Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 40 (4 milliseconds)
English
Persian
shared electrons
الکترونهای پیوندی الکترونهای مشترک
Other Matches
electrons
الکترون
electrons
ذره الکترومغناطیسی
screening electrons
الکترونهای پوششی الکترونهای پوشاننده
bonding electrons
الکترونهای پیوندی
paired electrons
الکترونهای زوج شده
shared
حافظهای که با بیش از یک CPV قابل دستیابی باشد
shared
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shared
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shared
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shared
دایرکتوری
shared
که توسط کاربران متعدد متصل به شبکه قابل دستیابی است
shared
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shared
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shared
سهم بردن
shared
برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی
shared
باس مورد استفاده
shared
استفاده از کامپیوتر یا رسانههای جانبی توسط بیش از یک شخص یا سیستم
shared
قیچی کردن
shared
تسهیم کردن
shared
بخش کردن
shared
بهره قسمت
shared
بخش
shared
حصه
shared
سهم
shared
فرض
shared
سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
shared
روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
shared
توسط کاربران دیگر شبکه است
shared
پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
shared
فایل ذخیره شده که توسط بیش از یک کاربر یا سیستم قابل دستیابی است
shared
دانگ
shared
شرکت داشتن در سهم بردن
shared
تقسیم کردن
shared resource
منطق اشتراکی
shared logic
منطق اشتراک
shared file
فایل اشتراکی
shared memory
حافظه تسهیم شده
shared paranoid disorder
اختلال پارانویایی مشترک
I shared out the money among four persons.
پول را بین چهار نفر قسمت کردم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com