Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
serial port
مدخل سری
serial port
درگاه ترتیبی
Other Matches
serial
کارکردن یک وسیله روی داده به صورت ترتیبی
serial
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سری , مثل مودم تلفن
serial
ارسال داده یک بیت در هر زمان .
serial
ارسال سریال
serial
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
serial
چاپگری که حروف را یکی یکی در واحد زمان چاپ کند
serial
فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند
serial
کلمات داده که یکی پس از دیگری روی باس موازی ارسال می شوند
serial
قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
serial
فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
serial
دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند
serial
اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند
serial
eruoM متصل به پورت سری PC که داده محل را از طریق پورت سریال منتقل میکند
serial
حافظهای که در آن داده به ترتیب ذخیره شده است که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
serial
مرتب
serial
و به صورت سری
serial right
حق چاپ نسخهای بدفعات
serial
ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان
serial
سیستم کامپیوتری با یک ALU که دستورات را یکی یکی انجام میدهد
serial
مدار جمع کننده که در هر لحظه روی یک رقم از عدد بزرگتر کار میکند
serial
نشریه
serial
سریال
serial
ترتیبی جزء بجزء
serial
پیاپی
serial
دوری
serial
مسلسل
serial
ردیفی
serial
نوبتی ردهای
serial
زنجیرهای
serial
سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
serial
یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
serial
مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند
serial
نوبتی
serial
ترتیبی
serial
سری
serial
حرکت پشت سر هم
serial
پشت سر هم
serial
فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
serial interface
رابط سری
serial feeding
تغذیه نوبتی
serial feeding
خورش پیاپی
serial learning
یادگیری زنجیرهای
serial mouse
ماوس ترتیبی
serial operation
عمل نوبتی
serial operation
عملیات سری
serial printer
چاپگر نوبتی
serial data
داده سری
serial correlation
همبستگی دوری
serial access
دستیابی پیاپی
serial access
دستیابی سری
serial access
دستیابی نوبتی
serial adder
افزایشگر نوبتی
serial adder
جمع کننده سری
serial anticipation
پیش بینی زنجیرهای
serial computer
کامپیوتر نوبتی
serial computer
کامپیوتر سری
serial computer
کامپیوترنوبتی
serial correlation
همبستگی پیاپی
serial storage
انباره سری
serial printer
چاپگر سری
serial numbers
شماره سری اقلام
serial numbers
شماره سریال
serial numbers
شماره پیاپی
serial number
شماره سری
serial number
شماره سری اقلام
serial number
شماره سریال
serial number
شماره پیاپی
serial transmission
مخابره سری مخابره نوبتی
serial numbers
شماره سری
serial transmission
ارسال سری
serial tranmission
مخابره نوبتی
serial subtractor
کاهشگر نوبتی
serial processing
پردازش نوبتی
serial storage
انباره نوبتی
serial reproduction
بازافرینی زنجیرهای
serial processing
پردازش سری
allotment serial number
شماره سری سهمیه واگذارشده
serial access memory
حافظه با دستیابی پیاپی
serial input\output
ورودی و خروجی سری
port
دریچه تبدیل برنامه
out port
ساحلی مورد استفاده سر پل
i/o port
مدخل ورودی و خروجی
last port
شیپور خاموشی
last port
شیپور عزا
out port
بندر دور از مقصد
out port
بندرخارج از محوطه
way port
بندر سر راه
port
مدخل
port
یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر
port
دروازه
port
شیار هادی دهانه
port
پورت خروجی کامپیوتر با اتصال استاندارد که چاپگر به آن وصل است تا حروف داده را دریافت کند.
