English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
serial transmission ارسال سری
serial transmission مخابره سری مخابره نوبتی
Other Matches
serial کارکردن یک وسیله روی داده به صورت ترتیبی
serial روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سری , مثل مودم تلفن
serial ارسال داده یک بیت در هر زمان .
serial ارسال سریال
serial وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
serial چاپگری که حروف را یکی یکی در واحد زمان چاپ کند
serial فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند
serial کلمات داده که یکی پس از دیگری روی باس موازی ارسال می شوند
serial قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
serial فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
serial دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند
serial اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند
serial eruoM متصل به پورت سری PC که داده محل را از طریق پورت سریال منتقل میکند
serial حافظهای که در آن داده به ترتیب ذخیره شده است که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
serial مرتب
serial و به صورت سری
serial right حق چاپ نسخهای بدفعات
serial ارسال بیتهای جداگانه که کلمات داده را می سازند.روی خط سیگنال در واحد زمان
serial سیستم کامپیوتری با یک ALU که دستورات را یکی یکی انجام میدهد
serial مدار جمع کننده که در هر لحظه روی یک رقم از عدد بزرگتر کار میکند
serial نشریه
serial سریال
serial ترتیبی جزء بجزء
serial پیاپی
serial دوری
serial مسلسل
serial ردیفی
serial نوبتی ردهای
serial زنجیرهای
serial سریال راهپیمایی یااب خاکی سری
serial مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند
serial فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
serial نوبتی
serial ترتیبی
serial سری
serial حرکت پشت سر هم
serial پشت سر هم
serial یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
serial reproduction بازافرینی زنجیرهای
serial processing پردازش سری
serial processing پردازش نوبتی
serial printer چاپگر سری
serial storage انباره نوبتی
serial storage انباره سری
serial subtractor کاهشگر نوبتی
serial tranmission مخابره نوبتی
serial feeding خورش پیاپی
serial access دستیابی سری
serial port مدخل سری
serial printer چاپگر نوبتی
serial port درگاه ترتیبی
serial operation عملیات سری
serial correlation همبستگی دوری
serial correlation همبستگی پیاپی
serial computer کامپیوترنوبتی
serial computer کامپیوتر سری
serial computer کامپیوتر نوبتی
serial anticipation پیش بینی زنجیرهای
serial adder جمع کننده سری
serial adder افزایشگر نوبتی
serial access دستیابی نوبتی
serial feeding تغذیه نوبتی
serial access دستیابی پیاپی
serial interface رابط سری
serial learning یادگیری زنجیرهای
serial mouse ماوس ترتیبی
serial operation عمل نوبتی
serial data داده سری
serial number شماره سری اقلام
serial number شماره سریال
serial number شماره پیاپی
serial numbers شماره پیاپی
serial numbers شماره سریال
serial numbers شماره سری اقلام
serial numbers شماره سری
serial number شماره سری
allotment serial number شماره سری سهمیه واگذارشده
serial access memory حافظه با دستیابی پیاپی
serial input\output ورودی و خروجی سری
transmission سخن پراکنی
transmission فرافرستادن
transmission ارسال پیام
transmission تراگسیل
transmission فرافرستی
transmission گیربکس
transmission جعبه دنده
transmission مخابره کردن
transmission ارسال کردن
transmission مخابره
transmission فرا فرستی
transmission سرایت اسبابی که بوسیله ان نیروی موتور اتومبیل بچرخهامنتقل میشود
transmission خطای ناشی از اختلال در خط
transmission ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
transmission ارسال داده یک بیت در هر زمان
transmission که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
transmission مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
transmission ارسال سیگنال ها از یک وسیله به دیگری
transmission اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص
transmission مخابرات ارسال
transmission ارسال
transmission مخابره مخابرات
transmission عبور
transmission انتقال
transmission وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmission وسایل ارسال داده مثل رادیو , نور ,..
