده ها
data structure ساختمان داده ها
data source منبع داده
data structures ساختارهای داده
data table جدول داده ها
data tablet یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
data termianl پایانه دادهای
data sheet ورق داده ها صفحه داده ها
data sheet برگ داده ها
data sharing اشتراک داده
data set name نام مجموعه داده ها
data reduction داده کاهی
data recording ضبط داده ها
data plotter رسام داده ها
data packet نرم افزاری که حاوی یک رشته بررسی خطا میباشد
data packet منبع ارسال سری داده در یک بسته
data modification اصلاح داده ها
data origination سر منشاء داده ها
data mask نقاب داده ها
data medium رسانه داده ها
data medium داده رسان
data mile میل دریایی
data mile میل
data model مدل داده
data modem modem
data organization سازمان داده ها
data origination اساس داده
data plotter رسم کننده داده ها
data point نقطه داده
data recording داده نگاری
data recorder ضباط داده ها
data recorder داده نگار
data record رکورد داده ها
data rate میزان داده
data rate نرخ
data pulse ضربان داده
data protection حفافت داده ها
data processor پردازنده داده ها
data processor داده پرداز
data privacy محرمانه بودن داده ها
data clerk فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
data preparation امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data preparation امایش داده ها
data preparation داده امایی
data origination سرچشمه داده ها
data transducer مبدل داده ها
received data داده دریافت شده
raw data داده خام
raw data ارقام خام
raw data دادههای اولیه
raw data دادههای خام
quantitative data دادههای کمی
qualitative data دادههای کیفی
output data داده خروجی
original data داده اصلی
ordnance data اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
ordinal data داده ترتیبی یا وصفی
objective data دادههای واقعی
objective data دادههای عینی
replot data عناصر دوباره بردن هدفها
restricted data اطلاعات طبقه بندی شده
hunger for data میل شدید به داده ها
data panel دکمهاطلاعات
data hold ذخیرهاطلاعات
transmitted data دادههای ارسال شده
transmitted data دادههای مخابره شده
transaction data دادههای تراکنشی
tidal data دادههای کشندی
test data دادههای ازمایشی
test data دادههای ازماینده
technical data عوامل فنی
technical data اطلاعات فنی
symbolic data داده سمبلیک
source data دادههای منبع
serial data داده سری
sample data داده نمونه
numeric data دادههای عددی
numeric data داده عددی
nominal data داده اسمی
financial data اطلاعات مربوط به امور مالی
experimental data دادههای ازمایشی
experimental data دادههای تجربی
discrete data داده گسسته
digutal data داده رقمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com