Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
single row spot welding	جوشکاری نقطهای سری
Other Matches
spot welding	نقطه جوش
spot welding	جوشکاری نقطهای
spot welding	جوش نقطهای
spot welding electrode	الکترود جوشکاری نقطهای
spot welding machine	دستگاه جوش نقطهای
double row spot welding	جوشکاری نقطهای زنجیرهای جوشکاری نقطهای دوردیفه
welding	جوشکاری
welding	جوش گری
welding	جوش کاری
leftward welding	جوشکاری رو به پشت
backhand welding	جوشکاری به سمت عقب
laser welding	جوش لیزری
welding set	دستگاه جوش
lap welding	جوشکاری رویهمی
welding rod	الکرودجوشکاری
pressure welding	جوشکاری فشاری
projection welding	جوش برجسته
projection welding	جوشکاری نقطه سیاه
welding curtain	پردهجوشکاری
welding converter	مبدل جوش
automatic welding	جوشکاری اتوماتیک
autogenous welding	جوشکاری خودکار
longitudinal welding	جوشکاری طولی
percussion welding	جوشکاری ضربهای
oxyacetylene welding	جوشکاری اکسی استیلن
woodpecker welding	جوشکاری نقطه سیاه
welding transformer	ترانسفورماتور جوشکاری ترانس جوش
welding torch	پستانک جوش
welding source	منبع جریان جوش
welding shop	کارگاه جوشکاری
oxyacetylene welding	جوش اکسیژن
all position welding	جوشکاری دو طرفه
arc welding	جوش برق
pressure welding	جوش فشاری
mechanical welding	جوشکاری ماشینی
machine welding	جوشکاری ماشینی
plug welding	جوشکاری مسدود
brass welding	جوش برنج
deposition welding	جوشکاری رسوبی
fusion welding	جوشکاری ذوبی
welding flux	روانساز جوشکاری
down hand welding	جوشکاری پایین دستی
edge welding	جوشکاری دورهای
electric welding	جوشکاری برقی
electric welding	جوش برقی
electric welding	جوش برق
electric welding	جوشکاری با برق
electric welding	جوشکاری الکتریکی
fusion welding	جوش ذوبی
fusion welding	اتصال دولبه فلزی به یکدیگرکه با ذوب کردن مستقیم انهاصورت میگیرد و دو فلز درهم نفوذ میکنند
explosive welding	جوشکاری انفجاری
welding current	جریان جوشکاری
friction welding	جوشکاری مالشی
forge welding	جوش اتش
gas welding	جوش گاز
gas welding	جوشکاری با گاز
inertia welding	جوشکاری توسط دوران سریع و فشار بین سطوح تماس
braze welding	جوشکاری برنجی
braze welding	جوشکاری در دمایی بالاتر از 054درجه سانتی گراد و پایین تراز نقطه ذوب قطعات
welding altrnator	مولد جوش جریان متناوب
bronze welding	جوشن برنز
butt welding	جوشکاری شکافی
butt welding	جوشکاری درزی
welding arc	قوس جوشکاری
welding circuit	مدار جوشکاری
welding current	جریان جوش
welding rod	میله جوشکاری
welding lead	کابل جوش
welding generator	مولد جوشکاری
welding generator	مولد جوش
welding electrode	الکترود جوشکاری
gas welding	جوشکاری گازی
forg welding	جوشن کورهای
pulsation welding	جوشکاری نوسانی
slot welding	جوشکاری شیاری
ultrasonic welding	جوشکاری التراسونیک
arc welding	جوشکاری قوسی
stud welding	جوش برامده
tube welding	جوشکاری لوله
thermit welding	جوشکاری الومینوترمیتی
thermit welding	جوشکاری ترمیت
stitch welding	جوش زنجیرهای
resistance welding	جوشکاری مقاومتی
thermit welding	جوش مخلوط الومینیم و اکسیداهن
spot	به طور نقد
on-the-spot	نقدا"
on-the-spot	فی المجلس
spot	کمک به ژیمناست درحال انجام حرکت
spot	کمان
spot	پیداکردن محل نقاط با دیدبانی دیدبانی کردن
spot	مسافت یابی کردن
spot	جا
in a spot <idiom>	درمشکل قرار داشتن
spot	نقدا"
spot	تنظیم تیر کردن
spot	خال
spot	در محل
spot	مشاهده کردن گلوله ها
spot	درجا
spot	لکه موضع
on the spot	نقدا"
spot	کشف کردن دیدن
spot	لکه دارشدن
spot	زمان مختصر لحظه
spot	باخال تزئین کردن درنظرگرفتن
spot-on	دقیقا صحیح
spot	موضع
spot	نقطه
spot	لکه لک
spot	محل
spot	مکان
