Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (8 milliseconds)
English
Persian
serrated vertical pulse
ضربه عمودی دندانهای
Other Matches
serrated
دندانه دار
serrated shaft
محور دندانه دار
pulse
جهند
pulse
پالس
pulse
امواج ضربانی
pulse
ضربه
pulse
دوره کوتاه سطح ولتاژ
pulse
اعمال ولتاژ با دوره کوتاه به یک مدار
pulse
روش ذخیره سازی صوت در یک قالب دقیق وفشرده که توسط کارتهای صوتی high-end استفاده میشود
pulse
تپ
pulse
ایمپولز
pulse
تپیدن
pulse
جهندزدن
pulse
مجموعه متمادی پالسهای مشابه
pulse
پولس
pulse
تپش
pulse
ضربان
pulse
نبض
uneven pulse
نبض غیر مستوی
pulse dialling
شماره گیری تلفن از طریق ارسال پالسهایی روی خط
pulse counter
ضربه شمار
pulse counter
پالس شمار
pulse converter
مبدل پالس
pulse amplifier
تقویت کننده پالس
pulse amplitude
دامنه تپش
pulse duration
مدت تپش
pulse generator
تپش زا
pulse regeneration
باز زایی تپش
pulse pressure
فشار نبض
pulse period
تناوب پالس
pulse modulation
مدولاسیون پالس
pulse modulation
تلفیق تپشی
pulse repetition
تکرار تپش
pulse length
درازای تپش
pulse generator
مولد تپش
pulse repetition
تکرار ضربان
pulse repetition
تجدید ضربان پی امد ضربان
pulse shape
ریخت تپش
voltage pulse
پالس ولتاژ
to feel any one's pulse
کمان کردن
to feel any one's pulse
لمس کردن
to feel any one's pulse
دست زدن
to feel any one's pulse
حس کردن احساس کردن دریافتن
thrilling pulse
نبض مختلج
rectangular pulse
ضربه مستطیلی
read pulse
تپش خواندن
pulse width
پهنای پالس
pulse width
پهنای تپش
pulse triggering
رها سازی تپش
pulse transmitter
فرستنده پالس
pulse transformer
مبدل ضربه
pulse train
سلسله تپش ها
pulse train
قطار تپشها
strobe pulse
تپش بارق
transmitted pulse
امواجارسالی
leaping pulse
نبض غیر مستوی
heat pulse
پالس حرارتی
flyback pulse
پالس برگشت
enable pulse
تپش تواناساز
drive pulse
تپش تحریک
disable pulse
تپش ناتوان ساز
dial pulse
تپش شماره گیری
data pulse
ضربان داده
clock pulse
تپش زمان سنجی
ignition pulse
پالس احتراق
ignition pulse
ضربه احتراق
ignition pulse
ایمپولز احتراق
input pulse
پالس ورودی
input pulse
ایمپولز ورودی
high power pulse
پالس قوی
pulse code modulation
تلفیق رمز تپشی
ideal rectangular pulse
پالس مربعی ایده ال
vertical
شاغولی
vertical
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
vertical
تعداد خط وط که پیش از شروع چاپ مجدد باید رد کرد
vertical
تارکی راسی
vertical
شاقولی
vertical
قائم
near vertical
تقریبا عمودی
vertical
واقع در نوک
vertical
سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
vertical
متن نمایش داده شده که بالا وپایین صفحه کامپیوتر حرکت میکند در هر لحظه یک خط
vertical
عمودی
vertical
در زاویه راست نسبت به افق
vertical
تنظیم فضا بین خط وط متن برای برقرارکردن یک متن در یک صفحه
vertical
بررسی تشخیص خطا که بیتهای کلمه با کل آن مقایسه و جمع می شوند
vertical
بررسی پرینتی روی هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
vertical
بخشی از سیستم کنترلی چاپگر که قالب عمودی متن چاپ شده را کنترل میکند
vertical
عمودی
[ریاضی]
To sound someone out . To feel someones pulse .
مزه دهان کسی را فهمیدن
high power pulse generator
مولد پالس پرقدرت
vertical loom
دار عشایری
[قالی]
vertical stabilizer
تیغه یا باله عمودی
vertical speed
سرعت قائم
vertical speed
سرعت صعود
vertical speed
سرعت صعود عمودی هواپیما
vertical scrolling
چرخش عمودی
vertical scale
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
vertical replenishment
تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
vertical recording
ضبق عمودی
vertical photograph
عکس قائم
vertical photograph
عکس هوایی قائم
vertical mobility
تحرک عمودی
vertical justification
تطابق عمودی
vertical interval
فاصله عمودی
vertical synchronizing
همزمانساز عمودی
vertical tab
جدول بندی عمودی
vertical tail
دم قائم
vertical loom
دار روستایی
[قالی]
vertical loom
دار افقی
[قالی]
vertical beam
چوب
[میله]
طولی دار
[قالی]
vertical beam
راست رو
vertical shaft
میلهعمودی
vertical pupil
مردمکعمودیچشم
vertical pocket
جیبعمودی
vertical frame
قالبعمودی
vertical cliffs
صخره های عمودی
vertical justification
تنظیم عمودی
vertical union
اتحادیه صنعتی
vertical takeoff
سرعت صعود اولیه هواپیما
vertical take off and landing
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
vertical interval
اختلاف ارتفاع
local vertical
قائم محلی
vertical circle
دایره عظیمه ماربر راس القدم و سمت القدم نافر
vertical circle
دایره قائم
vertical combines
ترکیب عمودی
vertical control
کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
vertical creep
وارفتگی قائم
vertical curve
قوس
vertical curve
منحنی در نیمرخ طولی
vertical curve
خم طولی
vertical bulking
کمانش قائم
vertical axis
محور قائم
vertical axis
محور عمودی
plain vertical
سطح افق
plain vertical
خط افق
deflection of vertical
اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
true vertical
قائم واقعی
vertical adjustment
تنظیم عمودی
vertical angles
گوشههای روبروی تارک زوایای مقابل به راس
vertical antenna
انتن عمودی
vertical application
برنامه کاربردی عمودی
vertical cut
برش قائم
vertical deformation
تغییر شکل قائم
vertical diagraph
شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
vertical expansion
گسترش عمودی
vertical force
نیروی قائم
vertical force
نیروی شاغولی
vertical equity
برابرسازی عمودی
vertical growth
رشد عمودی
vertical integration
ادغام عمودی
vertical merger
ادغام عمودی
vertical equity
عدالت عمودی
vertical envelopement
حرکت دورانی قائم
vertical envelopement
احاطه قائم
vertical drop
ابشار قائم
vertical force
نیروی عمودی
vertical pressure gradient
تغییر فشار اتمسفری در واحدتغییر ارتفاع
vertical parity check
مقابله توان عمدی
prime vertical circle
دایره قائم اصلی
vertical probable error
اشتباه احتمالی قائم
vertical probable error
خطای اصابت قائم گلوله
vertical control operator
متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
vertical sand drainage
زهکشهای قائم ماسهای چاه زهکش ماسهای زهکشهای ایستاده ماسهای
vertical retort tar
قطران کورههای ایستاده قطران قرعهای ایستاده
vertical pivoting window
پنجرهگردانعمودی
vertical redundancy check
بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
vertical events numbering
شماره گذاری عمودی وقایع
vertical side band
میلهعمودیطرفین
vertical lift bridge
پل بالارو
vertical center line illusion
خطای خط قائم مرکزی
adjustment for vertical-circle image
تنظیم عمودی مرکز تصویر
vertical-axis wind turbine
توربینبادیمحورعمودی
double column vertical boring mill
ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com