Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (6 milliseconds)
English
Persian
sewing thread
نخ خیاطی
Other Matches
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread
این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
sewing: sewing frame
ماشیندوخت
sewing
دوزندگی
sewing
دوختن پارچه لباسی
sewing
حاشیه دوزی
round sewing
گرد دوخت
sewing machines
چرخ دوزندگی
sewing machine
چرخ خیاطی
sewing machine
چرخ دوزندگی
cotton sewing
نخ خیاطی
cotton sewing
نخ دوزندگی
sewing machines
چرخ خیاطی
to unstitch something
[sewing]
کوکی
[بخیه ای]
را باز کردن
[دوختن پارچه]
[فناوری بافندگی]
flat sewing
شلال کردن
it puckered up in sewing
هنگام دوختن جمع شد
it puckered up in sewing
درضمن دوختن چین خورد
sewing press
ماشین کتابدوزی
round sewing
دوخت گرد
sewing cotton
نخ دوزندگی
thread
ساختاری که در آن هر گره اشاره گری به گره دیگر دارد
thread
برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
thread
نخ یاقیطان
thread
رگه
thread
فایلی که یک ورودی آن حاوی آدرس و داده را دارد باشد.
thread
زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد
thread
دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
thread
موجی کردن
thread
نخ کشیدن به
thread
بند کشیدن
thread
نخ کردن
thread
رشته
thread
شیار برجستگی
thread
رزوه شیارداخل پیچ ومهره
thread
قیطان
thread
ریسمان
thread
نخ
thread
رشته رشته شدن
thread
مثل نخ باریک شدن
thread
دندانه
thread
پیچ کردن
thread
دنده دار کردن مارپیچ
thread
دنده پیچ
thread
سیم
thread take-up lever
اهرم بالا-پائینبرندهنخ
thread trimmer
آرایندهنخ
warp thread
تارشیاری
rubber thread
ریسمانلاستیکی
weft thread
ریسمانتاریشکل
hang by a thread
<idiom>
metallic thread
نخ زربفت
[اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
death thread
تهدید به مرگ
thread fineness
[ضریبی جهت تعیین کیفیت نخ]
thread fineness
نمره نخ
thread fineness
ظرافت نخ
thread count
[تعداد رشته نخ تار یا پود در یک طول مشخص]
thread bare
فرش کهنه
silver thread
نخ های زربفت یا نقره ای
[این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
thread guide
راهنماینخ
trapezoidal thread
دندههای ذوزنقهای
thread the needle
پاس دقیق از بین مدافعان
thread tap
قلاویز
inside thread
مارپیچ داخلی
gold thread
گلابتون زر
external thread
دنده خارجی
english thread
پیچ و مهره انگلیسی
direction of thread
جهت پیچ
direction of thread
سوی پیچش پیچ
cut a thread
پیچ تراشیدن
butterss thread
شیار اره
angular thread
پیچ تحت زاویه
angular thread
پیچ وی شکل
air thread
لعاب خورشید
inside thread
دنده داخلی قلاویز
acme thread
شیار ذوزنقه ای
stepped thread
کولاس پیچی ناقص
stepped thread
پیچ ناقص کولاس
stair thread
کف پله
screw thread
پای پیچ
screw thread
حدیده
air thread
مخاط شیطان
nut thread
پیچ مهره
mercury thread
مارپیچ جیوهای
Our life is hanging by a thread .
زندگی مابه تار مویی بند است
thread rubber separator
میانگیر نخدار
left hand thread
پیچ چپ گرد
To pick up (to lose) the thread of conversation.
رشته سخن را بدست گرفتن ( گم کردن )
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com