on the spot <idiom>	درشرایط سخت ونا امیدکنندهای
up on the spot	فی المجلس مقدا بی درنگ
on the spot	فی المجلس
spot	تشخیص دادن
spot	لکه دارکردن
spot	[لکه دار شدن فرش در اثر مواد رنگی و شمیایی]
spot	بجااوردن
spot	فوری
spot	کشف کردن اماده پرداخت
full fusion welding	جوش دادن اتصال
resistance seam welding	جوشکاری درزی مقاومتی
fusion welding by thermochemical	جوشکاری ذوبی با انرژی ترموشیمیایی
helium arc welding	جوشکاری قوسی هلیومی
open arc welding	جوشکاری قوس نوری باز
oxy hydrogen welding	جوشکاری اکسی ئیدروژن
shielded arc welding	جوشکاری قوسی الکتریکی
shieded arc welding	جوش قوسی پوشش دار
seam welding machine	دستگاه جوش درز
pressure butt welding	جوشکاری لب به لب فشاری
resistance pressure welding	جوشکاری فشاری مقاومتی
resistance fusion welding	جوشکاری ذوبی مقاومتی
resistance butt welding	جوشکاری لب به لب مقاومتی
pulsed resistance welding	جوشکاری مقاومتی ضربهای
molten metal welding	جوشکاری ریختگی
metalic arch welding	جوش قوسی فلزی
high frequency welding	جوشکاری فرکانس بالا
hot gas welding	گالوانیزه کردن گرم
welding arc voltage	ولتاژ قوس نوری جوشکاری
induction resistance welding	جوشکاری مقاومت القائی
thermit fusion welding	جوشکاری ذوبی حرارتی
stored energy welding	جوشکاری خازنی
submerged arc welding	جوش قوسی غوطه ور
surface fusion welding	جوشکاری ذوبی سطحی
thermit pressure welding	روش جوشکاری فشاری حرارتی
thermit pressure welding	روش جوشکاری فشاری الومینوترمیتی
protective gas welding	جوشکاری با گاز محافظ
flash butt welding	جوشکاری لب به لب
carbon arc welding	جوشکاری با جرقه کربن
circular seam welding	جوشکاری درزی کمانهای
cold pressure welding	جوشکاری فشاری سرد
automatic welding machine	دستگاه جوشکاری خودکار
d.c. arc welding converter	مبدل جوشکاری جریان دائم
d.c. arc welding generator	مولد جوشکاری جریان دائم
atomic hydrogen welding	جوشکاری هیدروژنی
electron beam welding	جوشکاری با اشعه الکترونی
welding by electron beam	جوشکاری با اشعه الکترونی
lapped seam welding	جوشکاری درزی رویهم
fash butt welding	جوش برجسته
arc welding converter	مبدل جوش
argon arc welding	جوش قوسی بوسیله گازارگون
spot repair	تعمیر در جا
spot weld	اتصال نقطه جوش
spot weld	نقطه جوش دادن
spot weld	خال جوش
spot transaction	معامله نقدی
spot test	ازمایش فوری
spot shot	ضربه به گویی که در نقطه معین گذاشته شده
spot repair	تعمیر در محل
spot sale	فروش نقدی وتحویل فوری کالای موردمعامله
spot sale	فروش نقد
spot report	گزارش مشاهدات یا گزارش فوری از تحقیقات محلی
spot check	مقابله موضعی
spot check	بررسی موضعی
Johnny-on-the-spot <idiom>
soft spot for someone/something <idiom>	احساسات تندوتیز داشتن
unpainted spot	تکه رنگ نشده هنگام رنگ کردن
tight spot <idiom>	شرایط سخت
touch spot	ناحیه بساوشی
sweet spot	قسمت مرکزی راکت یا چوب
succeeding spot	نقطه بعدی که توپ باید انجابه زمین گذاشته شود
spot checks	بازدید در محل
spot checks	سرسری وبا عجله رسیدگی کردن
spot checks	بطور چند در میان ازمودن
spot checks	بررسی موضعی
spot checks	مقابله موضعی
spot check	بازدید در محل
spot check	سرسری وبا عجله رسیدگی کردن
spot check	بطور چند در میان ازمودن
hit the spot <idiom>	نیروی تازه وارد کردن
spot rate	نرخ فروش نقدی
spot goods	کالاهای موجود
spot footing	پی مجزا
spot elevation	نقطه ارتفاع معلوم روی نقشه
spot elevation	ارتفاع تعیین شده
spot distortion	اغتشاش نقطه
spot cash	پول نقد
spot cash	پرداخت نقدی
spot bowler	بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
blind spot	نقطه کور

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com