English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
signal level سطح علامت
signal level سطح سیگنال
Search result with all words
high level signal سیگنال بزرگ
low level signal سیگنال ضعیف
Other Matches
signal پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal کوچترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
signal 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal ارسال پیام به کامپیوتر
b y signal b y پیام روشنایی ب- ایگرگ
signal شماره محل بیت ها با محتوای مختلف در دو کلمه داده
signal تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signal پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signal اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signal نشان
signal سیگنال علامت دادن
r y signal پیام روشنایی ار ایگرگ
q signal پیام کیو
you must w the signal ناهار را برای خاطر من معطل نکنید
g y signal پیام روشنایی جی ایگرگ
i signal پیام ای
signal علایم مخابراتی مخابرات
signal نشان راهنما
signal نشانه
signal علامت دادن
signal با علامت ابلاغ کردن
signal سیگنال
signal اشکار مشخص
signal علامت
signal اخطار
signal خبردادن
signal با اشاره رساندن
signal پیام
signal مخابره کردن
signal هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signal علامت نشانه
signal علامت راهنمای خودرو
signal رسته مخابرات
signal مخابره کردن علامت دادن
signal corps قسمت مخابرات
control signal علامت کنترل
signal distance فاصله علامتی
signal detection علامت یابی
signal corps رسته مخابرات
signal communications ارتباطات مخابراتی
signal communications ارتباط و مخابرات
signal center مرکز پیام
signal center مرکزارتباطات
signal center مرکز مخابرات
signal caller مدافع 3/4 در فوتبال امریکایی
cut off signal علامت قطع
signal bridge پل مخابرات ناو
signal bridge پل مخابره ناو
danger signal اژیر یا بوق اعلام خطر
signal electrode الکترد پیام ساز
signal generator سیگنال مولد
signal generator سیگنال ژنراتور
blanking signal پیام خاموشی
signal generator پیام ساز
brightness signal پیام روشنایی
signal generator علامت زا
busy signal علامت اشغال
buzzer signal علامت یا سیگنال شماره گیری
buzzer signal ایمپولز شماره گیری
signal flag پرچم مخابراتی
chrominance signal پیام رنگ تابی
signal fidelity وفاداری علائم
clock signal علامت زمان سنجی
signal engineering تکنیک جریان ضعیف
command signal علامت فرمان
communication signal سیگنال مخابراتی
signal element عنصر علامتی
signal lamp لامپ سیگنال
danger signal اژیرخطر
monochrome signal پیام تکرنگ
main signal سیگنال اصلی
line signal سیگنال خط
first signal system دستگاه علامتی اول
flash signal علامت فلاش
flashlight signal سیگنال چراغ قوه
fog signal علامت مه
fog signal علایم مه
intelligence signal پیام خبری
ghost signal تصویر دوگانه
grid signal سیگنال شبکه
guard signal علامت نگهبان
input signal سیگنال اولیه
input signal سیگنال ورودی
implusing signal سیگنال ضربهای
identify signal علامت یا سیگنال مشخصه
hooting signal سیگنال اتومبیل
morse signal سیگنال مورس
operating signal سیگنال دستگاه
signal axis محورارتباطات
signal axis محور مخابرات
signal area منطقه کاشتن علایم درفرودگاه
return to zero signal علامت مراجعه ضبط که به عنوان سطح نوار مغناطیسی نشده به کارمی رود.
