English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (5 milliseconds)
English Persian
shock تکان
shock صدمه
shock هول
shock هراس ناگهانی
shock لطمه
shock تصادم تلاطم
shock ضربت سخت
shock تشنج سخت
shock توده
shock خرمن
shock توده کردن
shock خرمن کردن
shock تکان سخت خوردن
shock هول وهراس پیدا کردن
shock ضربت سخت زدن تکان سخت خوردن
shock دچارهراس سخت شدن
shock سراسیمه کردن
shock تکان دادن
shock ترساندن
shock ضربه
shock شوک
shock حمله عصبی
shock ضربه تکان
shock ضربت زدن ضربت عمل غافلگیری
shock حمله غافلگیرانه
shock ضربت
shock صدمه ضربت
shock تصادم
Other Matches
shock action غافلگیری حمله ناگهانی غافلگیر کردن دشمن
to sustain a shock ضربت خوردن وپایداری کردن
culture shock ضربهی فرهنگی
future shock اضطراب دگرگونی
culture shock کوبهی فرهنگی
shock tactics انجام کاریباسرعتوباخشونت
shock excitation تحریک ضربهای
shock troops یکان ضربت
electroconvulsive shock ضربه برقی تشنج اور
condensation shock چگالش ناگهانی هوای فوق اشباع در حین عبور از حالت شوک
color shock ضربه رنگ
electric shock شوک الکتریکی
electric shock ضربه برقی
to sustain a shock تکان خوردن ونیفتادن
thermal shock تنش مکانیکی شدید ناشی ازافزایش ناگهانی دما
shock troops واحد مخصوص حمله غافلگیرانه
shock action عمل شوک
shock concrete بتن ضربهای
shock concrete بتن ضرب دیده
shock front جبهه یا خط جبهه موج انفجار گلوله اتمی
shock hazard خطر تماس
shock head انبوه گیسو
shock head دارای موی فراوان
shock headed انبوه گیسو دارای موی فراوان
shock inducer دستگاه ضربه زن
shock action عمل غافلگیری
shock point نقطه ایجاد زلزله
shock proof ضد ضربه
shock troops گروه تهاجمی
shock troops گروه حمله
shock waves موج ضربهای
shock waves موج ضربه
shock absorbers کمک فنر
shock absorbers ضربه گیر
shock absorbers تکانگیر
shock absorber کمک فنر
shock absorber ضربه پذیر
shock absorber ضربه گیر
shell shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell shock روان رنجوری جنگ
shock waves موج ضربت
shock waves موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
shock wave موج ضربهای
shock wave موج ضربه
shock wave موج ضربت
shock wave موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
shock absorbers ضربه پذیر
shock absorber تکانگیر
shell-shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell-shock روان رنجوری جنگ
shock therapy درمان با ضربه برقی
oblique shock wave موج ضربهای مایل
normal shock wave موج ضربهای عمود
insulin shock therapy درمان با ضربه انسولین
detached shock wave موج ضربهای منفصل
hydraulic shock absorber ضربه گیر روغنی
hydraulic shock absorber ضربه گیر هیدرولیکی کمک فنرروغنی
hydraulic shock absorber کمک فنر هیدرولیکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com