English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (7 milliseconds)
English Persian
shelling report گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
Other Matches
shelling توده
shelling پوسته
shelling بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling فشنگ
shelling پوست کندن از مغز میوه را دراوردن
shelling سبوس گیری کردن
shelling قشر زمین
shelling پوکه فشنگ
shelling گلوله توپ
shelling بدنه ساختمان
shelling لایه
shelling قایق دراز و باریک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران
shelling جعبه حاوی باروت
shelling برنامه خروج موقت
shelling برنامه واسطه
shelling نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling صدف
shelling زرهی پوشش
shelling ساچمه وچاشنی
shelling کالبد
shelling پوست فندق وغیره
shelling پوکه
shelling عامل محافظ حفاظ
shelling صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shelling قشر
shelling پوست
shelling جلد
report گزارش
report گزارش دادن
report صدا
report انتشار
report گواهی
report مدرک
the report goes چنین گویند
report شایعه
report اطلاع دادن
report گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
report صدای شلیک
report خبر
report خبردادن
report معرفی کردن خود
report گزارش دادن به
report شهرت
report گزارش دیدبانی
subemit a report گزارش دادن
report writer نویسنده گزارش
schedule report گزارش زمانبندی شده
school report گزارش اموزشگاه
self report inventories پرسشنامههای خودسنجی
status report گزارش وضعیت
situation report گزارش وضعیت
snap report گزارش فوری یا انی
spot report گزارش مشاهدات یا گزارش فوری از تحقیقات محلی
report writer گزارش نویسی
report program برنامه گزارش
report generator گزارش زا
report generator مولد گزارش
report generator نرم افزاری که امکان ادغام فایل ازپایگاه داده ها به متن را میدهد
report generator برای تامین گزارش کامل
report generator گزارش ساز ایجادکننده گزارش
report generator تولیدگزارش
report generator گزارش زایی گزارش گیری
report of survey گزارش تحقیقات یا بررسیها
submit a report گزارش دادن
survey report گزارش بازرسی
technical report گزارش فنی
to make out a report به تفصیل نوشتن گزارشی
to write out a report به تفصیل نوشتن گزارشی
to write up a report به تفصیل نوشتن گزارشی
to draw up a report به تفصیل نوشتن گزارشی
press report گزارش خبری
this report is incredible این گزارش را نمیتوان باورکرد
to report for duty برای کار حاضر شدن وخود رامعرفی کردن
to report oneself حاضر شدن وخود را معرفی کردن
viva report گزارش شفاهی
to report [to a body] گزارش دادن [به اداره ای]
to report to the police خود را به پلیس معرفی کردن [بخاطر خلافی]
report generation تولید گزارش
report cards کارنامه
docking report گزارش تعمیر ناو
docking report گزارش عملیات تعمیراتی در حوضچه
draft report گزارش نیمه نهایی
error report گزارش خطا
evaluation report گزارش ارزیابی وضعیت
feeder report گزارشات تکمیلی
feeder report گزارشات بعدی
final report گزارش نهایی
fitness report گزارش ارزیابی از نحوه خدمتی
fitness report تعرفه خدمتی
flash report گزارش انی
detailed report گزارش مشروح
departure report گزارش پایان تعمیرات گزارش عزیمت ناو گزارش حرکت
action report گزارش عملیات جنگی گزارش درگیری با دشمن
amplifying report گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
an incomprehensive report گزارش کوتاه
annual report گزارش سالیانه
report generation گهارش زایی
command report گزارش فرماندهی
contact report گزارش اخذ تماس
contact report گزارش تماس با هواپیمای دشمن
critic report گزارش نتیجه جلسه انتقاد
report card کارنامه
demand report گزارشی که به هنگام نیازتولید میشود
flash report گزارش برق اسا
hot report گزارش مهم
hot report اطلاعات مهم کسب شده از روی تفسیرعکس هوایی
annual report گزارش سالانه
quarterly report گزارش سه ماهه
readiness to report حاضر جوابی
periodic report گزارش دورهای
readiness to report امادگی برای پاسخ دادن
progress report گزارش پیشرفت کار
report file فایل گزارش
of good report نیک نام
neither report was correct هیچیک از ان دو گزارش درست نبود
mortar report گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز
management report گزارش مدیریت
internal report گزارش داخلی
i saw the report in the rough من پیش نویس این گزارش رادیدم
interim report گزارش پیشرفت کار
project technical report گزارش فنی طرح
project technical report گزارش فنی پروژه
cargo outturn report گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
aircraft accident report گزارش سانحه هوایی
report progarm generator زبان ار- پی- جی
report tothe director خود را حضورا نزد رئیس معرفی کنید
a true and accurate report گزارشی درست و دقیق
report program generator زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
periodic intelligence report گزارش نوبهای اطلاعاتی
weekly progress report گزارش هفتگی کار
daily progress report گزارش روزانه پیشرفت کار
report progarm generator تولیدبرنامه گزارش
report progarm generator مولدبرنامه گزارش
The details of the report were verified by the police. جزییات گزارش توسط پلیس تصدیق وتأیید شد
action oriented management report گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
practical extraction and report language برای توید متنهای CGI که می توانند فرم هایی را پردازش کنند یا روی وب سرور برای بهبود وب سایت توابعی انجام دهند
practical extraction and report language زبان برنامه نویسی مفسر
to report somebody [to the police] for breach of the peace از کسی به خاطر مزاحمت راه انداختن [به پلیس] شکایت کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com