Dictiornary-Farsi | shoulder block | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
shoulder block	سد کردن حریف با ضربه شانه


Other Matches

shoulder	گوشت سردست
shoulder	جناح
shoulder	هرچیزی شبیه شانه
shoulder	کتف
shoulder	دوش
shoulder	شانه
shoulder	شانه راه
shoulder a	دوش فنگ
shoulder to shoulder	دوش بدوش
shoulder	باشانه زور دادن
shoulder	هل دادن
shoulder	دو طرف خاکی جاده
shoulder	سمت موجی که هنوز نشکسته
shoulder	فاصله بین گلوله وباروت
shoulder	دوشی
hard shoulder	شانه تثبیت شده
hard shoulder	شانه تحکیم شده
upstream shoulder	شانهرودبالایی
shoulder rest	استراحتشانهای
shoulder bag	کیفرودوشی
shoulder bolt	پیچشانه
shoulder pad	محافظزانو
hard shoulder	شانه استوار
shoulder-bag	کیفیکهبهشانهاندازند
cold shoulder	خونسرد
straight from the shoulder <idiom>	راست وپوست کنده گفتن ،بیغل غش صحبت کردن
gable-shoulder	پایه سنتوری
shoulder blades	استخوان شانه
shoulder blades	کتف
shoulder blade	استخوان شانه
shoulder blade	کتف
cold-shoulder	بی اعتنایی کردن به
cold-shoulder	خونسرد
cold shoulder	بی اعتنایی کردن به
downstream shoulder	بسترزهکشی
shoulder mark	درجه سردوشی افسران
shoulder badge	strap"shoulder: syn
shoulder belt	حمایل
shoulder board	پیش فنگ
shoulder brace	شانه بند
shoulder clapper	ماموراجرایاتوقیف
shoulder balance	بالانس شانه
shoulder knot	روبان یاحمایل زینتی روی شانه
shoulder knot	واکسیل
shoulder arms	دوش فنگ
shoulder arm	دوش فنگ
he felt a t. on his shoulder	احساس دست بخوردگی روی شانه خودکرد
over the shoulder bombing	نوعی بمباران عمودی که پس از عبور از خط قایم هدف بمب رها میشود
flush shoulder	شانه همکف
flush shoulder	شانه همسطح
raised shoulder	شانه سکویی
raised shoulder	شانه برجسته
right shoulder arms	فرمان دوش فنگ
right shoulder arms	فرمان ازراست نظام
shoulder mark	نشان سردوشی
shoulder roll	چرخیدن روی شانه ها
shoulder strap	سر دوشی
shoulder patch	درجه روی بازوی درجه داران
shoulder strap	badge shoulder
soft shoulder	شانه هموار
shoulder badge	سردوشی
shoulder-length	مویبلند
shoulder of road	شانه راه
shoulder mark	نشان سردوشی علایم سردوشی
shoulder mark	درجه روی دوش
shoulder strap	نوار سردوشی
shoulder bag with zip	کیفرودوشیزیپدار
give someone the cold shoulder <idiom>	با کسی نامهربان بودن
shoulder throw and outside kick	لنگ ارنج
one-arm shoulder throw	بایککتفپرتابکردن
put someone's shoulder to the wheel <idiom>	کمر همت بستن
To give it straight from the shoulder.	مطلبی راصاف وپوست کنده گفتن
To put ones shoulder to the wheel.	تن بکار دادن
To give it to someone straight from the shoulder . To tell someonestraight	صاف وپوست کنده مطلبی را به کسی گفتن
high leg attack and shoulder control	زیر یک خم با گرفتن شانه حریف سرنگون کردن و افت کامل
To slight ( ignore) someone. To give someone the cold shoulder. To take no notice of someone .	به کسی محل نگذاشتن ( بی محلی کردن )
v block	گونیای جناقی
on the block <idiom>	فروخته شده
the block	مردن بوسیله گردن زنی
self block	خودبندی
block out	جاسازی
block	مانع شدن
block	فراکسیون
block	بندال
block	سدکردن غیرمجاز حریف
block	وقفه
block	قرقره طناب خور
block	توده قلنبه
block	قالب کردن
block	مانع شدن از بازداشتن
block	بستن مسدود کردن
block	قطعه
block	قالب ریختن
block	کنده مانع ورادع
block	بلوک
block	اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
