English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 141 (7 milliseconds)
English Persian
serial interface رابط سری
Other Matches
interface human machine interface امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
interface و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند
interface که شامل : کانال ورودی /خروجی
interface پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
interface مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد.
interface مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
interface واسط واحد پردازش و باس IEEE
interface 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface فاصل
interface رابط
interface وصل کردن از طریق رابط
interface واسط
interface مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
interface استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
interface یچ بسته که با جریان داده کار میکند
interface کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
interface میانجی
interface وجه مشترک
interface سطح مشترک
interface دفتر مشترک قسمتها
interface تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
interface استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
interface نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد
friendly interface ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
centronics interface واسط چاپ موازی که توسط Centronics Inc پیشنهاد شده است
centronics interface رابط موازی
standard interface رابط استاندارد
standard interface واسطه استاندارد
parallel interface رابط موازی
interface card کارت رابط
user interface میانجی کمکی
expansion interface حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
expansion interface تخته مدار که به یک فردامکان میدهد تا گردانندههای دیسک
electrical interface تداخل الکتریکی
communication interface میانجی ارتباطی
eia interface یک رابط استاندارد میان دستگاههای جانبی وریزکامپیوترها و مدمها وترمینالها
system v interface definition تعریف میانجی سیستم 5
apple desktop interface رابط رومیزی اپل
network interface card کارت میانجی شبکه
programmable communications interface رابط مخابراتی برنامه پذیر
MIDI interface card کارت آداپتور که به اتصالی در PC وصل میشود و امکان ارسال دریافت داده MIDI را فراهم میکند
man machine interface سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
computer interface unit وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر
general purpose interface میانگیر همه منظوره
graphical user interface واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل
graphical user interface میانجی نگارهای کاربر
application program interface میانجی یا رابط برنامه کاربردی
graphical user interface استفاده میکند و به نرم افزار امکان کنترل آسانتر میدهد. دستورات سیستم که لازم به نوشتن نیستند
human machine interface حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
input output interface میانگیر ورودی- خروجی
serial فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
serial right حق چاپ نسخهای بدفعات
serial مسلسل
serial سری
serial ترتیبی
serial نوبتی
serial مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند
serial یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
serial مدار جمع کننده که در هر لحظه روی یک رقم از عدد بزرگتر کار میکند
serial سیستم کامپیوتری با یک ALU که دستورات را یکی یکی انجام میدهد
serial ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان
serial فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند
serial چاپگری که حروف را یکی یکی در واحد زمان چاپ کند
serial حرکت پشت سر هم
serial پشت سر هم
serial ردیفی
serial نوبتی ردهای
serial دوری
serial پیاپی
serial ترتیبی جزء بجزء
serial سریال
serial نشریه
serial زنجیرهای
serial سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
serial وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
serial ارسال سریال
serial حافظهای که در آن داده به ترتیب ذخیره شده است که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
serial eruoM متصل به پورت سری PC که داده محل را از طریق پورت سریال منتقل میکند
serial اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند
serial دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند
serial ارسال داده یک بیت در هر زمان .
serial و به صورت سری
serial قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
serial مرتب
serial کلمات داده که یکی پس از دیگری روی باس موازی ارسال می شوند
serial کارکردن یک وسیله روی داده به صورت ترتیبی
serial فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
serial روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سری , مثل مودم تلفن
musical instrument digital interface میانجی رقمی الات موسیقی
small computer systems interface واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
small computer system interface میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
musical instrument digital interface واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
mail application programming interface که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
mail application programming interface مجموعه استانداردها
fibre distributed data interface II استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
general purpose interface bus مسیر میانگیر همه منظوره
fibre distributed data interface استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال دده مگابایت در ثانیه است
enhanced system device interface میانجی دستگاه سیستم پیشرفته
serial reproduction بازافرینی زنجیرهای
serial processing پردازش سری
serial processing پردازش نوبتی
serial printer چاپگر سری
serial operation عملیات سری
serial printer چاپگر نوبتی
serial port درگاه ترتیبی
serial port مدخل سری
serial numbers شماره پیاپی
serial storage انباره نوبتی
serial storage انباره سری
serial numbers شماره سری
serial numbers شماره سری اقلام
serial numbers شماره سریال
serial transmission مخابره سری مخابره نوبتی
serial transmission ارسال سری
serial tranmission مخابره نوبتی
serial subtractor کاهشگر نوبتی
serial computer کامپیوتر نوبتی
serial operation عمل نوبتی
serial mouse ماوس ترتیبی
serial anticipation پیش بینی زنجیرهای
serial adder جمع کننده سری
serial adder افزایشگر نوبتی
serial access دستیابی نوبتی
serial access دستیابی سری
serial access دستیابی پیاپی
serial number شماره سری اقلام
serial number شماره سریال
serial number شماره پیاپی
serial number شماره سری
serial computer کامپیوتر سری
serial learning یادگیری زنجیرهای
serial feeding تغذیه نوبتی
serial feeding خورش پیاپی
serial data داده سری
serial correlation همبستگی دوری
serial correlation همبستگی پیاپی
serial computer کامپیوترنوبتی
serial access memory حافظه با دستیابی پیاپی
serial input\output ورودی و خروجی سری
allotment serial number شماره سری سهمیه واگذارشده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com