Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (10 milliseconds)
English
Persian
shock wave
موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
shock wave
موج ضربت
shock wave
موج ضربه
shock wave
موج ضربهای
Search result with all words
detached shock wave
موج ضربهای منفصل
normal shock wave
موج ضربهای عمود
oblique shock wave
موج ضربهای مایل
Other Matches
shock
حمله غافلگیرانه
shock
ضربت زدن ضربت عمل غافلگیری
shock
تکان
shock
صدمه
shock
ضربت
shock
هول
shock
ضربه تکان
shock
تصادم
shock
صدمه ضربت
shock
لطمه
shock
تصادم تلاطم
shock
دچارهراس سخت شدن
shock
سراسیمه کردن
shock
تکان دادن
shock
ترساندن
shock
ضربه
shock
شوک
shock
حمله عصبی
shock
هراس ناگهانی
shock
تکان سخت خوردن
shock
ضربت سخت زدن تکان سخت خوردن
shock
هول وهراس پیدا کردن
shock
ضربت سخت
shock
تشنج سخت
shock
توده
shock
خرمن
shock
توده کردن
shock
خرمن کردن
color shock
ضربه رنگ
shock tactics
انجام کاریباسرعتوباخشونت
shock hazard
خطر تماس
shock point
نقطه ایجاد زلزله
shock proof
ضد ضربه
shock troops
گروه تهاجمی
shock troops
گروه حمله
shock troops
یکان ضربت
shock troops
واحد مخصوص حمله غافلگیرانه
condensation shock
چگالش ناگهانی هوای فوق اشباع در حین عبور از حالت شوک
electroconvulsive shock
ضربه برقی تشنج اور
thermal shock
تنش مکانیکی شدید ناشی ازافزایش ناگهانی دما
to sustain a shock
تکان خوردن ونیفتادن
to sustain a shock
ضربت خوردن وپایداری کردن
future shock
اضطراب دگرگونی
shock inducer
دستگاه ضربه زن
shock headed
انبوه گیسو دارای موی فراوان
shock head
دارای موی فراوان
culture shock
کوبهی فرهنگی
culture shock
ضربهی فرهنگی
shock head
انبوه گیسو
shock waves
موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
shock waves
موج ضربت
shock waves
موج ضربه
shock waves
موج ضربهای
electric shock
ضربه برقی
electric shock
شوک الکتریکی
shock excitation
تحریک ضربهای
shock action
عمل غافلگیری
shock absorber
ضربه گیر
shock absorber
ضربه پذیر
shock absorber
کمک فنر
shock absorber
تکانگیر
shock concrete
بتن ضرب دیده
shock concrete
بتن ضربهای
shock action
عمل شوک
shock therapy
درمان با ضربه برقی
shock action
غافلگیری حمله ناگهانی غافلگیر کردن دشمن
shock absorbers
تکانگیر
shock front
جبهه یا خط جبهه موج انفجار گلوله اتمی
shell-shock
روان رنجوری جنگ
shell-shock
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shell shock
روان رنجوری جنگ
shell shock
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
shock absorbers
ضربه گیر
shock absorbers
ضربه پذیر
shock absorbers
کمک فنر
hydraulic shock absorber
کمک فنر هیدرولیکی
insulin shock therapy
درمان با ضربه انسولین
hydraulic shock absorber
ضربه گیر روغنی
hydraulic shock absorber
ضربه گیر هیدرولیکی کمک فنرروغنی
wave
موج رادیویی
wave
هیجان
the wave
دریا
wave
موجی بودن موج زدن
to wave away
باشاره دست بیرون کردن
wave
فر موی سر دست تکان دادن
wave
خیزاب
wave
موج زدن
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
To wave at someone.
