English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (2 milliseconds)
English Persian
shock excitation تحریک ضربهای
Other Matches
excitation تحریک برانگیختن
excitation القاء
excitation هیجان
excitation براشفتگی
excitation تحریک
excitation برانگیختگی
over excitation تحریک بیش از حد
excitation انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
self excitation خود تحریک
excitation برانگیزش
excitation برانگیزش تحریک
excitation state تراز تحریک
implusive excitation تحریک ضربهای
natural excitation تحریک طبیعی
radiation excitation تحریک تابشی
series excitation تحریک سری
photo excitation برانگیختگی نوری
excitation source منبع برانگیختگی
collision excitation تحریک برخوردی
wave of excitation موج تهییج
vibration excitation تحریک نوسان
excitation band نوار تحریک
thermal excitation برانگیختگی گرمایی
excitation anode اند تحریک
field excitation تحریک میدان
electronic excitation تحریک الکترونی
excitation energy انرژی تحریک
excitation of a gas تحریک گاز
excitation potential پتانسیل تحریک
excitation potential پتانسیل برانگیختگی
shock ضربت
shock حمله غافلگیرانه
shock ضربت زدن ضربت عمل غافلگیری
shock صدمه ضربت
shock تصادم
shock ضربه تکان
shock حمله عصبی
shock خرمن
shock تشنج سخت
shock ضربت سخت
shock تصادم تلاطم
shock لطمه
shock هراس ناگهانی
shock هول
shock صدمه
shock تکان
shock توده
shock ضربت سخت زدن تکان سخت خوردن
shock تکان دادن
shock سراسیمه کردن
shock دچارهراس سخت شدن
shock هول وهراس پیدا کردن
shock تکان سخت خوردن
shock خرمن کردن
shock توده کردن
shock شوک
shock ضربه
shock ترساندن
shock troops گروه حمله
shock troops گروه تهاجمی
shock action عمل شوک
shock troops واحد مخصوص حمله غافلگیرانه
thermal shock تنش مکانیکی شدید ناشی ازافزایش ناگهانی دما
to sustain a shock تکان خوردن ونیفتادن
to sustain a shock ضربت خوردن وپایداری کردن
culture shock ضربهی فرهنگی
culture shock کوبهی فرهنگی
shock tactics انجام کاریباسرعتوباخشونت
shock troops یکان ضربت
shock point نقطه ایجاد زلزله
shock inducer دستگاه ضربه زن
shock action غافلگیری حمله ناگهانی غافلگیر کردن دشمن
shock action عمل غافلگیری
future shock اضطراب دگرگونی
shock concrete بتن ضربهای
shock concrete بتن ضرب دیده
shock front جبهه یا خط جبهه موج انفجار گلوله اتمی
shock hazard خطر تماس
shock head انبوه گیسو
shock head دارای موی فراوان
shock headed انبوه گیسو دارای موی فراوان
shock proof ضد ضربه
shock absorber تکانگیر
shock absorbers ضربه گیر
shell shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell shock روان رنجوری جنگ
shell-shock اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell-shock روان رنجوری جنگ
shock absorbers ضربه پذیر
shock absorbers کمک فنر
shock absorber کمک فنر
shock absorber ضربه پذیر
shock absorber ضربه گیر
shock absorbers تکانگیر
shock therapy درمان با ضربه برقی
shock wave موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
shock wave موج ضربت
electric shock ضربه برقی
electric shock شوک الکتریکی
color shock ضربه رنگ
condensation shock چگالش ناگهانی هوای فوق اشباع در حین عبور از حالت شوک
electroconvulsive shock ضربه برقی تشنج اور
shock waves موج ضربهای
shock waves موج ضربت
shock waves موج ضربه
shock wave موج ضربه
shock wave موج ضربهای
shock waves موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
detached shock wave موج ضربهای منفصل
insulin shock therapy درمان با ضربه انسولین
oblique shock wave موج ضربهای مایل
normal shock wave موج ضربهای عمود
hydraulic shock absorber کمک فنر هیدرولیکی
hydraulic shock absorber ضربه گیر هیدرولیکی کمک فنرروغنی
hydraulic shock absorber ضربه گیر روغنی
step by step excitation تحریک تدریجی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com