transmission cable کابلانتقال
transmission line خط انتقال
synchronous transmission انتقال همزمان
simplex transmission مخابره ساده
transmission oil روغن جعبه دنده
transmission rate نرخ مخابره
transmission rate سرعت مخابره
transmission ratio نسبت تبدیل جعبه دنده
transmission security تامین ارسال پیام
transmission security تامین ارسال
transmission security تامین مخابره
transmission shaft محور انتقال
transmission shaft شفت گیربکس
transmission system شبکه انتقال
transmission system سیستم انتقالی
transmission system دستگاه انتقالی
transmission tower برج انتقال
video transmission ارسال ویدئویی
wireless transmission انتقال بی سیم
worm transmission گیربکس با چرخ دنده حلزونی
social transmission انتقال اجتماعی
synchronous transmission مخابره همگام
synchronous transmission مخابره همزمان
transmission case جعبه دنده
transmission case گیربکس
transmission dynamometer توان سنج انتقالی
transmission error خطای مخابره
transmission facility وسیله انتقال
transmission factor ضریب عبور
transmission gear چرخ دنده انتقال
transmission grating شبکه عبور
transmission grease گریس جعبه دنده
transmission limit محدوده فرافرستی
transmission line خط مخابرهای
transmission line سیم انتقال
electricity transmission انتقالالکتریسیته
afferent transmission هدایت اورانی
digital transmission انتقال رقمی
duplex transmission مخابره دورشتهای
duplex transmission مخابره دو رشتهای
end of transmission انتهای مخابره
energy transmission انتقال انرژی
epicyclic transmission جعبه دنده اپی سیکلیک
epicyclic transmission یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
error transmission ارسال خطا
four speed transmission گیربکس چهاردور
heat transmission انتقال گرما
digital transmission مخابره دیجیتال
digital transmission انتقال دیجیتالی
data transmission مخابره داده
analog transmission مخابره قیاسی
analog transmission انتقال یا مخابره قیاسی مخابره انالوگ
asymmetric transmission روش ارسال داده که در مودم های سریع استفاده میشود
asynchronous transmission اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
asynchronous transmission انتقال غیرهمزمان
asynchronous transmission مخابره ناهمگام
asynchronous transmission مخابره غیرهمزمان
baseband transmission روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
data transmission مخابره داده ها
data transmission ارسال داده
transmission of sound انتقال یاعبورصدا
isochronous transmission ارسال داده آسنکرون روی خط سنکرون
parallel transmission ارسال موازی
positive transmission پخش مثبت
power transmission انتقال انرژی
power transmission انتقال قدرت
negative transmission پخش منفی
light transmission انتقال نور
information transmission انتقال اطلاعات
image transmission انتقال تصویر
parallel transmission انتقال موازی
neutral transmission مخابره خنثی
parallel transmission مخابره موازی
polar transmission مخابره قطبی
balanced transmission line سیم انتقال متقارن
automobile gear transmission گیربکس اتومبیل
tubular transmission shaft لوله کاردان
transmission/reception of messages انتقالپیام
transmission/reception of messages دریافت
transmission of the electric current انتقالفوریالکتریکی
Hertzian wave transmission انتقالموجافقی
asymmetrical sideband transmission پخش باند جانبی مانده
velocity of energy transmission سرعت انتقال انرژی
variable speed transmission گیربکس پلهای
tubular transmission shaft محور انتقال لولهای
overhead transmission line خط انتقال هوایی
oil hydraulic transmission گیربکس هیدرولیکی
digital data transmission ارسال دیجیتالی داده
vestigial sideband transmission پخش باند جانبی مانده
start stop transmission مخابره قطع و وصلی
internal transmission factor ضریب انتقال داخلی
integrate transmission system سیستم انتقال مجتمع
integrate transmission line خط انتقال مجتمع
transmission electron micrograph ریزنگار انتقال الکترون
gear transmission ratio نسبت دنده گیربکس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com