به کسی دست تکان دادن
new wave
نیوویو
wave
موج
wave off
به زمین ساییده شدن هواپیما
wave off
فرود همراه با سایش
to wave farewell
باجنباندن دست بدرودگفتن دست خداحافظی تکان دادن
the wave heaves
خیزاب بلندمیشودومیافتد
shell wave
صدای زوزه گلوله
wave train
قطار موج
transient wave
موج سیار
transient wave
امواج سیار
wander wave
موج سیار
wander wave
امواج سیار
transversal wave
موج عرضی
sinusoidal wave
موج سینوسی
stationary wave
موج ساکن
sky wave
موج فضایی
sky wave
موج یونکرهای
sky wave
امواج اسمانی
square wave
موج چهار گوش
square wave
موج مربعی
square wave
موج مربع
square wave
باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
standing wave
موج ایستاده
standing wave
موج ساکن
standing wave
موج نوساندار هوا که در اوج خلبان از ان استفاده میکند
stationary wave
موج ایستاده
sine wave
موج سینوسی
transverse wave
موج عرضی
wave radiation
تابش موج
wave propagation
حرکت موج
wave propagation
انتشار موج
wave pressure
فشار حاصل از موج
wave period
زمان تناوب امواج دریا
wave parameter
پارامتر موج
wave of excitation
موج تهییج
wave number
عدد موج
wave motion
انتشار موج
wave motion
حرکت موج
wave motion
حرکت موجی
wave trap
موج ربا
wave trough
نقطه می نیمم یا ماکزیمم منفی دامنه در نیمه راه بین دو قله موج
to wave one's handkerchief
دستمال جیب خود را
[برای کسی]
تکان دادن
wave wall
دیوارموج
wave height
ارتفاعموج
wave clip
گیرهفر
wave base
سطحموج
translation wave
موجبرگردان
seismic wave
ارتعاشاتزمینلرزه
wind wave
موج باد
wind wave
خیز اب ناشی از باد
wind wave
موج ناشی از باد
wave winding
سیم پیچ موجدار
wave vector
بردار موج
wave mecanics
مکانیک موجی
wave velocity
سرعت موج
wave speed
سرعت موج
wave celerity
سرعت موج
wave bands
باندهای موج
wave band
باند موج
wave band
دسته امواج رادیو
wave amplitude
دامنه موج
WAVE file
روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
velocity of a wave
سرعت پخش موج
ultrashort wave
موج خیلی کوتاه
travelling wave
موج سیار
traveling wave
موج رونده
wave drag
پسای موج
wave equation
معادله موج
wave length
طول موج
wave kick
حرکت روی جلوی تخته موج با ضربه زدن یا کشیدن یک پادر موج
wave guide
موجبر
wave guide
هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
wave function
تابع موجی
wave front
جبهه موج
wave front
جبهه امواج رادیویی
wave frequency
بسامد موج
wave form
شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
wave form
شکل موج
shear wave
موج برشی
harmonic wave
موج هماهنگ
de broglie wave
موج دوبروی
damped wave
موج میرنده
cosine wave
موج کسینوسی
continuous wave
امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
continuous wave
موج پایدار
compression wave
موج فشاری
carrier wave
موج حامل امواج رادار یا بی سیم
carrier wave
موج حامل
undamped wave
موج پایدار
burst wave
موج انفجار
density wave
موج چگالی
diffracted wave
موج پراشیده
electric wave
موج الکتریکی
harmonic wave
موج هارمونیک
gun wave
موج ضربت دهانه لوله
gun wave
موج دهانه لوله توپ
ground wave
موج زمینی
full wave
تمام موج
figer wave
فرانگشتی
electron wave
موج الکترونی
electromagnetic wave
موج الکترومغناطیسی
electromagnetic wave
موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
burst wave
موج ترکش
bow wave
موج سینه
tidal wave
پندام
tidal wave
سیلاب دریایی
tidal wave
موج کشند
medium wave
موج متوسط
long wave
موج بلند
sound wave
صوت
tidal wave
امواج جذر و مدی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com