Dictiornary-Farsi | shape of cross section | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
shape of cross section	نیمرخ عرضی


Other Matches

cross-section	سطح متقاطع
cross section	مقطع عرضی
cross section	برش متقاطع نمونه یا حد وسط
cross section	برش عرضی
cross section	سطح مقطع موثر
cross section	سطح مقطع
cross section	نیمرخ عرضی
cross section	نیمرخ پهنا مقطع موثر
cross section	مقطع
cross section	سطح مقطع عرضی
cross section	رویه برش
cross section of a molar	قسمتهایمختلفدندانآسیا
cross section area	سطح مقطع
inelastic cross section	مقطع برخورد ناکشسان
valley cross section	نیمرخ عرضی دره
absorption cross section	مقطع جذب
circular cross section	مقطع گرد
cross section of a road	بخشعرضیجاده
cross section of a trunk	بخشعرضیتنهدرخت
cross section of an airbrush	بخشعرضیرنگپاش
cross section of a buttress dam	قسمتحایلموربسر
cross section of a gravity dam	قسمت
cross section of an arch dam	بخشعرضیهلالیسر
cross section of a liquid compass	قسمتموربقطبنمایمایع
cross section of a power plant	قسمتعرضینیروگاه
cross section of a reflecting telescope	قسمتمورببازتابتلسکوپ
cross section of a reflex camera	قسمتعرضیبازتابتلسکوپ
effective collision cross section	سطح مقطع برخورد موثر
cross section of an embankment dam	گودالکنندهشده
cross section of a refracting telescope	بخشعرضیبازتابتلسکوب
cross section of an electron microscope	بخشعرضیالکترودمغناطیسیمیکروسکوپ
cross section of a muzzle-loading cannon	قسمتموربدهانهتوپ
cross section of a hydroelectric power station	قسمتعبورایستگاهقدرتانرژیآبی
total effective collision cross section	سطح مقطع موثر کل
to get into shape	بشکل منظمی دراوردن
to get out of shape	از شکل افتادن
in the shape of	برسبیل
shape	ریخت
in the shape of	بطریق
shape	سرشتن
in the shape of	بشکل
shape	شکل دادن به
shape up <idiom>	سروسامان به خود دادن
shape	شکل دادن
shape	تصویر
shape	شکل دهی
shape	صورت
shape	قالب
shape	قواره
shape	شکل
shape	تجسم ترکیب
shape	درست کردن
shape	ریخت اندام
shape	تجسم
to get into shape	سروصورت دادن
shape	قالب کردن طرح کردن به شکلی دراوردن
pulse shape	ریخت تپش
if things shape right	از اب درامدن
shape constancy	ثبات شکل
shape factor	ضریب شکل
shape factor	نسبت لنگرپلاستیک به لنگر جاری شدن
lick into shape	بشکل در اوردن
cone shape	مخروطی
if things shape right	درامدن
to put in to shape	سر و صورت دادن
to put in to shape	درست کردن
to put in to shape	تنظیم کردن
to setting into shape	سروصورت گرفتن
it will wear to your shape	بپوشیدبهترمیشود درنتیجه پوشیدن قالب تن شما خواهد شد
to setting into shape	درست شدن
in human shape	انسان
in human shape	بصورت یا
image shape	کادر تصویر
if things shape well	مایه امید واری بودن
aerodynamic shape	شکل یک جسم در رابطه باجریان هوا در اطراف ان
almond shape	نگاره لوزی شکل
doughunt shape	چنبره دوتایی
line shape calculations	محاسبات شکل خط
In perfect condition (shape).	کاملا" صحیح وسالم
shape of the moment diagram	شکل دیاگرام خمشی
sand shape factor	ضریب شکل دادن دانه شن
arch shape deep beam	تیر تیغه قوسی شکل
cross way=cross road	چهارراه
Orderly . In good order . Tidy . Ship - shape .	مرتب ومنظم
t section	عضو " T "
t section	پروفیل " T "
section	رسددریایی یا هوایی
section	قبضه توپ
section	رسدتوپخانه
section	شعبه
section out	شکستن موج بطور ناهموار
section	دسته
section	مقطع
section	گروه دایره
section	قسمت قسمت کردن برش دادن
section	قسمت
section	بخش
section	جوخه
section	نیمرخ
section	رسد
section	بره
z section	پروفیل "زد"
section	برش
section	برشگاه
section	بخش قسمت
