English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (6 milliseconds)
English Persian
simple leaves برگهایتازه
Other Matches
leaves برگها
leaves صورت جمع کلمه leaf
types of leaves انواعبرگ
lanceolate leaves برگ های اسلیمی [شاه عباسی] [نیزه ای] [شعله] [اغلب در یک یا دو سمت برگ بصورت کنگره بوده و در اغلب فرش های لچک ترنج و باغی بکار می رود.]
leaves of absence ایام ترک خدمت
leaves of absence مرخصی
fig leaves برگ درخت انجیر
fig leaves لاپوش مخفی کننده
no two leaves are identical هیچ دوبرگی یکجور نیست
serrate leaves برگهای ارهای یا دندانه دندانه
sageittate leaves برگهای پیکانی
to put forth leaves برگ دادن
compound leaves رگهایمرکب
yellowing leaves برگهای زرد شونده
no two leaves are identical دو برگ یکی نمیشود
to put forth leaves برگ کردن
indigo leaves وسمه
to put forth leaves برگ بیرون اوردن
scalelike leaves of the cypress برگفلشماننددرختسرو
it leaves no room for doubt جای هیچگونه تردیدی باقی نمیگذارد
The rain gutter is blocked up with leaves. برگ ها ناودان باران را مسدود کرده اند.
The leaves turn in [the] autumn [British E] / fall [American E] . رنگ برگها در پاییز تغییر می کند.
simple mean میانگین حسابی
simple mean میانگین ساده
simple نادان ساده کردن
simple اسان
simple خام
simple ناازموده
simple که استفاده و کار کردن با آن ساده است
simple بی تکلف
simple وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simple آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simple بسیط
simple ساده
simple ساده دل
simple equation معادله خطی
simple distillation تقطیر ساده
simple design طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
simple contract عقد منعقد درسند عادی
simple contract قرارداد شفاهی
simple compression فشار ساده
simple eye چشم ساده
simple fraction کسر ساده
simple magnet مغناطیس ساده
simple minded ساده لوح
simple motion حرکت ساده در خط مستقیم یادایره یا مارپیچ
simple-hearted <adj.> ساده دل
simple majority اکثریتنسبی
simple minded ساده دل
simple bending خمش ساده
simple beam تیر ساده
simple interest سود ساده
simple shear برش ساده
simple schizophrenia اسکیزوفرنی ساده
simple parry دفاع ساده
simple regression رگرسیون ساده دو متغیره
simple premission اذن محض
simple correlation همبستگی ساده
simple oscillator نوسانگر ساده
simple circuit مدار توان
simple hearted بی تزویر
simple-minded ساده لوح
simple hearted ساده دل
fee simple میراث قانونی بلامعارض ملک مطلق
fee simple حق الزحمه متعارف
fee simple حق تملک دائم
simple interest سود پول بر اساس سال 063 روزه
simple shear دراین برش تنش عمودی وجودندارد
simple strain تغییر طول نسبی ساده
simple stress تنش ساده
simple beam تیره ساده
simple average میانگین ساده
simple attack حمله ساده
simple support تکیه گاه ساده
simple arc لامپ قوسی ساده
simple wing طرح تهاجمی با خط نامتعادل
simple truss خرپای ساده
simple structure ساخت ساده
tenant in fee simple متصرف مطلق و دائمی ومادام العمر مال غیر منقول که تصرفاتش به اخلاف وی نیز منتقل میشود
simple axis of symmetry محور ساده تقارن
simple content debt دین ناشی از قرارداد شفاهی
simple leg ride شگک خراب کردن حریف
simple harmonic motion حرکت هماهنگ ساده
The dilemma has no simple answers. این مخمصه راه حل ساده ای ندارد.
This is treason, pure and simple. خیانت که دیگه شاخ ودم ندارد
simple cubic lattice شبکه مکعبی ساده
In simple (plain) English. به انگلیسی ساده
simple randon sampling نمونه گیری تصادفی ساده
simple harmonic motion حرکت نوسانی ساده
simple periodic current جریان دورهای ساده
There is more to it than meets the eye . It is not simple as all that. موضوع اینقدرها هم ساده نیست
simple list text chart جدول نوشتاری با لیست ساده
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com