block	جعبه قرقره
block	مجموعهای از موضوعات در یک گروه
block	بلوک ساختن
block	منطقه
block	مانع
block	دفاع در مقابل ابشار
block	دفاع
block	سد کردن خطا
block	بلوک سیمانی
block	توده
block	قطعه زمین
block	یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
block	پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
block	سد کردن
block	سد قالب
block	پارازیت
block	کنده
block	قرقره
block	سد
block	انسداد
block	یک دستگاه ساختمان
block	بنداوردن
block	مسدودکردن
block	تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
block	توقف رویدادن چیزی
block	بلاک
leg block and under over	فن تندر با گرفتن بازوهای حریف از بیخ شانه و از تو وپیچاندن او
pierce the block	شکافتن دفاع
block and tackle	قرقره و زنجیر
to walk around the block	دور بلوک خیابان راه رفتن
offensive block	دفاع تهاجمی
snatch block	قرقره فلزی چفت دار
snatch block	قرقره پران
nested block	بلوک تو در تو
nerve block	وقفه عصبی
one man block	تک دفاع
plummer block	کنده شفت
power block	سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
pully block	قرقره مرکب
punch down block	وسیلهای که در شبکه محلی برای اتصال کابل UTP
radium block	بلوک شعاعی
plummer block	کنده محور
spike over the block	ابشار از بالای دفاع
radius block	بلوک شعاعی
pierce the block	ابشار محکم غیرقابل دفاع
block-capital	سرستون بالشتکی
block capitals	حروفبزرگسادهوبدونهیچگونهنشانوتزئینی
travelling block	بستانتقال
tension block	کششقرقره
pulley block	کلیدسایهروشن
pin block	بخشسوزنی
hoisting block	گیرهجرثقیل
earth block	پلاکزمینی
crown block	قرقرهراس
anchorage block	بستلنگرگاه
chock-a-block	به هم چپیده
block vote	رایفردیبهگروهی
breeze-block	آجرسیمانی
tower block	ساختمانبرجمانند
block-cornice	قرنیز بلوکی
to block [to block up] [to clog] [to clog up] something	جلوی جریان [ریزش] چیزی را گرفتن
block-house	دژ چوبی
block-plan	نقشه اولیه ساختمان
breeze-block	خاکه زغال نیمه سوز
cluster-block	چندین طبقه آپارتمان
knock one's block off <idiom>	خیلی سخت به کسی صدمه زدن
key-block	سنگ تاج
chip off the old block <idiom>	(هرچی گذاشته اون برداشته)رفتار مشابه به والدین داشتن
chock-a-block	مملو
chock-a-block	کیپ
chock-a-block	پر
title block	قسمت مربوط به درج اطلاعات
three man block	دفاع سه نفره
tail block	قلاب عقب هواپیما
tail block	قرقره طناب دار
tackle block	دستگاه قرقره جرثقیل
swivel block	قرقره گردان
swage block	قالب سوراخ سوراخ
storage block	بلوک ذخیره
stone block	قالبسنگ
starting block	تخته استارت
title block	قسمت عنوان نامه
to block a ball	نگهداشتن توپ در بازی
to block a hat	قالب کردن یک کلاه
chock-a-block	بالا کشیده
chock-a-block	کاملا افراشته
chock-a-block	خفت
chock-a-block	کاملا کشیده
block and tackle	طناب و قرقره
wood block	قاب چوبی سقف و کف اتاق قطعه چوب
two man block	دفاع دونفره
to block out an inage	دراوردن یک تصویردرذهن
to block out an inage	طرح کردن یک فکر
to block a passage	مسدود کردن یک راه
starting block	سکوی شروع
keel block	تیر حمالی که به کشش کارمیکند
block structure	ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
block move	انتقال بلوک
block mark	نشان کنده
block lining	پوشش بلوکی
block lining	پوشش با بلوک سیمانی
block letter	حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
block length	طول کندهای طول بلاک
block length	درازای بلوک طول بلوک