port
مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد
port
مجرا
port
مجرای عبورروغن
port
دماغه
port
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خارج کردن یا ارسال داده به ماشین دیگر یا وسیله دگر میدهد
port
ترابردن
port
بردن
port
ببندر اوردن حمل کردن
port
شراب شیرین بارگیری کردن
port
در رو مخرج
port
دورازه
port
روزنه دید حمایل نگهداشتن تفنگ حمایل فنگ
port
حمل کردن مزغل تیراندازی
port
سمت چپ ناو
port
وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد
port
دریچه
port
روزنه
port
بندر گاه
port
بزرگ کردن لوله اگزاست سمت چپ قایق
port
به آن وصل است را انتخاب کند
port
مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند
port
دهانه
port
درگاه
port
ریل اطراف ناو
port
درب درگاه
port
بندر ورودی
port
مدار یا اتصال که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسایل خارجی دیگر میدهد
port
اتصال به کامپیوتر که امکان ارسال داده آسنکرون میدهد
port
باب
port
بندر
port
بندرگاه
port
سوکت و مدار واسط که goystick وارد آن میشود
port
لنگرگاه
port
مامن مبدا مسافرت
port
فرودگاه هواپیما
port
سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
secondary port
subordinatestation : syn
port
[software]
دریچه ای
[مدار و اتصالی]
که امکان ارسال و دریافت داده را میدهد
[نرم افزار]
[رایانه شناسی]
port of entry
بندرمحل ورود
secondary port
,
secondary port
بندر فرعی
port watch
نگهبان بندر
port watch
پست نگهبانی بندر
put into port
وارد بندر شدن
registered port
بندر مشخص
sally port
دروازه بزرگ قلعه
sally port
درب ورودی بزرگ
sally port
دریچه
sally port
دروازه عبور از قلعه
sally port
درب اصلی قلعه یا استحکامات
free port
بندر ازاد
video port
قسمتنمایش
transfer port
دریچهانتقال
supply port
درگاه تامین
supply port
درگاه تدارکاتی
terminal port
بندر مقصد
terminal port
بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
treaty port
بندر پیمانی
port glass
جام شرابقرمزوشیرینپرتقالی
secondary port
station secondary
car port
گاراژ بی دیوار ولی سقف دار
car port
سایبان اتومبیل
ejection port
دهانهپرتاب
keyboard port
قسمتاتصالصفحهکلید
modem port
قسمتقرارگیریمدم
network port
قسمتکارباشبکهاینترنت
Port-au-Prince
شهر پورت اوپرنس
port hand
دستسویچپ
printer port
قسمتاتصالبهچاپگر
free port
بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
port of call
بندرواقع در مسیر کشتی پاتوق
freeing port
شکاف یک طرفه
gas port
محفظه عبور گاز
gas port
میله تنظیم گاز
gas port
لوله عبور گاز
gun port
مزغل
hard port
فرمان سمت را به سمت مغناطیسی تغییر دهید درعملیات دریایی
hard port
ناو را باچرخش سریع به سمت جلوهدایت کنید
high port
حالت دست فنگ
high port
حالت سخمه به جلو یا سخمه کوتاه
home port
پایگاه اصلی
home port
پایگاه مادر
inlet port
سوپاپ ورودی
inlet port
دریچه ورودی
intake port
دریچه ورودی
exhaust port
مجرای خروجی
destination port
بندر تحویل کالا
port of call
بندر لنگراندازی
port of call
بندر توقف
admission port
سوپاپ ورودی
admission port
دریچه پذیرش
aerial port
لنگرگاه هوایی
attention to port
احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
captain of the port
افسر انتظامات بندر
cargo port
دریچه بارگیری ناو
aerial port
باراندازی هوایی
compensating port
مدخلی در سیلندر اصلی ترمزکه در مواقعی که از ترمزاستفاده نمیشود سیلندر چرخ را به تانک روغن متصل کرده و از انبساط سیال در اثرگرما و نهایتا در گیر شدن ترمزها جلوگیری میکند
controlled port
بندر نظامی کنترل شده
controlled port
بندرکنترل شده
deflation port
سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
destination port
بندر مقصد
intake port
سوپاپ ورودی
main port
بندر اصلی
port arms
فرمان پیش فنگ پیش فنگ کردن
port of destination
بندر مقصد
port of debarkation
بندر مقصد حمل کالا
port complex
مجتمع بندری
port complex
لنگرگاه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com