English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
sets of bill نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
Other Matches
sets نصب کردن
sets قرار دادن
sets حمله کردن
sets وادر کردن
sets طعمه ها
sets اماده کردن
sets بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
sets وسیله حاضر بکار تنظیم شده
sets اماده
sets سمت جریان اب
sets سری
sets دوره
sets نشاندن
sets تعداد موضوعات مربوطه
sets مقدار دادن به یک بیت
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند
sets ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد
sets نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
sets معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
sets گروه
sets لجوج دقیق
sets واقع شده
sets قرارگرفته
sets سمت
sets جهت
sets دوره مجموعه
sets یکدست
sets دسته
sets دستگاه
sets دست
sets چیدن دستگاه
sets روشن
sets مصمم
sets امایه
sets مجموعه
sets مستقرشدن
sets اغازکردن
sets سوار کردن جاانداختن
sets نشاندن کارگذاشتن
sets چیدن
sets نهادن مرتب کردن
sets گذاردن
sets قراردادن
tea sets سرویس چای خوری
twin-sets ژاکت دوگانه
straight sets فردیکهتمامیستهاراببرد
pre-sets از پیش تنظیم کردن
paving sets سنگفرشها
to f. the bill واجدشرایط بودن
bill بیجک
bill سند مالی لایحه یا طرح قانونی
bill گزارش جریان دعوی
bill دادخواست
bill تهیه کردن صورتحساب
bill اسنادبازرگانی
bill قبض
bill اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
way bill بارنامه دریایی
way bill بارنامه راه اهن
way bill بارنامه
way bill سند حمل
bill of e. برات
got through (the bill got through the ma لایحه از مجلس گذشت
bill nye صورتحساب
bill حواله
bill نوعی شمشیرپهن
the bill صورت حساب
May I have my bill, please? ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
The bill, please. لطفا صورت حساب.
bill نوک
bill منقار
bill نوک بنوک هم زدن
bill لایحه
bill قبض صورتحساب
bill برات
bill صورتحساب
bill سند
bill صورتحساب دادن
bill اسکناس
hawk bill لاک پشت ابی
members bill member
member's bill طرح قانونی
long bill نوک دراز
hook bill منقارعقابی
hook bill منقار نوک برگشته
hawks bill لاک پشت منقار دار
omnibus bill لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
a hefty bill صورتحساب سنگینی
play bill اگهی نمایش
show bill تابلو اعلان نمایش
short bill برات کم مدت
to bill and coo باهم غنج زدن
road bill بارنامه
retiring a bill براتی را تسویه کردن
I think there is a mistake in the bill. من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
protect a bill وجه براتی را تامین کردن
play bill اعلان نمایش
hard bill پرندگان سخت منقار
currency of a bill مدت برات
due bill سند بدهی
dishonour a bill نکول
crow bill انبرگلوله کش
cross bill شکایت متقابل
cross bill لایحه دفاعیه
creditor's bill به ورثه میدهد
creditor's bill رسیدی که بستانکار متوفی درمقابل دریافت مقداری ازترکه به عنوان تصفیه حساب
cranes bill یکجورانبرجراحی
cranes bill شمعدانی
due bill در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
due bill برات پرداختنی
foreign bill برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
foreign bill برات خارجی
foreign bill برات ارزی
foreign bill حواله ارز خارجی
fly bill اگهی دستی
fly bill اعلان دستی
first reading of a bill شوراول لایحه
financial bill لایحه مالی
clearing a bill محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
sight bill برات دیداری
double bill مسابقهورزشی-تئاتریاسینماکهدرآندوبرنامهاجراشود
twin bill دو مسابقه توام در یک برنامه
true bill اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
treasury bill اسناد خزانه
transit bill پروانه عبور
transit bill اجازه عبور
training bill برنامه اموزشی
to veto a bill لایحه قانونی راردکردن
to talk out a bill مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
usance bill برات به وعده
victualling bill پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
wage bill لیست حقوق
fill the bill <idiom> مناسب برای همه جا
bill posters کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
bill poster کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
foot the bill <idiom> پرداختن
pad the bill <idiom> اضافه شدن هزینههای کاذب
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
How much is my telephone bill? صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
watch bill لوحه نگهبانی ناو
to rush a bill through لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
to protean a bill وجه براتی راتامین کردن
the bill has come to maturity وعده پرداخت برات رسیده است
stork's bill برگ عطر
stork's bill گل عطر
stork's bill شمعدانی عطر
station bill جدول محلها
station bill لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
soft bill مرغ مگس خوار
soft bill پرنده منقار نازک حشره خوار
the bill has come to maturity موعد پرداخت برات منقضی شده است
the bill is overdraw سر رسید برات منقضی شده است
the bill is undue وعده برات نرسیده است
to dishonour a bill براتی را فکول کردن
to bill and coo بوسه بازی کردن
time bill برنامه حرکت قطار
time bill سفته مدت دار
through bill of lading بارنامه سراسری
through bill of exchange بارنامه سراسری
the bill of has come to mature وعده پرداخت برات رسیده است
sight bill حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
bill of loading جواز کشتی
bill of indictment کیفر خواست
battle bill فهرست استعداد رزمی ناو
bill of indictment ادعانامه
bill board تخته لنگر
bill of indictment کیفرخواست
bill of indicment ادعا نامه
bill of indicment کیفر خواست
bill book دفتر بروات
bill of lading بارنامه
bill of lading ستمی کشتی
battle bill لوحه جنگی ناو
banker's bill صورت تبدیل ارز
bill of loading بارنامه کشتی
bill of lading بار نامه کشتی
bill of lading بار نامه
banker's bill صورتحساب بانکی
bill broker دلال برات
bill of guarantee ضمانتنامه
bill broker واسطه تنزیل
bill exchange برات
bill of exception اعتراض نامه
bill of entry افهارنامه ورودی
bill of entry افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
bill of divorce طلاق نامه
bill of disfranchise disfranchise
bill of costs صورت هزینه دادرسی
bill of attainder لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
bill hook دهره
bill exchange برات بازرگانی
bill of exceptions صورت استثنائات
bill of exchange حواله یا برات کتبی غیرمشروط
bill of goods فهرست تجارتی
bill of goods صورت کالا
bill of exgchange سفته
bill of exgchange برات
bill of exchange برات
bill of exchange برات مبادلهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com