dial signal بوق ازاد برای شماره گیری
digital signal علامت رقمی
digital signal سیگنال دیجیتالی
disconnect signal علامت انفصال
request signal علامت درخواست
reference signal سیگنال مرجع
drift signal علایم نشان دهنده انحراف مسیر ناو
enabling signal علامت توانا سازی
railroad signal علامت یا سیگنال راه اهن
picture signal سیگنال تصویر
picture signal علامت تصویر
error signal سیگنال خطا
operating signal چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
second signal system دستگاه علامتی دوم
traffic signal چراغ راهنمایی
traffic signal علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
telegraph signal علامت تلگرافی
synchronizing signal پیام همزمان ساز
start signal علامت شروع
spurious signal علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
signal voltage ولتاژ سیگنال
signal voltage ولتاژ دریافتی
signal voltage ولتاژ ورودی
signal transformation ترادیسی علائم
signal tracing ردگیری پیام
signal strength شدت صوت
signal services قسمتهای مخابراتی
signal services خدمات مخابراتی
traffic signal نشانه روشن
video signal پیام ویدئو
signal box توقف گاه متصدی علائم
signal boxes توقف گاه متصدی علائم
chrominance signal بخشی از سیگنال مانیتور رنگی که حاوی اطلاعات رنگ کم رنگ واشباع است
sound signal علائم صدا
signal gantry علامتزیرپلی
signal ahead چراغراهنماپیشرویشماست
points signal نقاطعلامتدار
light signal علامتنور
warning signal علامت خطر
warning signal علامت اعلام خطر
visual signal علایم بصری
visual signal علامت بصری
video signal سیگنال ویدئویی
video signal سیگنال یا علامت ویدئو
signal security حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
signal lamp لامپ خبر دهنده
air signal علایم سمعی و بصری ارسالی از هواپیما علایم هوایی
flash signal سیگنال فلاش
signal normalization هنجارسازی علامت
signal man دیدبان
analog signal علامت قیاسی
signal man متصدی علائم
advisory signal علامت هشدار
advisory signal علامت یادآوری کننده
signal light چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
alarm signal علامت اژیر خطر
acoustic signal علامت صوتی
acoustic signal سیگنال صوتی
audible signal علامت سمعی
signal security تامین مخابراتی
signal regeneration باززایی علائم
signal panel پرده مخابرات
signal letters معرف
signal of distress شلیک خطر
area signal center مرکزمخابرات منطقهای
line clear signal علامت ازاد
idle indicating signal علامت ازاد
Signal a car to stop . علامت بده که یک اتوموبیل بایستد
line clear signal سیگنال ازاد
landing signal officer افسر ارتباط فرود
signal background plate صفحهپشتعلامت
To give a signal ( sign) . علامت دادن
free line signal سیگنال خط ازاد
axis of signal communication محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
minus color signal پیام رنگی منفی
area signal center مرکز مخابرات منطقه
carrier chrominance signal پیام رنگ تابی
carrier color signal پیام رنگ تابی
composite television signal پیام مرکب تلویزیونی
standing signal instructions دستورات ثابت مخابراتی
command destruct signal علامت تخریب موشک با فرمان دور
signal operation instruction دستور کار مخابرات
command destruct signal علامت به کار افتادن سیستم تخریب کننده موشک
signal to noise ratio نسبت پیام به همهمه
to signal a ship to anchor باعلامت اخطارکردن به کشتی
signal to nise ratio نسبت سیگنال به نویز
color sync signal پیام همزمان ساز رنگ
day distress signal مشعل اعلام خطر در روز
criminal inattention to signal بزه بی اعتنائی به نشانها جرم بی توجهی بعلائم
carrier color signal پیام رنگی حامل
signal quality detector اشکارگر کیفیت سیگنال
composite color signal پیام رنگی مرکب
digital signal processing پردازش دیجیتالی سیگنال
color difference signal پیام اختلاف رنگ
high frequency signal generator سیگنال ژنراتور فرکانس بالا
transmitter signal element timing زمان گیری عنصر سیگنال فرستنده
data signal rate selector گزیننده سرعت سیگنال داده ها
Red light is a signal for danger . چراغ قرمز علامت خطر است
received line signal detect کشف سیگنال خط دریافتی
O level نمرهی قبولی در این امتحانات
to level off یکنواخت شدن [ناحیه ای]
to level off مسطح شدن [ناحیه ای]
O level آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
A level مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
level with each other برابر
level with each other در یک تراز
level out یکنواخت کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com