English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
serial computer کامپیوتر نوبتی
serial computer کامپیوتر سری
serial computer کامپیوترنوبتی
Other Matches
serial right حق چاپ نسخهای بدفعات
serial کارکردن یک وسیله روی داده به صورت ترتیبی
serial ارسال داده یک بیت در هر زمان .
serial ارسال سریال
serial وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
serial چاپگری که حروف را یکی یکی در واحد زمان چاپ کند
serial فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند
serial کلمات داده که یکی پس از دیگری روی باس موازی ارسال می شوند
serial قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
serial فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
serial دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند
serial اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند
serial eruoM متصل به پورت سری PC که داده محل را از طریق پورت سریال منتقل میکند
serial حافظهای که در آن داده به ترتیب ذخیره شده است که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
serial مرتب
serial و به صورت سری
serial روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سری , مثل مودم تلفن
serial ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان
serial سیستم کامپیوتری با یک ALU که دستورات را یکی یکی انجام میدهد
serial زنجیرهای
serial نشریه
serial سریال
serial ترتیبی جزء بجزء
serial پیاپی
serial دوری
serial نوبتی ردهای
serial ردیفی
serial سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
serial پشت سر هم
serial مدار جمع کننده که در هر لحظه روی یک رقم از عدد بزرگتر کار میکند
serial فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
serial یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
serial مسلسل
serial مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند
serial ترتیبی
serial نوبتی
serial حرکت پشت سر هم
serial سری
serial reproduction بازافرینی زنجیرهای
serial printer چاپگر نوبتی
serial processing پردازش سری
serial processing پردازش نوبتی
serial printer چاپگر سری
serial storage انباره نوبتی
serial storage انباره سری
serial subtractor کاهشگر نوبتی
serial tranmission مخابره نوبتی
serial transmission ارسال سری
serial transmission مخابره سری مخابره نوبتی
serial adder افزایشگر نوبتی
serial port درگاه ترتیبی
serial port مدخل سری
serial access دستیابی سری
serial access دستیابی نوبتی
serial adder جمع کننده سری
serial anticipation پیش بینی زنجیرهای
serial correlation همبستگی پیاپی
serial correlation همبستگی دوری
serial data داده سری
serial feeding خورش پیاپی
serial feeding تغذیه نوبتی
serial interface رابط سری
serial learning یادگیری زنجیرهای
serial mouse ماوس ترتیبی
serial operation عمل نوبتی
serial operation عملیات سری
serial access دستیابی پیاپی
serial numbers شماره سریال
serial number شماره سری
serial number شماره پیاپی
serial number شماره سریال
serial number شماره سری اقلام
serial numbers شماره سری
serial numbers شماره سری اقلام
serial numbers شماره پیاپی
allotment serial number شماره سری سهمیه واگذارشده
serial access memory حافظه با دستیابی پیاپی
serial input\output ورودی و خروجی سری
computer اکامپیوتر
computer ماشین حساب
computer حسابگر الکترونی
computer رایانه
computer ماشین حساب کامپیوتر
computer شمارنده
My Computer نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
computer ماشین الکترونیکی
computer ماشین متفکر
computer کامپیوتر
ibm computer ماشین حساب ای بی ام
mainframe computer استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe
mainframe computer سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
mainframe computer مانند تعداد عملوند همزمان
microprogrammable computer کامپیوتر ریزبرنامه پذیر
multiaccess computer کامپیوتر با دسترسی چند گانه
hybrid computer کامپیوتر دو رگه
network computer نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
first generation computer کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
flight computer کامپیوتر پرواز
hybrid computer کامپیوترترکیبی
guest computer کامپیوتر مهمان
human computer امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
incremental computer وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
incremental computer کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
independent computer manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
infected computer کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
ibm computer کامپیوتر ای بی ام
four address computer کامپیوتر چهار نشانی
laptop computer کامپیوتر دستی یا کیفی
first generation computer کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
digital computer کامپیوتر دیجیتالی
dedicated computer کامپیوتر اختصاصی
control computer کامپیوتر کنترل
computer word کلمه کامپیوتری
computer vendor فروشنده کامپیوتر
computer utility سودمندی کامپیوتر
computer user استفاده کننده کامپیوتر
computer typesetting حروف چینی کامپیوتری
computer time وقت کامپیوتر
computer system سیستم کامپیوتری
desktop computer کامپیوتر رومیزی
digital computer کامپیوتر رقمی
electronic computer کامپیوتر الکترونیکی
duplex computer کامپیوتر مضاعف
digital computer کامپیوتردیجیتال
digital computer ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
computer utility خدمات کامپیوتری
digital computer کامپیوتر
digital computer کامپیوتر عددی
computer store فروشگاه کامپیوتر
nonesequential computer کامپیوتر غیر ترتیبی
computer table میزکامپیوتر
synchronous computer کامپیوتر همگام
stand alone computer کامپیوتر مستقل
source computer کامپیوتر منبع
slave computer کامپیوتر برده
a stand-alone computer یک رایانه مستقل
There's a jinx on this computer. این رایانه جادو شده.
computer memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
computer memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
synchronous computer کامپیوترهمزمان
micro-computer ریزرایانه
micro-computer خرد کامپیوتر
virtual computer کامپیوتر مجازی
two address computer کامپیوتربا دو نشانی
two address computer کامپیوتر دو ادرسه
transportable computer پس و پیش کردن
three address computer کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
target computer کامپیوتر هدف
talking computer کامپیوتر سخنگو
sequential computer کامپیوتر ترتیبی
one address computer کامپیوتریک ادرسه
one address computer کامپیوتر یک نشانی
one address computer ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
one address computer دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
on board computer کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
office computer کامپیوتر اداری
object computer OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
object computer کامپیوتر مقصود
notebook computer یک کامپیوتر کوچک به اندازه یک چمدان که از یک نمایش کریستال مایع و مسطح استفاده میکند
notebook computer که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
one chip computer کامپیوتر یک تراشهای
parallel computer کامپیوتر موازی
micro-computer ریزکامپیوتر
self adapting computer کامپیوتر خود وفق
second generation computer کامپیوتر نسل دوم
satellite computer کامپیوتر ماهوارهای
ruggedized computer کامپیوتر بادوام
programmed computer کامپیوتر برنامه ریزی شده
portable computer کامپیوتر قابل حمل
pocket computer کامپیوتر جیبی
notebook computer کامپیوتر کوچک قابل حمل
computer language زبان کامپیوتر
computer family خانواده کامپیوتر
computer engineering مهندسی کامپیوتر
computer engineer مهندس کامپیوتر
computer enclosure محفظه کامپیوتر
computer drawing ترسیم کامپیوتری
computer design طراحی کامپیوتری
computer crime جرم کامپیوتری
computer conferencing کنفرانس کامپیوتری
computer code کد کامپیوتر
computer code رمز کامپیوتر
computer code رمز کامپیوتری
computer classifications طبقه بندی کامپیوتر
computer circuits مدارهای کامپیوتری
computer flicks فیلمهایی که توسط کامپیوترساخته میشود
computer language زبان کامپیوتری
computer jargon لغات فنی مربوط به رشته کامپیوتر
computer artist هنرمند کامپیوتر
computer instruction دستورالعمل کامپیوتر
computer simulation شبیه سازی
computer industry صنعت کامپیوتر
computer graphics نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
computer graphics نگاره سازی کامپیوتری
computer graphicist گرافیست کامپیوتری
computer generations نسلهای کامپیوتر
computer generations روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
computer game بازی کامپیوتری
computer center مرکز کامپیوتر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com