section	بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
section	قطعه
root section	مقطع ریشه
rectangular section	مقطع مستطیلی
range section	قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
regular section	پروفیل نرمال
radial section	برش شعاعی
gauging section	برش اندازه گیری
properties of section	خواص مقاطع تیرها
project section	بخش تهیه طرحها
gauging section	مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
rolled section	مقاطع نوردشده
longitudinal section	نیمرخ طولی
control section	قسمت کنترل
gun section	یک قبضه توپ با نفرات
section gang	دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section crew	دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section chief	فرمانده رسد فرمانده قبضه
section chief	رئیس قبضه
golden section	برش زرین
section charge	خرج جزء جزء
section charge	خرج چند قسمتی
project section	بخش تهیه پروژه ها
enlisted section	قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
horizontal section	برش افقی
economic section	انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
data section	بخش داده ها
crown section	برش در کلید قوس
half section	نیم برش
oblique section	مقطع اریب
half section	نیم مقطع
longitudinal section	برش طولی
oblique section	مقطعی که بوسیله صفحه اریب جسم رابرش بدهد
oblique section	برش اریب
program section	بخش تهیه برنامه ها
full section	برش کامل
program section	بخش برنامه ها
phantom section	خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
personnel section	قسمت پرسنلی
personnel section	کارگزینی
overflow section	قسمت سر ریز سد
extruded section	پروفیل اشترانق پرس
oblique section	مقطع مایل
gun section	رسدتوپ
control section	بخش کنترل
section of a hazelnut	قسمتهایمختلففندوق
working section	قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
wing section	بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
weaving section	منطقه همبری
wallet section	قسمتکیفپول
trough section	مقطع ناودانی
trenched section	فرم صندوقهای تو گود
trenched section	زیرگاه صندوقهای
transverse section	برش متقاطع
transverse section	مقطع عرضی
transversal section	برش عرضی
black section	گروهیغیراداریدرداخلیکحزبسیاسیکهمدافعحقوقسیاهپوستاناست
transition section	مقطع تبدیل
structural section	مقطع سازهای
butt section	قسمتهدف
dining section	قسمتغذاخوری
tip section	قسمتنوک
section of a log	قسمتهایمختلفکندهدرخت
section of a bulb	قسمتهایمختلفپیاز
section of a raspberry	قسمتهایمختلفتمشک
sagittal section	قسمتهایزیرشکم
rail section	بخشریل
section of a strawberry	قسمتهایمختلفتوتفرنگی
radio section	بخشرادیو
pipe section	قسمتلوله
main section	قسمتاصلی
honeycomb section	شانهعسل
section of a walnut	قسمتهایمختلفگردو
flotation section	بخششناور
standard section	پروفیل استاندارد
staff section	قطعات سمبه
conic section	مقطع مخروطی
base section	رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
beaded section	شیار برجسته روی گچ وچوب
box section	مقطع قوسی سکل
longitudinal section	برش طولی
weaving section	منطقه تقاطع
section of valley	نیمرخ عرضی دره
built up section	مقاطع مرکب
section of dike	نیمرخ راه
section leader	فرمانده رسد یا جوخه
center section	بال میانی
section hand	کارگرعضو دسته معینی ازکارگران راه اهن
coil section	مقطع بوبین
compact section	مقطع فشرده
base section	بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
axial section	برش محوری
in the non-smoking section	در قسمت غیر سیگاری ها
accessory of section	قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
advance section	قسمت جلویی