Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 72 (5 milliseconds)
English	Persian
silent reading	بیصدا خوانی
Other Matches
silent	مشی غیرفعال
silent	بیحرف
silent	صامت
silent	ارام
silent	ساکت بیصدا
silent	خاموش
silent	خموش
silent running	دور ارام
silent running	حرکت زیردریایی با سکوت
silent running	سکوت زیردریایی
silent partner	شریک سرمایه رسان
silent partner	شریکی که تهیه سرمایه بااوست
silent hours	ساعات خواب
silent approval	تقریر
silent approval	سکوت علامت تائیدتوسط معصوم
reading	تفسیر
reading	قرائت
reading	مطالعه
reading	نظریه شور
first reading	طرح نخستین لایحه قانونی درمجلس
reading	خواندن
reading	استنباط
reading	یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه
reading span	فراخنای خواندن
reading lamp	چراغمطالعه
She was reading the book to herself.	کتاب را آهسته ( پیش خودش) می خواند
reading station	ایستگاه خواندن
Proof – reading.	غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
reading mirror	آینهمخصوصخواندن
reading wand	دستگاهی که نشان ها و کدهارا به صورت نوری درک میکند
when reading a book	در حال خواندن کتابی
thought reading	اندیشه خوانی
reading start	شروعخواندن
reading rooms	قرائت خانه
reading rooms	خوانشگاه
reading rooms	اتاق قرائت
reading room	قرائت خانه
reading room	خوانشگاه
reading room	اتاق قرائت
reading readiness	امادگی خواندن
reading speed	سرعت خواندن
reading rate	سرعت خواندن
map reading	نقشه خوانی
reading desk	بعدا پرسیده شود
hand reading	کف بینی
first reading of a bill	شوراول لایحه
direct reading	قرائت مستقیم
sight-reading	فی البداهه خواندن یا اجرا کردن
lip-reading	لب خوانی
lip reading	لب خوانی
sight-reading	بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-reading	بدون مطالعه قبلی خواندن
map reading	نقشه خوانی کردن
mind reading	کشف افکار دیگران
parallel reading	خواندن موازی
reading age	سن خواندن
reading disability	ناتوانی در خواندن
reading habit	عادت خواندن
reading quotient	بهر خواندن
mirror reading	وارونه خوانی
mind reading	فکرخوانی
oral reading	بلندخوانی
I stayed up reading until midnight.	تا نصف شب بیدارماندم ومطالعه کردم
light-reading scale	نورخواندنصفحه
direct reading dial	درجه بندی برای قرائت مستقیم
direct reading galvanometer	گالوانومتر بی تبدیل
direct reading instrument	دستگاه مستقیم خوانی
monroe diagnostic reading test	ازمون تشخیص خواندن مونرو
gray oral reading test	ازمون بلند خوانی گری
mirror writing shadow reading	کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
direct-reading rain gauge	اندازه مقدار بارش مستقیم

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com